به گزارش خبرگزاری زاگرس نشینان؛ حسین علیخانی فعال سیاسی-اجتماعی در یادداشتی باعنوان:عملکرد طبقه جیمِ جدید و نقش همفکرانِ آنها در خوزستان اخیرا دکتر محسن دهنوی عضو و دبیرهیات رییسه مجلس، دکتری نانو بیوتکنولوژی و عضو هیات علمی دانشگاه شهید بهشتی، معاون تولید و تجاری سازی ستاد توسعه زیست فناوریها، متخصص اقتصاد دانش بنیان، رییس هیات […]
به گزارش خبرگزاری زاگرس نشینان؛ حسین علیخانی فعال سیاسی-اجتماعی در یادداشتی باعنوان:عملکرد طبقه جیمِ جدید و نقش همفکرانِ آنها در خوزستان
اخیرا دکتر محسن دهنوی عضو و دبیرهیات رییسه مجلس، دکتری نانو بیوتکنولوژی و عضو هیات علمی دانشگاه شهید بهشتی، معاون تولید و تجاری سازی ستاد توسعه زیست فناوریها، متخصص اقتصاد دانش بنیان، رییس هیات مدیره پژوهشکده فناوریهای پیشرفته شهید رضایی( ۹۲ تا ۹۶ ) همکار سپاه در حوزه راداری و ایستگاه نوآوریهای شریف بهمراه ۵۰۰ نخبه ازگروههای کشوری را راه اندازی و شبکه های مختلف نخبگان دانش بنیانی را ایجاد و اکنون نماینده مردم تهران است که دغدغه هایش فارغ از تحلیل های سیاسی و جناحی فرصتی مغتنم است .
او با طرح موضوعاتی در برنامه تلویزیونیِ پرونده ویژه شبکه سه ، مواردی مطرح کرد که در تصمیم سازیها و دیپلماسی عمومی کشور، میتواند یکی از علت العلل های موجودِ ناکارآمدیها و شاید ویژه خواری های نیروهای شاخصِ جناح ها در عدم توسعه یافتگیهای کشور و خوزستان باشد.
او اعلام کرد : نماد مصداقیِ موضوع چالش بودجه در سال ۹۹ به ابر چالش تعیین بودجه دولت محترم در سال ۹۷ برمیگردد، یعنی در سال ۹۷ که دلار ۴۲۰۰ تومانی بنام دلارِجهانگیری مطرح شد،همه چیز بسمت ایجاد یک طبقهِ سیاسی اقتصادیِ اشرافِ رانتخوار منتهی گردید که سهوا بعلت فشار تحریمها و یا نماد دیدگاههای تاثیرگذار فردیِ یک مقام عالیرتبه مسول در فرایند اداره کشوری منجرگردید که با بحران های مختلف دست به گریبان بود و نباید به آزمون و خطا در هدر رفتِ سرمایه های کشور می انجامید.
این گفتگو نشان داد که یک فرایند نادرست اقتصادی با ابداع معاون اول محترم تکمیل تر شد و زمانی به اوج رسید که ایشان درگفتگو با رسانه هاگفت :قیمت ارز را روی۴۲۰۰ تومان ثابت میگیریم تا هر کسی دلار۴۲۰۰ تومانی بخواهد بهش بدهیم(گویی در دنیای امروز ؛ اقتصاد دستوری راه به جایی خواهد برد؟ یا از چند نرخی کردن دلار کسی هم نتیجه مطلوب گرفته؟)از آن روز تا کنون بیش از ۵۸ میلیارد دلار ارز جهانگیری بین عده ای خاص توزیع شد که با محاسبه ما به التفاوت ۴۲۰۰ تومانی تا نرخ نیمایی را اگر محاسبه کنیم؛ بیش از ۵۰۰ هزار ملیارد تومان رانت ، با قیمت روز را توزیع کردند و طبقه اشرافِ جدید و برخی آدمهای خاص را یک شبه میلیاردر نمودند یعنی؛ مصیبتهای اقتصادی چند ساله اخیر را در برخی حوزه ها با همکاری برخی همفکرانشان و با فرض رانتخواری ناخواسته پرورش دادند وگره کور دیگری برگره های کشورافزودند البته در خوزستان هم برخی اصلاح طلبان ویژه خوار(مشابه برخی اصولگرایان) در قامت نمایندگان دولت و شمایل طبقه جهانگیری هنوز هم با تصمیم های نامتعارف و علیرغم دریافت میلیونها یورو ومیلیاردها تومان بودجه برای اصلاح برخی زیرساختهای استان( به گفته مدیرکل بحران استان ۸۵ شهر استان فاقدِ سیستم دفع آبهای سطحی است) حیف و میل و در برخی موارد با بکارگیریِ نیروهای غیرمتناظر در پستهای مهمی مانند: برخی فرمانداریها یا مدیرکلی برخی دستگاههای حساس و اخیرا در حوزه انتخابات بکار گمارده اند که جای کمترین شبهه را باقی نگذاشته و خودشان هم میدانند که حق ندارند بامردم و نخبگان استان اینگونه برخورد نمایند یا شاید تصور میکنند درراستای تکمیل سناریوی طبقه جدید در خوزستان در سال ۱۴۰۰ باید بعلت از دست رفتن فرصتهایی که سوزانده اند اینبار شورای شهر یا جایگاهی مانند شهرداری کلانشهر اهواز و … را درسناریوی تقسیم پستها از آن خود نمایند هر چنداگر قابلیتهای متعارف را داشته و عملگراهای ارزشمندی هم باشند؛مطلوبست اما تاسف بارتر اینکه برخی اصلاح طلبانی که بیش از یک دهه درعالیترین پستهای کشور بوده اند و الان نه بخاطر قدرت اصولگرایان بلکه بعلتِ اعتماد سوزی های آنها و جناح رقیب (قدرت سازی یکپارچه اصولگرایان) و کمبود مشارکت مردم در صحنه های مختلف سیاسی اجتماعی؛ بجای اینکه خود را اصلاح کنند باز هم بدنبال توهمات خویشند و مردم را درگردونه قدرت سازکشور نمی بینند حالا تحلیل موضوع نظارت استصوابی و فیلترهایی امثال شورای نگهبان بحث دیگری است که با ذکر مصادیق آن در این مقال نمیگنجد اما اگر بدون انصارطلبی و همه بعنوان شهروند درجه یک دیده شوند قطعا سرنوشت کشور با انتخاب درست انجام میشود لذا باید به این فهم برسیم که اگر حلقه های پیرامون را کاندید نمایند آنهم در استانی که میلیاردها دلارو بودجه های کلان را بایستی صرف پروژه هایی می کردند که سالیان متمادی؛ مردم چشم انتظار نتایج اثربخشی از آنان بوده و هستند،باز هم با تداوم فرایند اشتباه و انتصابات شبهه دار جدید برطبل سیاست بازی خویش می کوبند و نمی دانند جامعه پیچیده کنونی با جهشی کوانتومی و با عمیق ترین نگرانیهای سیاسی اجتماعی که حاصل عملکرد وابستگان آنها هستند؛ مواجه خواهند شد و اگر همین فرایندِ مدیریتی متوقف نشود باز هم شاهد تداوم تضادهای سیاسی اجتماعی و اقتصادی و درهم شکستنِ بیش از پیش ارزشهایی خواهیم بود که عمری را برای پایداری کشور صرفش نموده ایم.البته اینان نقشی شبیه اقدامات مارلون براندو در فیلم پدر خوانده را هم بلد نیستند بازی کنند.
شاید هم من اشتباه میکنم اما عملکردها اینگونه نشان میدهد که در صورت تداوم چنین اقداماتی؛ قدرت ملی و محلی استان با ظرفیت یک کشور را با نابودیِ بدون بازگشت مواجه میکنند زیرا باعث شکاف عظیم تری بین دولت و مردم شده و جامعه را بسمت رادیکالیزه شدن سوق خواهند داد و حتی چیزی از ارزشهای مستتر در ریشه اعتدالگرایی را باقی نخواهندگذاشت.
هر چند دولت اعتدال هم در بسیاری امور با عملکرد پر نقص و بعضا خود محورانه ی برخی تاثیرگذاران خویش قوز بالاقوز مردم شده اند؛اما اگر با انتصاب و تصمیمات نماینده عالی دولت در استان بنفع برخی مهره های آموزشی و رفع بیکاریشان ،آنان را بسمت مدیریتهای ستادی حساس مثل انتخابات برگزیده اند تا اشغال پستهای غیرمتناظر، بیش از گذشته مشهود باشد وضعیت بمراتب پرچالش تر از قبل میگردد البته همه واقف هستند که تلاشهای فیزیکی و شبانه روزی نماینده دولت در استان؛ برای حل معضلات کم نیست اما با ادامه ی همین تفکر و رفتار،آب در هاون کوبیدن و فرصتی برای باقی ماندن در صحنه یی که خودشان تخریبش کرده اند را فراهم نخواهند کرد. چون فرصت بازسازیش را پیدا نخواهند نمود، حتی در انتخابات پیش رو … البته درآینده ای نزدیک، شاید با آغاز چالشها و تقابل جامعه (خانواده ها) بادولتهایی را رقم بزنندکه مدیریتش از دست اینان خارج خواهد شد البته در دنیای سهل الوصول فعلی و بستر اینترنت و شبکه های اجتماعی، همه ملل بشکل یک خانواده در کنار هم مفهوم میابند و راهی بجز اجماع جناح ها و احزاب با تمرکز بر وجوه مشترک و پایداری نظام و دوری از اجتهاد تک نفره دولتیان و دیدن خلا بین نسلی و اقتصاد سیاسی وجود ندارد مگر اینکه بفکر حداقل رفاه مردم و آبادکردن آرمانشهر، معیشت ؛ اقتصاد و آرامش مردم و دوری از فساد باشند و بیش از این، تعامل داخلی و خارجی را با اقداماتِ غیرمتعارف خویش پس نرانند و به دور از جنجالها و دعواهای جناحی و هتاکیهای عوامفریب و ضد مصالح ملی و کشور؛ بفکر اصلاح عملکردها و تحولات اساسی باشند تا استقلال راهبردی و قدرت افزایی و پایداری کشور در برابر ناپایداریها و ناهنجاریها را تقویت نمایند.