به گزارش خبرگزاری زاگرس نشینان؛حسین علیخانی فعال سیاسی-اجتماعی در یادداشتی باعنوان:مثلث راهگشا بجای مثلث شوم ؛ نیاز توسعه خوزستان است. … مثلث راهگشای اصلاح سیستمِ حکمرانی و تربیت مدیرانِ خلاق و ایجاد اندیشکده راهبردی برای توسعه خوزستان،شوربختانه اسیر سه ضلع مثلث شومِ فقر و فساد و فاجعه سیاسی اجتماعی و اقتصادی قرار گرفته و متاسفم […]
به گزارش خبرگزاری زاگرس نشینان؛حسین علیخانی فعال سیاسی-اجتماعی در یادداشتی باعنوان:مثلث راهگشا بجای مثلث شوم ؛ نیاز توسعه خوزستان است.
… مثلث راهگشای اصلاح سیستمِ حکمرانی و تربیت مدیرانِ خلاق و ایجاد اندیشکده راهبردی برای توسعه خوزستان،شوربختانه اسیر سه ضلع مثلث شومِ فقر و فساد و فاجعه سیاسی اجتماعی و اقتصادی قرار گرفته و متاسفم که هنوز؛ گوش شنوایی در هیچ رده ای نیست و اکثریتِ مسولان نمیتوانند از ظرفیتها و منابع عظیم داخلی استفاده و تحولی ساختاری ایجاد نمایند و بشدت پشیمانم از عملکرد خود و اکثر دوستان هم رده سیاسی ام که نمیدانستیم از ابتدای راه ما و مردم را همانهایی به بازی میگیرند که با قدرت مردم به جایی رسیده اند و اکنون بسیاری از همان انتخاب شدگان به مفسدانی بی بدیل مبدل شده و باز هم تاسف میخورم از اینکه چند دهه مینویسم و هیچ زمانی مثل الان با جامعه شناختی بی اعتمادی عوام و خواص و اکثر اساتید؛ دلسوزان متعهد و متخصص مواجه نبوده ام لذا در ادامه مباحثِ قبلی و توصیه به دوستان فرهیخته ام بجای پرداختن به حداقل مطالبات مردمی مثل آسفالت و آبفا و آرزوهای حداقلی مردم از یک زندگی ساده و آرامش در خانواده ها اکنون به نقطه ای حساس و خطرناکتری از تاریخ ایران و خوزستان رسیده ایم که ضروریست مطالبه مردم علاوه بر موارد یاد شده حتما اصلاح سیستم حکمرانی ؛تربیت مدیران خلاق و کارآمد و ایجاد اندیشکده ای برای کاستن از فقر و فساد و تبعیض و موارد مشابه باشد و متاسفم از اینکه بگویم اکثر مشکلات داخلی از تصلب قدرت توسط ناهلان و منفعت طلبان همه جناح هاست که مردم و حتا نظام را به شکلهای مختلف ؛ فریب داده اند لذا در ادامه مباحث قبلی در خصوص اصلاح سیستم حکمرانی و تربیت مدیران خلاق و طرح ایجاد اندیشکده راهبردی، بجز اعلام نظر عده ای از اساتید برجسته دانشگاهی که آنها نیز امیدی به تحول ندارند و بازخورد علمی ازسوی چند نفر از نخبگان؛هنوز کسی باور و اعتماد ندارد که در همین شرایط دشوار جامعه؛ میشود از این مهلکه خودشان و مردم را نجات دهند و ایکاش برای یکبار هم شده مسولان تاثیرگذار بر شاخص فلاکتِ جامعه از خود میپرسیدند : مگر آنها نمیمیرند و مثل امیر ثروتمند کویت آیا یک ریال با خود به گور میبرند؟ و چرا از خود نمیپرسند آنچه از آنان پس از مرگ؛ میماند نتایج عملکردشان و حق الناس است مگر اینکه در همه سطوح نظام و اصلاحِ مکرر سیستم حکمرانی و خلقِ اندیشه های جدید ؛ مدیرانی توانمند؛عملگرا و متخصص ؛ آگاه به تحولات جهانی و متخلق به اخلاق انسانی و ایمانی و توان جوانی با تجربه و علاقمند به نظام؛ حکومت و ملت را جایگزین مفسدان نماییم.البته باید بگویم اکثر مسولان کشور و خوزستان مدتهای مدیدی است که خواسته یا ناخواسته در جهتِ دکترین چند دهه اخیر امریکاییها حرکت میکنند…کدام دکترین؟ لطفا به این ۸ بند(نبرد هیبریدی) و تحلیل موجود نگاهی بیندازیم.
جنگ دیپلماسی ۲- جنگ اطلاعاتی و پروپاگاندا ۳- حمایت از نابسامانیها و شورش های محلی ۴- حضور نیروهای نامنظم کماندویی در اکثر نقاطی که بعلت اقتصادِ مضمحل در حال فروپاشی است ۵- استقرار نیروهای ویژه در نقاط بند پنج ۶ – حضور نیروهای کلاسیک در زمین و هوا و آبهای مناطق مختلف ۷- جنگ اقتصادی و تحریمهای ضدبشری ملل ۸- حملات سایبری و نهایتا سه «ضرورت»اصلی برای اجرای عملیات در نبرد هیبریدی را چنین تعریف کرده اند (۱) یک رویکرد عملیاتی باید منطق شکلهای مختلف درگیری را که در یک تهدید هیبریدی بکار میرود، مختل کند(حاشیه سازی و تخریب از درون).(۲) موفقیت تاکتیکی و اهداف استراتژیک باید در همان فضایی که تهدید هیبریدی در آن بهوجود آمده، ایجاد شود.(مثل هک نقاط و تجهیزات ارزشمند و استراتژیک و تخریب زیرساختها) .(۳) یک رویکرد موفق باید از اقدامات معمول در زمان و مکان، پیروی کند(تخریب اذهان جامعه در هر طیفی). لذا در بررسی عمومی جامعه و در آخرین تحولات ؛ سه چالش مهم اجتماعی در ۱۰ چالش نخست جامعه ایران به چشم میخورد.۱: بحران تامین آب و حداقل رفاه و موضوعات زیست محیطی ۲: بیکاری و فقر ۳: ایجاد ناامیدی به اکنون و آینده و البته وجود دهها بحران اجتماعي دیگر مانند: ناامنی و عدم بکارگیری شایستگان در امور و تداوم فسادهای کلان در اولويت چالشهای اساسي کشور و استان؛ حاکي از اين مسئله است که ساختار اجتماعي در طول سالهاي اخير با مشکلات عدیدهاي دست به گريبان بوده وکمتر تدبيري براي کاهش آنها اتخاذ شده لذا فسادِ سيستمي که حاصل سياستگذاريهاي نامطلوب عمومی و خاص دوران تعديل اقتصادي است و به ويژه در سالهاي رويکارآمدن دولتهاي نهم و دهم و دوازدهم به اوج خود رسيده است و متاسفانه همزمان با تحریمهای فلج کننده اقتصادی کشور و عدم توجه به استفاده از ظرفیتها و منابع داخلی و عدم مدیران کارآمد همه چیز را به سوی فاجعه کشانده است و همین حداقل موارد ناشي از به قدرت رسيدنِ طيفهاي خاصي در بدنه مديريتهای اجرايي بوده که همچنان ثمراتش متوجه جامعه بحرانزده ايران و مردم خوزستان است. اين مسئله باعث شده که حتا سرمايهگذاري و جهش توليد در وضعيت نامطلوبي قرار بگيرد. کاهش سرمايهگذاري و کمبود نقدينگي هم عملا منجر به تعطيلي بسياري از کارخانههاي صنعتي و بيکاري صدها کارگر وافزایش بیکاران جامعه تا بروز شاخص فلاکتی شده که تنها منبع درآمد خانوادههايشان هستند و البته همزمان نیز با تحریمهای خارجی و خود تحریمیها مواجه بوده اند و عملا تمرکز را از حاکمیت و دولت نه چندان مقتدر گرفته است.نگراني از بيکاري ؛آسيبهاي اجتماعي , افزايش آمار طلاق ، افزايش مهاجرت و رشد حاشيهنشيني در گوشهوکنار شهرها، گسترش فقر و نابرابري؛ ناامنی و بی اعتمادی مردم و تحلیلهای ساده و غیر عمیق و بدون اندیشه ورزی؛ چند نمونه از آثاري هستند که فساد سيستمي از خود برجای گذارده لذا. نتيجه طبيعي چنين وضعيتي، «نااميدي درباره آينده» است. همچنین با اینهمه هجوم هیبریدی؛ دفاع هیبریدی هم برایمان سخت تر شده که با هشیاری رهبری و حضور مردم در صحنه و جلب برخی سرمایه گذاریهای حداقلی از جیب مردم (حضور در بورس و مشکلات ثانوی بعلت عدم حمایت دولت)؛ و هشیاری برخی نخبگان ؛دشمنان نظام را فعلا زمینگیر کرده اما دشمنان داخلی(مدیران بی لیاقت و منفعت طلب ) هنوز سرپا هستند تا اینجای کار همه میدانند: امریکاییها پس از انقلاب اسلامی؛ جنگهای مختلفی را برای به زانو درآوردن ما در برنامه خود گنجاندند و همزمان با همین هشت ابزار, تاکتیکهای تغییر نظام سیاسی را در دکترین خود جای داده اند لذا در کتاب جنگ هیبریدی،رویکرد تطبیقی غیرمستقیم برای تغییر رژیم؛ اثر آندرو کوربیکو منازعات هویتی در داخل؛ مدیریت و از خارج کشورها تقویت میشوند و بهره از تفاوتهای هویتی، قومی، مذهبی، منطقه ای،سیاسی، اقتصادی و اجتماعی با جنگ اطلاعاتی سنگین و بازتعریف جدید گروههای هویتی جدید بعنوان هدف در یک سناریو نوشته شده اند لذا اهداف سیاسی اقتصادی و امنیتی با هم گره خورده و جهت تغییر در ساختارهای منطقه ای با وجه اشتراک فشار حداکثری و تحریمهای اقتصادی بر علیه مردم ایران باید کاسته شود تا بتوانیم فرصتهای پدید آمده را بنفع خودمان تغییردهیم و اگر چنین نشود و هشیار نباشیم ؛امیرنشینانی مثل امارات و عربستانیها مدعی ارث نداشته خود هم میشوند لذا اکنون وقت اتحاد و استفاده از همه ظرفیتها و منابع داخلی برای کاستن فقر و فلاکت و فساد و بیکاری و حذف بی لیاقتهایی است که مدیریت بر مردم را بدین منوال حق خود میدانند. اکنون؛ باید بدنبال اصلاح سیستم حکمرانی و قدرت افزایی واقعی بهمراه مردمی باشیم که خودشان ستون قدرتند همچنین تربیتِ مغفول مانده مدیران خلاق و اثرگذار و ایجاد اندیشکده ای که بسیاری از مصیبتها و مشکلات پدید آمده در جامعه را بررسی؛ تحلیل و راهکار ارایه دهند ضمنا تعامل با دنیا و کشورهای همسایه را با هوشمندی؛در منازعات منطقه ای؛ باید مد نظر داشته باشیم تا ظلم ظالمان را تقلیل دهیم … اینها را مجددا گفتم تا بدانیم : موج صعودی وحشتناک گرانیها ؛سبد خالی غذایی اکثریت مردم(نود درصد مردم در خط فقر).بحران آب و حداقل رفاه مردم . حیف و میل بیت المال.گرانی دلار و سکه و بی خیالی دولت پس از دعوت مردم به سرمایه گذاری در بورس و امثالهم نشان میدهد اکنون شاهدیم : هر آنچه کشتیم همان درویم؛ لذا باید بپرهیزیم از قدرت سازی های پوشالی و منفعت طلبانه و آمریت سخن گفتن با مردمی که بی اعتماد شده اند.لذا خیانت به آرای مردم از سوی دولتمردان و برخی نمایندگان یا آنانکه با آرای مردم به مسولیت نان و آبداری رسیده اند تا نان و آب مردم را آجر کنند بدانند که این پروسه بالاخره با شکست مواجه میشود و روسیاهی در زمستان به ذغال میماند؛ امیدواریم که حاصل بیتدبیریها و خودخواهیهای همه ی جناح های سیاسی و قدرت طلبان منفعت طلب منافع مردم و ملی را قبل از منافع خویش ببینند و ضعف عملکرد حاکمان؛ بالاخص در خوزستان که با رشد بدترین تخلفات و ناامنیها؛ موجب لعن و نفرین پیر و جوان و بی اعتمادی مردم شده و از آنسوتر برخی دوستان منتقد با نگاهی جامع تر علاوه بر طرح حداقل مطالبات مردم مانند ترمیم آسفالت خیابانهای کلانشهر اهواز بفکر اساسی تری باشند بهر حال مجددا اعلام میکنم برای بهبود حداقلی وضعیت استان و مرکز خوزستان؛ بایستی سیستم حکمرانی؛ اصلاح و مدیران خلاق و کارآمد تربیت شوند تا منبعد مردم ؛ ناکارآمدان فسیل شده در فساد را نبینند و همه اینها در صورتی تحقق خواهد یافت که اندیشکده ای غیرانتفاعی با حضور شایستگان از همه احزاب سیاسی اجتماعی و تشکلهای صنفی و دانشگاهی ایجاد گردد یعنی بر مثلث راهگشا متمرکز شویم .