تاریخ انتشار خبر: 27 بهمن 1400 | 17:21:16
کد خبر : 12138
یادداشتی از ملک محمد مکوندی فعال سیاسی-اجتماعی:

کل من علیها فان و یبقی وجه ربک ذوالجلال و اکرام

به گزارش خبرگزاری زاگرس نشینان؛ملک محمد مکوندی فعال سیاسی-اجتماعی درپیامی درگذشت خداداد آبروش را تسلیت گفت. در پیام ایشان آمده است: کل من علیها فان و یبقی وجه ربک ذوالجلال و اکرام کاش ان شب را نمی امد سحر کاش گم در راه پیک بد خبر ای عجب کان شب سحر اما به ما تیره […]

به گزارش خبرگزاری زاگرس نشینان؛ملک محمد مکوندی فعال سیاسی-اجتماعی درپیامی درگذشت خداداد آبروش را تسلیت گفت.

در پیام ایشان آمده است:

کل من علیها فان و یبقی وجه ربک ذوالجلال و اکرام

کاش ان شب را نمی امد سحر

کاش گم در راه پیک بد خبر

ای عجب کان شب سحر اما به ما

تیره روزی امد و شام دیگر

این روزها پیک بد خبر امان از نسل ما بریده،مهلت نمی دهد تا دمی به خود اییم، فرصت نمی دهد غم از دست دادن عزیزی سبک تر شود و از تلاطمات روحی بازماندگان کاسته شود، به یکباره و ناگهان همچون جغدی بد شوم بر بام منازل ما می نشیند و با صدای شوک اواز سر می دهد،که چه نشسته اید؟ تک سواری دیگر از میان شما رفته است،بر خیزید، و به سر و سینه زنید، لباس عزا ازتن بیرون نیاورید، نیله سواری دیگری از میان شما رخت بربسته، هوای سفر کرده اسمانی شده و به ملکوت اعلی پیوسته،چشم ها اشک بار، دلها اندوهگین، قلب ها شکسته و دستان ناخود اگاه بر سر: که ای گووم ای، ای سردارم ای، ای سردیار ایلم ای، ای گوو غمخوارم ای، ای گوو مهربونم ای، و…. اشفته و پریشان خاطر می شویم. طاقت و اختیار از کف می دهیم و ناخوداگاه با صدای بلند فریاد بر می اوریم، ای گووویل سردیارم، ای ناصر مظلوم، ای سید عباس مظلوم، ای خداداد مهربون و صبور و غمخوار، پیایل سردیار ایلم، ستون های تکیه گاه روزهای تنگم، چرا رفتید؟ چرا ما را در این دنیای غریب و نا مردمی که برایمان ساخته اند تنها گذاشتید، کسی نیست موجب تسلی خاطر دیگری شود همه عزادار،همه نالان و غمگین همراه با بغض های ترکیده و یا در گلو فرو نشسته، شیون می کنند.و ناخوداگاه شعر زیبای زنده یاد استاد مسعود بختیاری را به زبان می اورند.

روزگار چ زم ایخوی که خوم ندونم 

ایزنی کرکیت غم ب تال جونم

روزگار چ زم ایخوی چ زم ایجوری استاره بخت مونه بردی ب کوری

استانه تحمل هم حدی داره، خدای عزیز تو ما را افریدی، به ما حیات و روح بخشیدی ازدرون و برون ما اگاهی، میزان تاب تحمل و طاقت ما را می دانی،ترا به فضل وعزتت قسم این همه ما را درمعرض ازمایش قرار نده‌، به خودت قسم، طاقت و صبر ما حدی دارد، نعود باالله نکنه فکر می کنید ما ایوب نبی هستم، درسته،قبول، ما از توئیم و بسوی تو بر می گردیم،کل نقسه ذائقه الموت،می بری،ببر،اما نه به فاصله اندک، رحمی کن تا تحمل ان برای بازماندگان اسان باشد. غم از دست دادن ناصر عزیز و سید مظلوم، هنوزدر دلمان خیمه زده است، که خبر رحلت تک سواری دیگر از ایل بزرگ بختیاری، مرحوم آ خداداد ابروش آه از نهادمان برداشت.و بار دیگر ما را درغم واندوهی جانکاه فرو برد چه در وصفش بنویسم که دیگران ندانند همه توصیفش را می دانند تنها از باب یاداوری می گویم:

مهربان و دلسوز، ارام و با متانت صبور و بردبار،اهل تدبیر و سیاست بود،علی رغم ارامش‌ ظاهر در مواقع ضرور انسانی شجاع و با شهامت بود.او همچون کوهی استوار در طی چهل سال مبارزه در راه تحقق ارمانهای انسان دوستانه، ازادی خواهانه، و مقابله با ظلم و ستم بر قوم، همشهریان و هموطنان از پای ننشست، اهل سیاست و منطق،فعال و کنشگر سیاسی و اجتماعی،اهل فرهنگ، مردم دار و پرچمدار اتحاد و برادری بود.

نسل ما شاهد ایثار او در دوران تاریخ تیره وتار مسجدسلیمان به همراه سایر هم رزمانش بود.هیچ وقت راهش را از راه مردم جدا نکرد،هیچ زمانی به خاطر منافع دنیوی دست از مبارزه و تلاش برای ایجاد یک جامعه مدنی برنداشت خانه او و خانه پدری در مسجد سلیمان، کانون های فعالیت های سیاسی و اجتماعی بود، غم از دست ایشان بردوش هم رزمان و قوم بزرگش سنگینی می کند.اما هیچ کس را یارای مقابله با تقدیر الهی نیست، همه تسلیم امر او هستیم و راضی به رضایش، از ظهر تا حالا که خبر مرگ این عزیز را شنیدم خود را با اشعار زیبا و جانسوز لری همراه با ترنم اشک از چشمان درتنهایی سپری می نمایم خاطرات چهل سال گذشته همجون یک فیلم سینمایی از جلوی چشمان رد می شود و بابت هر کدام از این روزها بر غمم افزوده می شود.

او رفت ما هم خواهیم رفت، چه بهتر که بیشتر قدر یکدیگر را بدانیم و به همدیگر مهر و محبت بورزیم،جویای حال هم شویم در این روزهای تنگ و تاریک یکدیگر را دریابیم. می خواهم تسلیت بگویم اما نمی دانم اول به که بگویم به خانواده اش،به ایل بزرگ بختیاری به طایفه گرانقدر موری، به دوستان و همرزمانش، به کنشگران سیاسی و اجتماعی استان‌، همه در سوگ از دست دادن آخداداد ابروش به سوگ و ماتم نشسته اند. پس به همگی تسلیت عرض نمایم، از خداوند رحمان، رحیم و مهربان می خواهم روح ابروش عزیز را مورد مغفرت و امرزش خود قرار دهد و با ارواح طیبه اولیاء خاص محشور گرداند.

روحش شاد و یادش برای همیشه جاودان باد