ایران جزء۱۰ کشور جهان و ۵ کشور آسیایی است که مرگبارترین حوادث را تجربه کرده است ، از ۴۳ نوع حوادث ثبت شده در جهان ، ۳۱نوع آن در کشورمان به وقوع پیوسته است ، اما مدار تکرار دور تسلسل همچنان ادامه داشته و تقریبا هر ۱۰ تا ۱۵ سالی یک بار مصیبت بارترین حوادث […]
ایران جزء۱۰ کشور جهان و ۵ کشور آسیایی است که مرگبارترین حوادث را تجربه کرده است ، از ۴۳ نوع حوادث ثبت شده در جهان ، ۳۱نوع آن در کشورمان به وقوع پیوسته است ، اما مدار تکرار دور تسلسل همچنان ادامه داشته و تقریبا هر ۱۰ تا ۱۵ سالی یک بار مصیبت بارترین حوادث را شاهد بوده ایم ، یکی از شاخص های ارزیابی حوادث ( طبیعی و انسان ساز ) ، میزان تلفات و خسارات جانی و مالی ناشی از وقوع این بلایاست . هر چند بسیاری از حوادث بخصوص بلایای با منشاء طبیعی را به درستی و با دقت نمی توان پیش بینی کرد ، اما از طریق مدیریت اصولی، برنامه ریزی و سناریونویسی متقن بر مبنای « مدیریت بحران» و فرآیندهای مدیریت بحران ، می توان از بروز حوادث جلوگیری کرده و در صورت وقوع تلفات و خسارات را به حداقل رسانده از تبدیل شدن شرایط اضطراری به وضعیت بحرانی و فاجعه آمیز پیشگیری نمود .
هر چند بعد از زلزله ی ویرانگر بم ساختار مدیریت بحران کشور شکل گرفته است اما روند حوادث رخ داده نشان می دهد که هنوز نتوانسته ایم در مدیریت بحران کارآیی خویش را در کاهش و به حداقل رساندن کمینه تلفات و خسارات به منصه ی ظهور برسانیم. به عبارتی نگرش ما به مدیریت بحران سنتی و از نوع «بحران گریز» یا نهایت «بحران پذیر» بوده ، منتظر می مانیم تا حادثه ای رخ داده سپس وارد عمل شویم که این نگرش با توجه به رشد و توسعه سریع جوامع و پیشرفت تکنولوژی ساختاری مخدوش و غیر علمی داشته میزان ضرر و زیان ناشی از حوادث را چند برابر می کند ، به عبارتی ساده تر در مدیریت بحران به شیوه ی سنتی در انتظار خراب شدن امور می نشینند و پس از بروز ویرانی ها ، سعی می کنند تا ضررهای ناشی از خرابی ها را محدود سازند ، اما با نگرش نوین به مدیریت بحران و بهره گیری از سبک های مدیریتی بر مبنای اقتضای شرایط و موقعیت ها، نگرش و شیوه ی مدیریت عوض شده و باید مجموعه ای از طرح ها ، اهداف و برنامه های عملی برای پیشگیری ، آمادگی، مقابله و بازسازی ( چهار مرحله ی فرآیند مدیریت بحران) بصورت برنامه ریزی های استراتژی ، اقتضایی عملیاتی ، و ضربتی تدوین و اجرایی گردد.
حوادث و بلایا همزاد طبیعت اند ، وقوع زلزله و …. عارضه ی طبیعی زمین است نه قهر خداوندی، بستر سازی های لازم در فرآیندهای مدیریت بحران بر اساس اصول علمی، مدیریتی ، مهندسی سخت افزاری و نرم افزاری برای به حداقل رساندن آثار ناشی از بلایا به ویژه حوادث با منشأ طبیعی ، لزوم زمینه ی ایجاد ، رشد و ارتقا مدیریت بحران را دو چندان می نماید ، چرا که مدیریت صحیح بر بحران ها به طور چشمگیری در کاهش میزان تلفات و خسارات تاثیر گذار می باشد .
فرآیند مدیریت بحران از چهار مرحله ی پیشگیری ، آمادگی ، مقابله و بازسازی تشکیل شده است ، در این فرآیند برنامه ریزی و تعیین اهداف در هر کدام از مراحل چهار گانه امری ضروری و حیاتی است ، حوادث رخ داده مثل زلزله ی بم ، سیل شمال ، پلاسکوی تهران ، پتروشیمی ماهشهر، زلزله کرمانشاه و…. بیانگر این مساله است که ۲مرحله یا فاز پیشگیری و آمادگی در مدیریت بحران کشور حلقه ی مفقود بوده و هنوز نتوانسته است جایگاه خویش را تثبیت نمایند ، به عبارتی می توان گفت مدیریت بحران ما هنوز از نوع سنتی بوده و در همان حالت مدیریت بحران گریز و بحران پذیر باقی مانده است، در صورتی که مدیریت کارآمد و اثر بخش، اگر دو فاز پیشگیری و آمادگی را به درستی مد نظر قرار داده بر اهمیت و ضرورت این دو مرحله نگاه علمی نماید ، سبک مدیریت « بحران ستیز » را با توانایی خاص عملیاتی خواهد نمود .
مدیرانی که اولویت دو مرحله ی پیشگیری و آمادگی را در تقویم اجرایی خویش پیش بینی و طراحی کرده باشند ، مدیران پیشرو بوده و کارآیی مناسبی در شرایط اضطراری و بحرانی از خود نشان خواهند داد ، متاسفانه در مدیریت بحران کنونی این دو فاز کمتر مد نظر قرار گرفته اند و بیشتر روی فاز یا مرحله ی سوم یعنی مقابله تمرکز شده است ، مثال عینی این ادعا تخریب حدود ۱۲ هزار واحد مسکونی در زلزله ی غرب ( کرمانشاه ) است ، اگر در مرحله ی پیشگیری، ایمن سازی ، مقاوم سازی و…. به درستی انجام می گرفت شاهد این حد از خسارات نبودیم ، هر چند با توجه به شدت این زمین لرزه (۷/۳ ریشتر ) عمق فاجعه معلوم و مشخص است اما دو فاکتور را نباید نادیده گرفت؛ اول ؛ زمان وقوع حادثه، که سر شب بوده و تقریبا می توان گفت که اکثر مردم بیدار بودند ( بر عکس زلزله ی بم ) ، دوم ؛ وقوع چند پیش لرزه نسبتا شدید که نوعی هوشیار بودن را تداعی کرده بود ، اگر این دو عامل نبود ، شاید وضعیتی وخیم تر از بم شکل می گرفت .
به سخن علمی تر وقتی دو مرحله ی پیشگیری و آمادگی کمتر مد نظر قرار بگیرد ، دو فاز مقابله و بازسازی بیشتر نمود پیدا می کنند ، در مرحله ی مقابله تمام توان ، تجهیزات ، امکانات و… به کار گرفته می شوند اما به دلیل ناهماهنگی در مراحل برنامه ریزی و اجرا پیش می آید ، نارسایی های زیادی عیان می شوند و راندمان بالایی صورت نمی گیرد ،به همین دلیل در مرحله ی چهارم یعنی بازسازی هم تا احساسات و عواطف برانگیخته هستند ، روند کار رو به جلو می باشد اما با گذر زمان ، کاهش شدت فشارها و…. به مرور روند عادت کردن پیش آمده حالتی طولانی و فرسایشی به خود می گیرند که نمونه ی آن در حوادث گذشته هویداست .
امروزه مدیریت بحران یک بخش اساسی از مدیریت جوامع انسانی است ، قبل از طراحی هر گونه اهداف بلند مدت ، مدیریت بحران برای تضمین ثبات و موفقیت مستمر در کنترل حوادث ضروری است ، جوامعی که در معرض بحران قرار دارند به پیشگیری و آمادگی بیشتری در برابر حوادث نیاز دارند ، مدیریت بحران موثر و اثر بخش ، برای پاسخگویی به توقعات و انتظارات آسیب دیدگان با توجه به شرایط اقتصادی ، جغرافیایی ، اجتماعی ، فرهنگی ، سیاسی و….کشور بر مبنای اصول جهانی ، ملی و منطقه ای باید شکل بگیرد ، کشور ایران به دلیل شرایط خاص جغرافیایی ، استراتژی، سیاسی ، فرهنگی و…. در جهان و منطقه از اهمیت ویژه و خاص برخوردار می باشد که همین عوامل ضرورت شکل گیری وزارت شرایط اضطراری و بحرانی را مثل کشور هایی همچون روسیه ، ژاپن ، کانادا ، برزیل و…. چند برابر می کند ،
امید است با بازنگری در قانون شکل گیری سازمان مدیریت بحران و ارتقا آن به وزارت خانه بتوان شاهد کاهش و به حداقل رسیدن تلفات و خسارات ناشی از بلایا و حوادث بوده از نابودی سرمایه های اجتماعی، معنوی و مادی جامعه جلوگیری بعمل آوریم .
بیست چهارم آبان نود و شش
منصور کاووسی
دانش آموخته ، دکتری مدیریت بحران
پژوهشگاه مهندسی بحران های طبیعی