زاگرس نشینان-متن زیر عصاره ای از این نوع و در زمرمه ی نگاههای نافذ ، دردمندانه و تجربه شده ای نیروهای فعال و مرجع اجتماعی می توان تلقی و به عنوان راهکار مد نظر داشت.ولاغیر برادران ،دوستان و همراهان تفکری و اندیشه ای همگان نیک می دانید و می دانیم. که مهمترین شاخصه ی یک […]
زاگرس نشینان-متن زیر عصاره ای از این نوع و در زمرمه ی نگاههای نافذ ، دردمندانه و تجربه شده ای نیروهای فعال و مرجع اجتماعی می توان تلقی و به عنوان راهکار مد نظر داشت.ولاغیر
برادران ،دوستان و همراهان تفکری و اندیشه ای همگان نیک می دانید و می دانیم.
که مهمترین شاخصه ی یک انتخابات با انتخاب برتر، به نوع عملکرد جامعه ی هدف در انتخاب نمودن و انتخاب شدن بر می گردد، که باید در ظل تنوع گزینه های برنامه محورانه ی تفکری و عملیاتی همراه با کیفیت مشارکت آحاد جامعه ای که در آن زندگی می کنیم باشد، نه تنها کمیت پوپولیستی آن اثربخشی داشته باشد.
در بیشتر جامعه ی ایرانی خاص رامهرمز ما صریح عرض کنیم همواره قاطبه ی انتخاب بر محور فردسالاری، غوغاسالاری و قوم سالاری با اندیشه ای پوپولیستی و بدور از نهادسازی مدنی و تفکری بوده است.
و همین امر هم باعث عدم توفیق در ساخت و ساز پایگاههای اجتماعی حول تشکلات مدنی برای انتخابی شایسته تر بر مدار اندیشه، برنامه ی پیشبرنده ، پاسخگو و انتخاباتی پویا با مشارکت اجتماعی آگاهانه، سازماندهی شده و مشوق ساخت و ساز و ساماندهی فرهنگی و اجتماعی توسعه گرا بوده و شده است.
لذا فرد هر چه از نخبگی و پختگی برخوردار هم باشد فرد است، با ضعفهای خاص و عام خود که برخوردار می باشد و می باشیم .
بنابراین تحقیرها، تقابلها، تغافلها و تجاهلها ناشی این نوع نگاه و عملکرد در انتخاب و انتخاباتها بوده و می باشد.
فرد نمی تواند به تنهایی و بدون پشتوانه ی کارشناسی مدنی با برنامه ی مدون منجیگر جامعه بدون برخورداری از توان کارشناسی و مشارکت معنادار آحاد جامعه تحت پارلمانی مدنی ملی و محلی باشد.
که باز با عرض پوزش تاکنون در رامهرمز با هجوم و مهاجرت مقطعی از اطراف و اکناف این فاکتورها روز به روز نادیده تر شده است. و نگاههای مرتجعانه ی انتخاباتی بسوی ابزار انحرافی و پسرونده بیشتر گردیده است.
بنده این تلنگر را از انتخابات دوره مجلس پنجم شورای اسلامی که وارد عرصه انتخابات و فرآیند انتخاب شدن گردیده ام. به جربان ناقص و معیوب انتخاباتی یعنی انتخاب نمودن و انتخاب شدن زده ام.
و این نقیصه در نوع نگاه به انتخابات، انتخاب شدن و انتخاب نمودن را با مشارکت توده ای و نامدنی در عرصه ی فعالیت و فرآیندهای انتخابات فریاد زده و با تلاش و ورود به تشکلات مدنی کلان کشوری، استانی و شهرستانی برای در جهت رفع نقیصه و ساماندهی پایگاههای اجتماعی در حد توان عملیاتی نموده و تجربه کسب کرده ام.
ولی متاسفانه در فراخوان افراد و شخصیتهای فعال سیاسی و مدعی شهرستان در عرصه ی امور سیاسی و انتخاباتی بخاطر عدم تمایل و اعتقاد در همراهی نا موفق بوده ایم.
چون تجاربی از انتخاباتهای قبل از انقلاب اسلامی را بصورت نیم بند حزبی و پس انقلاب اسلامی با
کاندیداتوری خودم بصورت فردی و خانوادگی در شهرستان دیده و داشته ام.
بنابراین مایه خوشبختی است که هم اکنون بسیاری از نگاه ها تغییر کرده است،لیکن عوامل بهره بردار و ارتجاع اندیش بجای اینکه مساعدت کننده در سرعت مدنی و ساماندهی پایگاههای اجتماعی و تفکری پاسخگو باشند. و توجه ، تشویق و تقویت نگاه تشکیلاتی و مدنی را حتی با وجود عدم توفیق در انتخاب و انتخابات داشته باشند.
هنوز به با تمکین از قدرت رسمی و ثروتهای بادآورده ی رانتی با لابیگری نهادهای غیر مدنی بصورت ابزارهای مادی استثمار کننده ی انسانها و ارتجاع اندیشی مقلد پرورانه ی و مزورانه ی اعتقادی و قومی بر واماندگی مدنی و عقبگرایانه ی جامعه اصرار وتاکید به استفاده می نمایند.
تو خود از این مجمل بخوان حدیث مفصل از چرایی عدم توسعه ی فراگیر در امور فرهنگی ، اجتماعی ، خدماتی ، رفاهی و عمرانی در سطح ملی تا محلی در این مملکت خاص شهرستان خودمان رامهرمز را که متاسفانه معضل بسیار سنگین تر دیده و روز به روز تعمیق داده و می شود.
رفع این معضل و نقیصه نگاه نافذ و همت جوانان، فرهنگیان، دانشگاهیان، اصناف و اقشار مختلف و متفکران را می طلبد.
در این توجه مسئولانه، رسالت ویژه ی بر عهده ی صاحبان اندیشه ،بیان و قلم بوده و هست که اثربخش ترین هستند و می توانند باشند.