پایگاه خبری تحلیلی زاگرس نشینان

زاگرس نشینان؛قصه پر غصه مشکلات خوزستان تمامي ندارد.يک روز ريزگردها خوزستاني ها را به کام مرگ مي کشاند روز ديگر نبود امکانات بهداشتي و درماني و روز ديگر ….

اما اين روزها نبود آب شرب به خصوص مردمان شهرهاي ايثار و مقاومت آبادان و خرمشهر و مينوشهر و … را کلافه و سرگردان کرده است .بشکه بدست در انتظار ورود تانکرهاي آب هستند.به مانند دوران جنگ تحميلي.آبادان و خرمشهر هنوز در جنگ قرار دارند البته اين بار در جنگ برخي از مديران بي لياقت که بر شهر و روستاها چنبره زده اند.
آب در لوله ها هست اما شوري آن از آب دريا بالاتر رفته است.مردم در تجمعاتي فرياد اعتراض خود را به گوش رسانده اند.اما آيا فريادرسي هست.
طنز تلخ ماجرا آنجاست که مسئولين استاني در حرکتي که انگار شق القمر کرده اند اعلام نموده اند که ” قبوض آب دوره ماه هاي خرداد و تير براي مشترکان آب شهرستان آبادان رايگان است.” براستي آيا بايد مردم آبادان هزينه آب شور را پرداخت کنند يا آب شيرين شرب را.
آقايان مسئول اگر نمي توانيد کاري انجام دهيد حداقل نمک بر زخم مردم نپاشيد.
بعد از هواي پاک اين بار آب در خوزستان حکم کيميا شده است.کيميايي حاصل عملكرد برخي از مديران نالايق.
آقاي استاندارلطفا تدبيري بينديشيد تا عنان کار از دستتان خارج نشده است.
آقای استاندار آیا هنوز هم می گویید که موافق انتقال آب کارون در حد آب شرب هستید؟ وقتی مردمان استانت در بی آبی بشکه بدست در طول شبانه روز در انتظار تانکرهای آب هستند.
بايد گفت با توجه به شرايط بغرنج آب آشاميدني در خوزستان موافقان انتقال آب کارون براستي که قاتل مردمان خوزستان هستند.شوري آبي که مردم بايد در ازاي آن هزينه پرداخت کنند بيشتر از شوري آب درياست.کجايند موافقان انتقال آب کارون که ببينند مردمان خسته از جنگ تحميلي ،که هست و نيست زندگي شان را فدا و سرمه چشم کردند تا وجبي از خاکشان به دست بيگانه نيفتد امروز تشنه لب در كنار اروند و بهمنشير و كارون به گل نشسته چشم انتظار رسيدن تانكر آب براي رفع تشنگي شان هستند.آيا اين حق مردم مظلوم ،صبور و نجيب خوزستان است؟
مردم خوزستان بفرمايش معمار کبير انقلاب حضرت امام خميني(ره) دين خود را به اسلام و انقلاب ادا کردند اما ايا مسئولين دين خود را به مردم مظلوم و غيرتمند خوزستان ادا کرده اند.آقايان مسئول ،خوزستان نيازمند ترحم نيست حق طبيعي اش را بدهيد.نه بيشتر و نه کمتر.
شوري آب با تشکيل جلسات بي نتيجه و بازديدهاي بيهوده حاصل نمي شود چرا که اگر قرار بود با بازديد و تشکيل جلسات مشکلات حل شوند بعد از گذشت سه دهه و اندي تا به حال مشکلات يکي پس از ديگري حل مي شدند نه آنکه هر روز بر تعداد مشکلات و موانع بر سر راه زندگي اوليه مردم نجيب و صبور خوزستان افزوده شود.
متاسفانه ضعف مديريتي بيداد مي کند.عدم ارائه صحيح آمار و ارقام و مشکلات و کمبودها به مرکز ،خوزستان و مردمانش را با مشکلات عديده و لاينحل مواجه کرده است.
اما چاره کار کجاست؟
تدبير لازم در دست چه کسي است؟
خوزستان رو به نابودي رفته است.
زنگ خطر به صدا در آمده است.
صداي تبعيض به گوش مي رسد.
صداي مظلوم و بي فرياد رس خوزستان را چه کسي مي شنود ؟
مردم خوزستان حق شان تبعيض و بي عدالتي نيست.شيره جانشان ،نفت و گاز و پتروشيمي ،سيمان و آهن و گچ و … است که هر روز از انها گرفته مي شود و به ديگر استان ها تزريق مي شود اما حاصل اين همه نعمت خدادادي براي مردمان خوزستان چيزي جز تبعيض و بي عدالتي نبوده است.مردم خوزستان تا چه زماني بايد تاوان بي لياقتي برخي مسئولان با ژن هاي خوب و باند باز را بدهند؟
مردم خوزستان اسير گعده نشيناني شده اند که بويی از مديريت کارا ، نبرده اند.اما با اقداماتي کوچک و روتين با بازديدهاي بي بازده و پوپولیستی و عوامفریبانه، مي خواهند خود را ناجي معرفي کنند.
خوزستان مظلوم است. خوزستان غريب و بي کس در گوشه جنوبي کشور افتاده است.
حال خوزستان اين روزها خوب نيست چراغش خاموش شده است اما شيره جانش روشنا بخش اقتصاد خاورميانه است.
مجمع نمايندگان استان خوزستان کجا هستند؟ و تا به حال براي رفع مشکلات خوزستان چه اقداماتي انجام داده اند؟ که مردم حوزه انتخابيه شان از اقدامات آنها بي خبرند؟ تشکیل جلسات بی بازده و بازدیدهای بی ثمر و بنرهای چند در چند در شهرها حاصلش چه شد؟ شور شدن آب شرب بیشتر از شوری آب دریا.
براي کاهش شوري آب چه کرده اید؟
تدبيرتان آيا هشدار دادن است و بس؟
اقدامتان آیا نصب بنر چند ده متری در ورودی شهرها و معابر عمومی ست؟
مردم خوزستان روزگاري علاوه بر داشتن امکانات اوليه زندگي،داراي رفاه اجتماعي بوده اند اما اکنون از نعمت آب شرب سالم و با کيفيت محروم شده اند و سردرگم ميان تبعيض و بي عدالتي اند.
محروميت در دل ثروت.ثروتي بنام نفت،گاز،خاک و… که هر کشوري آرزوي داشتن گوشه اي از اين نعمات خدادادي را دارند.اما حاصل اين سرمايه و ثروت براي مردم خوزستان چه بوده است؟

“هنوز فرمايشات رهبر معظم انقلاب، در ابتداي درس خارج فقه خود در اسفندماه ۱۳۹۵در خصوص مسائل خوزستان را فراموش نکرده ايم که فرمودند: آنچه که در خوزستان در اين چند روز براي مردم پيش آمد واقعاً دل انسان را مي‌خراشد؛ رسيدگي به اين‌ها وظيفه‌ي ماست؛ اين‌ها وظيفه‌ي مسئولين است. حکومت‌ها موظفند به فکر مردم باشند؛ اين يکي از وظايف قطعي و فوري و هميشگي حکومت‌هاست.

مقام معظم رهبري در ادامه بيان کردند: درست است که برخي مسائل به چاره‌انديشي‌هاي بلندمدت احتياج دارد اما اين حرف که وضعيت فعلي نتيجه به فکر نبودن گذشتگان است، کافي نيست و مشکلي را حل نمي‌کند و چند صباح ديگر نيز ديگران همين قضاوت را درباره ما خواهند کرد که چرا براي علاج مشکل مردم کاري انجام نشد، بايد اين سختي‌ها را در زندگي مردم لمس و براي علاج آنها فکر، کار، تلاش، همدردي و همدلي کرد.”

اما براستي آيا دولتمردان به وظيفه خود در قبال خوزستان عمل کرده اند.آيا توانسته اند بر مشکلات خوزستان فائق بيايند يا هنوز در خم کوچه بي تدبيري اسيرند و کليد تدبير را گم کرده اند؟
خوزستان را چه شده است که با ۹۰۰ تحصن در سال گذشته رتبه اول تجمعات در کشور را دارد.چه بلايي بر سر خوزستان آمده است که هر روز علاوه بر مشکلات عديده اش کانون تجمعات و اعتراضات شده است.
اي کاش رييس جمهور براي خوزستان نسخه اي شفابخش تجويز کنند تا عنان کار از دست نرفته است.