جناب استاندار محترم خوزستان: چه بلایی بر سر خوزستان نازل شده؟ منبع برق کشور در کما منصور محرابی فرد وضعیت برق خوزستان روز به روز نسبت به گذشته بدتر و بدتر می شود، باید دید مشکل واقعی کجاست، مدیران جواب قطعی باید بدهند. امروز مناطقی از اهواز تاکنون بیش از ۵ ساعت قطعی برق داشته […]
جناب استاندار محترم خوزستان:
چه بلایی بر سر خوزستان نازل شده؟ منبع برق کشور در کما
منصور محرابی فرد
وضعیت برق خوزستان روز به روز نسبت به گذشته بدتر و بدتر می شود، باید دید مشکل واقعی کجاست، مدیران جواب قطعی باید بدهند. امروز مناطقی از اهواز تاکنون بیش از ۵ ساعت قطعی برق داشته اند و هنوز هم برق نیامده است. مناطق حفاری و کوی نفت و منابع طبیعی و آغاجاری جزوی این مناطق است که تا کنون برف نیامده و نوسان شدید برق باعث آزار و اذیت مردم شده است.
یک دوره بد بی برقی که البته زمستان بود، باعث شد نگاه های کشوری به خوزستان شود، مدیران مقابر را متهم کردند و ریز گرد را، بقول خودشان درست شد، اما در ابتدای تابستان باز هم برق رفتگی روزانه کمر مردم را شکسته است. مسئولین جوابگوی مردم نیست، از آنان عذر خواهی هم نمی کنند، مردم هم عذر خواهی شما را لازم ندارند. لطفا پست ها را رها کنید.
سال هاست در این خوزستان عدم مطالبه گری مردم باعث شد مدیران ناکار آمد در خوزستان پا بگیرند. البته یکی از دلایل مطلبه گری است، دلایل دیگر نیز وجود دارد که مایل نیستم در این بحث به آن وارد شوم.
متاسفانه این عدم مطالبه گری آنچنان در درون و وجود مردم شرافتمند این استان نفوذ کرده است که هیچ مسئله آنان را به پرسش وا نمی دارد.
همانطور که بیاد داریم یکی از استانداران دولت قبلی، در مورد ریزگردها و تعطیلی ها گفته بود مردم ما به این مشکلات عادت دارند و ریزگرد عامل تعطیلی نیست.
این نهایت توهین به مردمی بود که هشت سال جوانمردانه در برابر سیل تجاوز عراق دفاعی دفاعی مقدس کردند. اما امروز آنچنان درگیر فشارهای زندگی شده اند که حاضر به مطالبه حق خود نیستند. باید گفت این نوعی ترس است که انسان را به عد م مطالبه گری فرو می برد.
در میان مدیران ما هم اندختن گردن دیگران، پشت گوش اندازی تا زمان خدمتش تمام شود، گردن مسایل جوی و بسیاری چیزهای دیگر رایج است الا گفتن واقعیت، اینکه وسیله ندارم و یا وسایلمان کهنه و قدیمی است و یا زیر ساخت ها فرسوده شده اند.
و این مسئله و سر زیر برف بردن عاقبتی سخت خواهد داشت. بزودی دستگاه های که با سلام و صلوات راه اندازی می شوند، مستهلک شده و کاملا از کار خواهند افتاد، آنوقت باید به قطعی های چند روز و یا چند هفته ای و خدا می داند گفتنش هم برایمان دلهره آور است.
در ابتدای تابستان گرم خوزستان هستیم و بزودی و شاید همین حالا درجه حرارت ۵۰ به بالا آمده است، قطعی ها هم کما بیش در هر هفته یکی دو مرتبه شده اند. از وضعیت انفجار ترانس ها گرفته تا قطع شدن سیم های برق بر اثر فشار و یا باد و یا هر چیز دیگر.
بسیاری مردم عامیانه و یا مطلع می گویند ترانس های جدید فاقد توانایی لازم هستند و به همین خاطر خیلی زود خراب می شوند. بعضی ها می گویند سیم های برق فشار قوی آلومنیومی هستند و به این خاطر دوب می شوند و یا قطعی ایجاد می کنند. حرف و حدیث ها زیاد است در معابر و تاکسی ها اما آنچه از زبان مسئولین بیرون می آید امکانات خوب در حد اروپا، مهندسین ما در حد امریکا، توانایی خدکفایی ما در حد بی مثال وووو
مسئله بعدی برق رفتگی حوزه ۱۲۱ است که به عنوان جوابگویی به مردم محسوب می شود. این سامانه که معلوم نیست چند نفر مسئول پشت آن نشسته است، گاها به عنوان توهین به مردم، عصبانیت مردم و یا تمسخر مردم می توان نامید. در این سامانه پس از شماره گیری یک نفر کلیه مناطقی که بر ندارند را بر می شمارد و حداکثر ساعتی که باید برق بیاید را اعلام می کند. برای نمونه برق رفتگی حفاری و نفت و آعاجاری و منابع طبیعی که من ساکن آنجا هستم را پس از برق رفتگی ساعت ۱۱ و ۴۵ اعلام کرد ساعت ۱۳ و سی وصل می شود اما ساعت ۱۳ و سی که شد اعلام کرد ۱۳ و سی و بعد ۱۴ و سی قطع شد و قابل دسترسی نبود تا اینکه ۱۴ و ۴۵ برق آمد. سپس ۱۵ و ۱۵ دقیقه برق رفت و در تماس با حالتی بد گفت الان وصل می شود. وصل شد اما با نوسان و بسیار ضعیف که هنوز هم اینچنین است و بدا به حال مغازه هایی که محافظ ندارند دستگاه های آنان با برق پر نوسان و کم در حال کار هستند و خدا می داند چه مقدرا آسیب می بینند.
محافظ های دیجیتالی زیر ۱۵ و نوسان های شدید را نشان می دهد که مصیبت زا است و کسی نمی داند چه بلایی بر سر این اهواز و خوزستاان ما خواهد آمد.
نمی دانم از کلمه بد دروغ پردازی استفاده کنم یا از توهم یا لاف و گزاف برای اندکی بیشتر ماندن در پست ریاست؟ بهر حال هر سه کلمه تقبیح است نه تمهید.
عادت هم در مدیران ما رایج است، اینکه عادت کنند به تعریف و تمجید، وای به روزی که عادت کنند به نقد و اعتراض چرا که تغییر در این جامعه ممکن نیست، زیرا در این خوزستان قحط رجال بشدت رایج است و ابدا ما کسی جز این چند مدیر نداریم. وانفسای آخر الزمان است، اگر مردی و یا متخصصی وجود نداشته باشد، چه باید کرد، یکسال و اندی است برق ها وضعتی اسفبار دارند اما مدیران سفت و سخت بر جایشان نشسته اند و بی گمان خیالشان از بابت ناتوانی شان راحت است.