به گزارش خبرگزاری زاگرس نشینان؛حسین علیخانی فعال سیاسی اجتماعی در یادداشتی باعنوان:ظرفیت مردم حدي دارد ،لبریزش نکنید! ضرب المثلی هست که میگه هر وقت بیش از حد تو لیوان آب بریزي و سرریز بشه؛ لیوان مقصر نیست؛ مقصر تو هستی که بیش از ظرفیتش در آن آب ریختی و لبریزش کردي. پس مراقب ظرفیت طرف […]
به گزارش خبرگزاری زاگرس نشینان؛حسین علیخانی فعال سیاسی اجتماعی در یادداشتی باعنوان:ظرفیت مردم حدي دارد ،لبریزش نکنید!
ضرب المثلی هست که میگه هر وقت بیش از حد تو لیوان آب بریزي و سرریز بشه؛ لیوان مقصر نیست؛ مقصر تو هستی که بیش از ظرفیتش در آن آب ریختی و لبریزش کردي.
پس مراقب ظرفیت طرف مقابل خودتان باشید تا لبریزش نکنید؛که اگر لبریز شد جمع کردنش دشوار می شود.
سیمین بهبهانی هم گفته: همه آدمها ظرفیت بزرگ شدن را ندارند که اگر بزرگشان کنیم گم میشوند و دیگر شما را نمی بینند حتی اگر رگ و ریشه داشته باشند؛ پس به اندازه آدمها دست نزنید که برخی متوهم و برخی نمی خواهند بپذیرند که طرف مقابلشان هم رگ و ریشه دارد
اما ظرفیتش حدي دارد.
حالا اگر همین موارد را به حوزه هاي سیاسی اجتماعی فرهنگی و اقتصادي تعمیم دهیم خواهیم فهمید؛ کجاي این پازل هستیم.
جالبتر اینکه شکسپیر می گوید: شخصیت مرا با برخوردم اشتباه نگیر که شخصیت من چیزي است که من هستم اما برخورد من بستگی به این دارد که تو کی هستی و چگونه می اندیشی و چگونه رفتار می کنی!
کاش در همین رابطه مسئولین با مردم و با خودشان و مردم با مردم و خانواده ها با همدیگر؛ نصفه نشنویم.
یک چهارم نفهمیم و کمی هم فکر کنیم وگرنه چندبرابرش واکنش نشان میدهیم که دیگر دیر شده لذا بفهمیم که گاهی آدمها؛ لالت میکنند بعد میپرسند چرا حرف نمیزنی ونمیدانند؛اگر کسی قدر حضورت را نمیداند بایدکمی از او دور شوي تا قدر غیبتت را بداند.
در همین راستا؛ پیامبر مکرم اسلام ص هم فرمودند: در برابرآدمهاي متواضع، متواضع باشید و در برابر متکبر ؛ متکبر. تا حقیر شوند و بدانند تکبر خوب نیست و همینطور در نگاه قرآن هم؛ انسان؛ موجودي زشت و زیباست؛ یا نیمی از سرشتش نور و نیمی ظلمت؛ و می تواند همه کمالات را بالقوه داشته باشد تا خلیفه خدا در زمین گردد و ریشه اش الهی شود لذا
خلقنا الانسان فی احسن التقویم تین۹۴
(از نگاه قران ؛انسان موجودیست که روح خدا در او دمیده شده و این روح نباید قایل به قوم و قبیله و امثالهم باشد و حدش را تا اجدادش محصور کند که البته همین ها؛ نشان از تداوم روح خدا در وجود انسانها دارد پس الهی بیندیشیم تا آرامش حداقلی به زندگیمان برگردد و آثار کرامت و لطقش را ببینیم).
اصالتا ؛قرآن؛ ساختار وجودي انسان را بهترین ساختار و او را سرور زمین و نقش اول قرآن قرار داده تا همه مواهب زمین در اختیارش قرار گیرد تا خود را شکوفا کند و ظرفیتش را ارتقا و استعدادش به کار و زندگی و عشق ورزیدنش الهی گردد و هر کسی جز این کند خودش راه بر خودش بسته و اینجاست که تعریف کرامت انسانها ؛شرط اول ارتباطات آدمها با هم میشود که نمادش در آیه ۷۰ سوره اسراست:
(ما فرزندان آدم را کرامت بخشیدیم و بر دریا و خشکی سوار کردیم و از چیزهایی خوش و پاکیزه روزي دادیم و بر بسیاري مخلوقات خویش برترشان کردیم.)
این موارد را به این علت بیان کردم که در جلسه اي با برخی دوستان سیاسی؛ یکی از آنها فرمود:
حزب ما رگ و ریشه دارد و سایر احزاب اینچنین نیستند که عرض کردم رگ و ریشه خوبست که همه دارند؛ اما بهرحال الان همه احزاب سترون و در کماهستند و این نشان میدهد که باید رگ و ریشه جدید بزنند و با تمرکز بر نیروي جوان خود و دوستانشان ؛ ریشه اي با طراوت را پدیدار سازند ؛حال با اینهمه تفاسیر ؛ باز هم به کرامت همدیگر بتازیم؟
باز هم مسولین بر کرامت خودشان و سایر رقبایشان و مردم بتازند؟
یا مردم بر کرامت خود و خانواده خود بتازند؟
اگر اینگونه باشد و وضعیت کنونی تداوم یابد از درون خواهیم پاشید و سپس؛ چیزي از انسانیت انسانها باقی نمیماند جز کالبد و جسمی رنجور و روحی بشدت بیمار؟
پس کرامت ملکوتی و طبیعی و بلند همدیگر را درك کنیم و بر هم رحم کنیم تا خدا هم بر ما رحم کند که این سیاست و زندگی یکی از بهترین راهکارهاست.
لذا با تکریم معنويِ خویش و دیگران ازعقل خویش یاري بجوییم و هر مانعی مانند : عدم درك و توهمات خود بزرگ بینی را از خود دور کنیم تا به جمع محبوبترین آدمها و نعمات خداوندي برسیم و در این شرایط دشوار که گاهی همه چیز و همه کس را به ضرر منافع خودمان و کشور می بینیم و بجز سیاه نمایی دشمنان و در برخی امور که اکثرا حقیقیتی انکار ناپذیر از جامعه بشدت بحرانی است و توسط خودمان و اکثر مسولان شکل گرفته به خود آییم و به خودمان ودیگران توجه کنیم تا از ذهنیت هاي مسموم و محصور دراندیشه هاي ناخوش رها گردیم که اگر بیتوجه باشیم؛ سختیها و رنجهایمان؛ زمین گیرمان میکند و در بدترین شکل ممکن در محیط کار و زندگی؛ همین اندك آرامش هم از ذهن و زندگیمان سلب خواهد شد و آنگاه است که باید از خویش بپرسیم: چه چیزي از ارتباط من و تو یا همکار و زن و زندگیمان باقی میماند ؟
پس بهمین دلایل نگذاریم؛ واقعه ي رعب آوري مثل مرگ خاموش را در کنار هم یا در زیر صد خروار خاك ؛تجربه کنیم ؛ بیایید ؛ بهبود نسبی شرایط در کار و زندگی و عبور از شرایط کنونی را با استفاده از ظرفیتهاي خودمان تا زمان تحول و توسعه اي فراگیر؛بکار گیریم که این تغییر؛ از من و تو و ما آغاز میشود؛ اگر هنوز هم بدنبال پاسخی براي پرسشهایمان هستیم از خود بپرسیم ؟
اگر سیاستی نادرست از سوي خودمان یا سیاستمداران جاري است ما در کدام مرحله آن نادرست عمل کرده ایم؟ راهکار بدهیم.
اگر اجتماعی بهم ریخته از مدیران و آحاد مردم و خانواده بد اخلاق داریم چه عاملی مسبب آنست و سهم ما در بهبودش چیست؟
اگر اقتصاد و زندگیمان به کما رفته یا بشدت بیمار است از خودمان و متولیان اقتصادي و بی نظم سازان گله کنیم( از ماست که بر ماست)
اگر فرهنگی ، برهنگی شده همه مقصریم یعنی خواص و عوام ؛ پس بایستی با آموزش و درك همدیگر و برنامه اي عملیاتی راه را بیابیم؟
اگربرخی عوامفریبان؛ دین را به دکه و دکان تبدیل کرده اند باید از برخی دین فروشان و متولیان امر و اکثرِ مردم بپرسیم؟ تا پاسخش را بیابیم.
حالا در می یابیم که ، معناي ظرفیت آدمها و تحول وپیشرفت منوط به پیش نیازها و بسترهایی دارد که تحول آفرینند و در این رابطه؛تحول و پیشرفت با عملکرد و نگاه دیگران سنجیده میشود؛ هر چند ما هم سهمی در جامعه اي با اینهمه ظرفیتهاي خدادادي؛ بجاي بداخلاقیها و مفسده
هاي فراجناحی داریم؟
مخاطب عزیزم؛ هموطن!!
آیا میدانیم: براي اندازهگیري پیشرفت، معیاري به نام شاخص توسعه انسانی تعریف و این شاخص ترکیبی از درآمد، آموزش و سلامت (روحی و روانی و جسمی) است و براي محاسبه ي نخست امید به زندگی؛ اندازهگیري می شود
و بعدا هم ، شاخص علم ؛اشتغال و درآمد است که به طور مستقیم با سرانه درآمد ملی ارتباط دارد و از ترکیب این سه عامل، مردم با عمر طولانی تري، درآمد مطلوبتري و کیفیت آموزشی بهتري سروکار خواهند داشت؟بشرطی که ویروس بدبینی،خودموري و مفسده و کرونا بگذارد؛ لذا ؛ براي عبور از وضعیت کنونی و حرکت بسوي کمال چگونه باید از درآمد و دانش و معرفت بیشتري بهرهمند گردیم و در این راه به سلامتی خود و جامعه اهمیت بدهیم ؟
لطفا بیایید گام اول را با زدن ماسک آغاز کنیم تا همین حداقل اکسیژن هم از ما سلب نگردد.
شاید فرصتی ،براي پاسخ به برخی از همین پرسشها بیابیم و با دفع هیجانات و خام اندیشیهاي برخی افرادي که به دلایل شخصی، بدنبال نقش آفرینی کاذب در کار و زندگی خود و دیگران هستند پیش از آنکه بفکر تمنیات غیر باشند؛ بیایند و بفکر متن و بطن خود و مردم و با مردم باشند که به نظر بنده این نگاه یکی از بهترین هاست انشاالله که رگ و ریشه به پایمان نپیچد و خودمان از نو ریشه بزنیم تا طراوت و زندگی را براي خودمان و دیگران به ارمغان آوریم و اگر اینگونه نباشیم بایستی بدانیم که ظرفیت همه آدمها حدي دارد .لبریزش نکنیم.