گاها لمپن ها آنچنان در لباس روشنفکران در آیند که گویی جزوی از وجود بی وجودشان در جریان روشنفکری نهفته است و مد عینک و پوشش روشنکفرانه که کمتر روشنفکری به آن توجه می کند آنان را به صفوف رشنفکران می آورد. در همین راستا، لمپن ها که فاقد پایگاه اقتصادی هستند توسط بورژواهای فرصت […]
گاها لمپن ها آنچنان در لباس روشنفکران در آیند که گویی جزوی از وجود بی وجودشان در جریان روشنفکری نهفته است و مد عینک و پوشش روشنکفرانه که کمتر روشنفکری به آن توجه می کند آنان را به صفوف رشنفکران می آورد.
در همین راستا، لمپن ها که فاقد پایگاه اقتصادی هستند توسط بورژواهای فرصت طلب صید شده و در کنار مدیران ارشد نظام با ادا و اصول های گونه گون و البته خرج های بسیار نگهداری می شوند.
آنچه پیش از این در شهرداری اهواز ما شاهد بسیاری از آنان بودیم که نور چشمی مدیران شدند، و نیز هنوز ادامه دارند در مراحل ارشد استان و بعد از این نیز خواهند داشت که می توان با کمی تخفیف و جابجایی از نظریات فیلسوفان بزرگ رویزیونست “تجدید نظردر روشنفکری” معاصر امروزی و این برهه از انقلاب اسلامی دانست.
این نمونه لمپن های ایرانی و سیاسی، به مرور زمان، خود را به لباس روشنفکران معاصر انقلاب نمایان می سازند، به صفوف مدیران پشت میز نشین و گاها متعلق به پست، نفوذ کرده و از این طریق که زبانی گشاده دارند، سریعا مورد تایید مدیران قرار می گیرند، نقش سمپات را به عهده می گیرند.
مدیران فرصت طلب گاها با لباس و آداب و استمساک از روسای پیشین دولت های قبلی، که در گذشته اند به این طریق از نام و یاد آنان در اذهان مردم استفاده کرده تا بتوانند به نیات پلید خود که ماندن است به هر قیمتی دست یابند.
لنین رهبر انقلاب اکتبر شوروی در مقاله ای با نام امپریالیسم و انشعاب در جنبش سوسیالیستی به سال ۱۹۱۴ معتقد است که چنین مدیران اپورتیست گاها با رفتارهای شوینیستی نیز همراهند. آنان با رویه فرصت طلبانه به انقلاب باز می گردند اما همان خصیصه فرصت طلبانه در وجودشان باقی است. به این صورت یک انقلابی فرصت طلب و شوینیستی از آنان زاده می شود.
امروز، در برخی از مدیران ما، چنین نقیصه ای به اندازه کافی موجود است. نقایصی که باعث و بانی انحراف در کارکردها هست و به کارگرفتن لمپن ها بدترین خصیصه ای است که باعث هزینه ی زیاد آنان از نظر اقتصادی خواهد شد و از آنسوی دور شدن روشنفکران واقعی از مدیریت عالی.
با سلام و عرض خسته نباشید.
مطلب مهمی بنظر می رسد. اما متن و موضوع ارتباط خوبی با هم برقرار نمی کنند و درک نظر نویسنده برای خواننده، امکان پذیر نیست.
ضمناً املاء و آئین نگارش متن نیز ایرادات زیادی دارد.
با تشکر و آرزوی توفیق.