تاریخ انتشار خبر: 1 آبان 1398 | 18:41:04
کد خبر : 6871
یادداشتی از غلامعباس دیناروند:

“شهید فرجوانی” را با قلم “کیانوش راد” شناختم

به گزارش خبرگزاری زاگرس نشینان؛غلامعباس دیناروندمنتقد ادبی خوزستان دریادداشتی به مطلب شهیدفرجوانی به قلم محمدکیانوش رادواکنش نشان داد وگفت:شهید فرجوانی” را با قلم “کیانوش راد” شناختم! چند روز پیش وقتی روایتی از دکتر محمد کیانوش راد با عنوان” بسیجیان یکبار مصرف و مرزهای لعنتی” را در روزنامه جمهوری اسلامی مطالعه می کردم،به ناگاه به یاد […]

به گزارش خبرگزاری زاگرس نشینان؛غلامعباس دیناروندمنتقد ادبی خوزستان دریادداشتی به مطلب شهیدفرجوانی به قلم محمدکیانوش رادواکنش نشان داد وگفت:شهید فرجوانی” را با قلم “کیانوش راد” شناختم!
چند روز پیش وقتی روایتی از دکتر محمد کیانوش راد با عنوان” بسیجیان یکبار مصرف و مرزهای لعنتی” را در روزنامه جمهوری اسلامی مطالعه می کردم،به ناگاه به یاد رمان ضدجنگ!”مدار صفر درجه” احمد محمود و داستان کوتاه”حفره” قاضی ربیحاوی افتادم،در نوشتار ایشان آنچنان به برخی ظرافت های جنگ زیرکانه اشاره کرده است که توگویی مجسمه سازی چیره دست،دلاوری ظفرمندانه را تراشیده است!
چندبار متن را خواندم از گزینش حرفه ایی واژگان تلاش کردم به ژرفای مفاهیم جملات پی ببرم، نکته حائز اهمیت آن بود؛ هرچه گشتم نتوانستم آسیب هایی که در نوشتارهای دفاع مقدس است را در این نوشته بیابم.
روایت مملو از حقایق عریان،تراویده از قلم کیانوش راد بود،با نثری احساسی تلاش کرده بود که روایت داستان گونه بیافریند جهت نقل خاطره،خاطره ای به مراتب زیباتر از یک اثرهنری با تکنیک های نگارشی ماهرانه. در روایت یادشده بارها واقعیت را بدون خودسانسوری دیدم و بیشتر که نگریستم،نقاشی زیبا دیدم که روایت شده بود! و باز هم دیدم که چه هنرمندانه با چاشنی احساس،حقیقتی را به قلم آورده بود.باور کردنی نبود؛فردی که سالیان طولانی در عالم سیاست بوده است اکنون با قلمی پر ز احساس،حرفهای دلش را جسورانه بیرون می ریزد با محتوای ارج دار.
تلاش نگارنده بر آن بوده که آزادانه محتوای دل خویش را بنویسد و چه نیکو قلمی که اسیر فرم نشده است،آنچنان محتوای قوی و هوشمندانه بوده که سبب آفرینش و شکل دهی قابل قبول و جذاب اثر شده است.
مفاهیم عمیقی که نتیجه تجربیات نویسنده در جنگ بوده است،مفاهیمی که با ظرافت در خاطراتی از شهید فرجوانی نقل شده است نوعی دیدگاه نو به شهید و شهادت می افریند.
نویسنده در این روایت از آسیب های رایج ادبیات دفاع مقدس مثل؛ اغراق در شخصیت ها،نقش پررنگ ایدئولوژی در پرداخت شخصیت ها و رفتارهای تصنعی قهرمانان جنگ، دوری جسته است و بر باورپذیری نوشته افزوده است! این نگاه نو به شهید بی شک سبب جذب طیف وسیعی از مخاطبان خواهد شد.
نسل جوان خسته از برخی آثار ادبی و هنری آفرینش شده با محور جنگ هستند ولی نگاه نو همانند آنچه که کیانوش راد به جنگ داشته است سبب می شود مخاطبان کثیری به ویژه از نسل جوان به سمت خود جذب کند،باید عطش الگوخواهی جوانان را با معرفی شهیدان گلگون کفن به سبک نوشتار حاضر،رفع نماییم تا خدایی ناکرده الگو گزینی نادرست پیامدهای اجتماعی بعدی را سبب نشود، کوتاه کلام آن که؛ در این نوشتار می توان درک کرد که شهید و شهادت در قالب یک تفکر سیاسی نمی گنجد بلکه فراتر از دیدگاه های سیاسی است.