تاریخ انتشار خبر: 22 مهر 1403 | 11:38:28
کد خبر : 15985

نامه سرگشاده جمعی از کنشگران سیاسی و اجتماعی خوزستان به هئیت دولت

به گزارش خبرگزاری زاگرس نشینان؛ جمعی از کنشگران سیاسی و اجتماعی در نامه ای سرگشاده در واکنش به انتصاب اخیر خوزستان به هئیت دولت در این نامه آمده است: جناب آقای دکتر پزشکیان ریاست محترم جمهوری جناب آقای دکتر عارف معاون اول محترم رییس جمهور جناب آقای سردارمومنی وزیر محترم کشور درخصوص موضوع اصلی محافل […]

به گزارش خبرگزاری زاگرس نشینان؛ جمعی از کنشگران سیاسی و اجتماعی در نامه ای سرگشاده در واکنش به انتصاب اخیر خوزستان به هئیت دولت

در این نامه آمده است:

جناب آقای دکتر پزشکیان

ریاست محترم جمهوری

جناب آقای دکتر عارف

معاون اول محترم رییس جمهور

جناب آقای سردارمومنی

وزیر محترم کشور

درخصوص موضوع اصلی محافل و کنشگران سیاسی- اجتماعی در شرایط فعلی استان خوزستان(انتخاب استاندار و مدیران ارشد استان) با کسب اجازه نکاتی را معروض می دارد:

۱. بدون تردید مشکل اصلی استان خوزستان با همه سرمایه ها و ظرفیت های انسانی، طبیعی و فیزیکی، سوء مدیریت و ناکارآمدی مدیران در همه سطوح عالی و میانی بوده که خود معلول عوامل مختلفی از جمله تعارض منافع، تفوق نگاه ارادت سالارانه و ایدئولوژیک، سهم خواهی های قومی- سیاسی، زد و بندهای سیاسی- اقتصادی و…. است که قبل از هر گونه اتخاذ تصمیم در خصوص مدیریت استان باید آن را مورد توجه جدی قرار داد.

۲.پس از انتخابات ریاست جمهوری اخیر برخی از گروهها و جریانات سیاسی استان که در شکل دهی فضای سیاسی ایفای نقش نمودند به دنبال کسب سهمی از منابع قدرت در بستر شعار وفاق برآمدند که عمدتا صبغه محفلی – قومی داشته و نمی توان مطالبات آنها را برآیند خواست عمومی تلقی نمود.

۳. گرچه همه قومیت ها محترم بوده و به عنوان پدیده ای فرهنگی در جای خود قابل ستایش و درخور توجه هستند ولی نباید فراموش کنیم که کسب قدرت امری سیاسی بوده و استفاده از ابزار قومی در راستای سهم خواهی سیاسی امری مطلوب و پسندیده نبوده و ممکن است تبعات ناخوشایندی به دنبال داشته باشد.

۴. حتی با نگاهی خوشبینانه (صرف نظر از اینکه انتخاب افراد بر اساس شایستگی از نشانه های توسعه یافتگی و رشد سیاسی جامعه می باشد) و با فرض دادن سهمیه قومی به مناطق، انتخاب استاندار یا مدیری ارشد در استانی که دارای تنوع قومی بوده و متشکل از چندین قوم می باشد، می تواند موجب اعتراض، قهر و دلخوری سایر اقوام شده و در ادامه برای ایجاد وفاق و  انسجام که لازمه پیشرفت و تحقق اهداف است مشکلاتی جدی ایجاد نماید.البته این مدل در استانی همچون کردستان که دارای جمعیت یکدست کرد هستند شاید بتواند راهگشا و انجام شدنی باشد.

۵. با اندکی تامل و واقع بینی می توان دریافت کسانی که صرفا بر انتخاب مدیران قومی اصرار دارند، توجه کافی به خیر عمومی و ایجاد نتایج مطلوب برای قاطبه مردم نداشته و تنها به دنبال اخذ امتیازات مادی، کسب رجحان اجتماعی و شاید اهدافی دیگر باشند‌….

از طرفی، می توان پرسیدکسانی که به دنبال انتصاب مدیر قومی هستند، چه میزان مقبولیت و پایگاه اجتماعی داشته و چند درصد از آن قومیت را نمایندگی می کنند؟ در بسیاری از موارد بدنه قومی با این افراد همراه نبوده و نظرات دیگری در مورد موضوعات سیاسی و اجتماعی دارند (میزان اراء بر اساس مناطق جغرافیایی شاهدی بر این مدعاست- لطفا لیست آراء مناطق مختلف استان را ملاحظه فرمایید).

۶. به نظر می رسد استان خوزستان بیش از آنکه به مدیری بومی- قومی آنهم با چاشنی سفارش و ارسال نامه های من درآوردی نیاز داشته باشد، نیازمند مدیرانی توسعه گرا، پاکدست، شجاع و همسو با برنامه و سیاست های دولت است. امری که در خوزستان بسیار کمرنگ بوده و در دولت قبل با روی کار آمدن افراد رانتی، ناکارآمد،ضعیف و ناتوان تشدید شد و نه تنها بار مشکلات را کم ننمود، بلکه بر حجم و دامنه آنها افزود و جا دارد دولت در این زمینه اقداماتی اساسی و عاجل نماید.