به گزارش خبرگزاری زاگرس نشینان ؛محمدشریفی طنز پرداز و حکایت نویس خوزستانی در یادداشتی باعنوان:سروهاي تاريخي قلعه ی سروستان (باغملك) را به عنوان ميراث جهاني پاس بداريم. الف: درد دلهاي احساس گونه بجاي مقدمه: «بذرهايي كه روئيدن را فراموش نكردهاند ريشه هايي كه به خاك وابسته شده اند ساقه هايي كه از تندبادها نمي هراسند […]
به گزارش خبرگزاری زاگرس نشینان ؛محمدشریفی طنز پرداز و حکایت نویس خوزستانی در یادداشتی باعنوان:سروهاي تاريخي قلعه ی سروستان (باغملك) را به عنوان ميراث جهاني پاس بداريم.
الف: درد دلهاي احساس گونه بجاي مقدمه:
«بذرهايي كه روئيدن را فراموش نكردهاند
ريشه هايي كه به خاك وابسته شده اند
ساقه هايي كه از تندبادها نمي هراسند
شاخه هايي كه از تحمل بار آشيانه مان خسته نشده اند
شكوفه هايي كه باد بهار را زنده نگه داشته اند و
ميوه هايي كه براي رسيدن و چيدن بي قرار گشته اند
و به سروهايي كه بريده شده اند، اما شكسته نشده اند.»
آنچه در صدر آمده است، زمزمه ی عاشقانه و شاعر گونه اي بود كه يكي از دوستداران طبيعت در رثاي خشك شدن «هورست دار» يا سرو كهنسال روستاي شهرستانك سروده بود.و همین هم مقدمه ای شد که به دیدار سروهای کهنسال قلعه ی سروستان بروم،قلعه ی سروستان و سروهایش آخرین یادگار بجامانده از عصر ساسانی تا روزگار اتابکان است.از قلعه چیزی جز ویرانه باقی نمانده، طلاجویان و سود جويان بی انصاف چنان پیرامون قلعه را شخم زدند و خندق و چاله درست کردند که دل آدم به درد می آید و بُغص آرام آرام می ترکد. سروهای كهنسال قلعه هم حالشان چندان خوش نیست و چنان بی مهری از نسل آدمیزاد دیده اند و به روی خود نیاوردند، استوار و تنومند باقی ماندند تا به وقتش که اهل دلی را بیابند و حکایت های دور و درازی که طی قرون شاهد بوده اند بازگو کنند.
شايد در باور سرد خيلي ها نگنجد، اما باور كنيد در كنار آن سرو بلند،اگر آدمی اهل دل باشد، به حالتي از خَلسّه و سكوت وسكون دست مييابد كه خويش را «شهرياري» در جایگاه شهریار می بیند كه «حيدربابا» را نه با زبان تركي بلكه با گويش جانکی و بختياری با نجوایی سرشار از عظمت و شکوه در دل و جانش طنین انداز خواهد شد. و در تمام فصول شكوفه هاي باد بهاران را زنده تر از فصل بهار احساس خواهد نمود. يادمان باشد كه در اين كره خاكي با تمام پهنا و وسعتي كه دارد فقط۱۰ درخت كهنسال باقي مانده و به ثبت جهاني رسيده است. اولين آنها با قدمت ۴۸۰۰ سال در كوهستانهای كاليفرنيا و دومين در ابر كوه يزد و شايد پنجمين درخت كهنسال دنيا همين سرو قلعه ی سروستان باشد كه در ادامه به آن پرداخته خواهد شد.
ب: تخمين قدمت سروهاي قلعه ی سروستان:
پژوهشگراني چون احمدعلي اقتداري، جهانگير قائم مقامي، زنده ياد محمدعلي امام شوشتري و … به دژ نفوذ ناپذير قلعه ي سروستان و قدمت چندهزار ساله ی سروهای مشرف به آن اشاراتي داشته اند اما اين حدس و گمان ها بدون بررسي هاي علمي وتحقيقات اكوفيزيولوژي و بيوتكنولوژي نمي تواند صراحت و قطعيت داشته باشد. با مقايسه سرو ابركوه كه به صورت علمي مورد بررسي قرار گرفته با استفاده از مختصاتي چون قطر تنه، ارتفاع و ديگر تغييرات اكوفيزيولوژي مي توان حدس و گمان هايي زد كه تا حدودي قريب به واقعيت باشد.
سرو كهنسال قلعه ی سروستان افزون بر ۸متر و ۲۵ سانتیمتر قطر دارد و ارتفاع آن حدود ۲۲ متر است . در يك خط موازی از ريشه هاي آن ۱۰ سرو ديگر زايش پيدا كرده اند كه قدمت هركدام از اين سروهاي منشعب شده به تقریب بين ۵۰۰ تا ۳۰۰۰ سال می تواند در نوسان باشند و اين يك پديده شگفت انگيز و نادر است كه نياز به بررسيهاي علمي و مطالعاتي دارد.
باتوجه به قرائن و مقايسه هاي بعمل آمده با ۱۰ درخت كهنسال دنيا مي توان اين حدس و گمان را زد كه قدمت اين درخت كهنسال افزون بر ۳۰۰۰ سال مي باشد. نگارنده براين اعتقاد است كه علل و عوامل زير باعث قدمت و ادامه ي حيات سرو تاريخي قلعه ي سروستان شده است.
الف: سروهاي تاريخي قلعه ي سروستان در محدودهاي قرار دارند كه مشرف به يك دره آبرفتي است كه چندين چشمه و جدول آب در آن جاري است و ريشه هاي اين درختان كهنسال به اين جداول آب كاملاً متصل هستند و همين امر باعث شده است كه در فصول تابستان و خشك در مضيقه بي آبي قرار نگيرند.
ب: در ضلع مقابل، مكاني كه سروهاي قلعه ي سروستان قرارند يك رشته ارتفاعات بلند قرار گرفته است كه جلوي تابش نور خورشيد را ميگيرند و همين عامل باعث شده است كه اين درختان كهنسال از صبح تا اوج گرما همچنان در سايه باقي بمانند و حدود ساعت ۴ بعدازظهر كه گرما شكسته مي شود اين درختان مورد نور افشاني خورشيد قرار ميگيرند. عمده درختان سروي كه خشك شده اند متاثر از عوامل اكولوژيك و تنش هاي نامساعد اقليمي خصوصاً گرمي هوا بوده است كه از اين حيث اين درختان در يك وضعيت خوب قرار داشته اند.
ج: باورها و اعتقادات مردم:
در كيش ميترائيسم و زرتشت درختان و جنگل ها بسيار مقدس بودند و علم هايي كه در مصائب ميترا افراشته مي كردند يادآور نماد درخت است و درختان و خصوصاً سرو به عنوان نماد شهادت و آزادگي در آداب و رسوم ايرانيان مرسوم بوده است كه اين رسم علم كشي بعدها در سوگ سياوش در عهد اشكاني مرسوم شده است و تا امروز نيز تحت عنوان: «سو و شون» در حوالي استان فارس نيز باقيمانده است.
اهميت درخت و جنگل در ديانت زرتشت نيز در مرحله اي از اهمیت قرار دارد كه امرداد به عنوان فرشته جاودانگي نگهباني جنگلها و درختان را بر عهده دارد. و بنا به روايت گات ها سرو كاشمر و سرو ابركوه توسط زرتشت كاشته شده اند. در ديانت اسلام نيز به درخت و جنگل توجه ويژه اي شده است و براي كسي كه اقدام به قطع درخت به شدت نهی شده است.
با اين مقدمه مطول به اين نتيجه مي رسيم كه درخت و جنگل همواره نزد ايرانيان مقدس بوده است.
د: ساكنان قلعه ي سروستان چنان تقدسي براي اين درختان كهنسال قائل هستند كه نذر و نذورات خود را زير اين درختان انجام ميدهند و به هيچ وجه حاضر نيستند حتي از چوب هاي خشكيده و جدا شده اين درختان به عنوان هيزم استفاده نمايند همچنين اهالي بر اين باورند كه يكي از سادات با كرامت زير اين درخت مدفون است بنابراين جاروب كردن و آب پاشي زير درخت سرو را نوعی ثواب حسنه تلقی می کنند.
هـ : پيش از احداث جاده جديد ابوالعباس به امام زاده عبداله اين منطقه به علت موقعيت ها ي سخت كوهستاني كمتر مورد توجه بوده است ولي امروزه سيل گردشگران به طرف اين منطقه باريدن گرفته است كه بايد از اين امر استقبال كرد. زيرا صنعت «اكوتوريسم» و ديدن مناظر بكر طبيعت هواداران و مشتاقان خاص خود را دارد.
اعتدال آب و هوايي، قلل برفگير، چشمه سارها وجنگل هاي انبوه بلوط و كلخونگ و دژ مستحكم و نفوذ ناپذير قلعه ي سروستان كه با قلاع الموت و قهستان مشابهت های دارد. مجموعه قابليت هايي هستند كه مي توانند اين منطقه را به يك منطقهي گردشگري تبديل نمايد البته مشروط بر اينكه سروهاي قلعه سروستان به ثبت برسند و مورد حفاظت كامل قرار بگيرند و اگر دژ قلعه سروستان مورد بازسازي و مرمت قرار بگيرد مي تواند خیل گردشگران زیادی را به این منطقه بکشاتد.
و: موقيعت جغرافيائي و تاريخي قلعه ي سروستان
قلعهي سروستان در روزگار باستان از لحاظ ژئوپلوتيكي و ژئواستراتژيك از اهميت ويژه اي برخوردار بوده است. به همان دلايلي كه قلاع الموت، قهستان و ارجان داراي اهميت بودند. اين دژ نفوذ ناپذير نيز داراي اهميت ميباشد.
كوهي كه قلعه سروستان بر روي آن احداث شده است يك رودخانه كه فعلاً خشك شده است و احتمالاً تغيير بستر داده است و چندين جدول آب دور تا دور آن را احاطه كرده اند و براي ورود به قلعه تنها يك راه صخره اي با شيب تند وجود داشته است. به كمك آثار فرسايش بجا مانده از آب بر روي كوه تخمين زد كه عمق اين آب بين۲ تا ۱۰متر در نوسان بوده است. طي خشكسالي هاي اخير مقدار آب دور قلعه كم شده است، اما ۱۵ سال پيش (۱۳۷۳) نگارنده عمق آب را تا ۲متر و نیم اندازه گيري كرده است.
عامل ديگري كه هم از قلعه و هم از قدمت سروها مقدم تر و مهمتر است آثار بجا مانده از جاده معروف دژ پارت است كه به دستور داريوش هخامنشي احداث شده بود كه تخت جمشيد را به شوش و ديگر شهرهاي مهم ايران را بهم وصل مي كرد. آثار يك چاپارخانه بر روي صخره نفوذ ناپذير مقابل قلعه سروستان از دور كاملاً نمايان است. اما متاسفانه نگارنده به علت شرايط سخت صخره نتوانست از نزديك مشاهدات خود را كامل كند. بعضي از اهالي بر اين باورند كه تنها راه كوچ رو همان راه بوده است و (مكاني كه به باور من آثار يك چاپار خانه است) آنجا يك باجگاه بوده است كه در فصل ييلاق و قشلاق برحسب تعداد احشام (بز و گوسفند) از آنها ماليات مي گرفتند.
در قلعه سروستان علاوه بر جنگل هاي انبوه باغات انار، انگور، توت و گردو وجود دارد كه متعلق به طوايف سروستاني، خليلي، بناري و شيخ است، با توجه به موقعيت ييلاقي امكان سكونت اهالي در فصول سرد پائيز و زمستان و حتي اوايل بهار به علت بارش برف و سرما بسيار دشوار است به همين جهات ساكنان باغات در اواسط بهار و حداكثر تا پاييز در باغ هاي خود ساكن مي شوند و در فصل سرما در روستاهاي مناطق پايين تر ساكن مي شوند.
ز: جنس مصالح بناي قلعه سروستان:
جنس مصالحي كه در ساختمان قلعه بكار رفته است،گچ و ساروج و سنگ است سنگ ها و ساروج هايي كه به عنوان پي بكار رفته اند عموماً دچار فرسايش و فرسودگي شديد شده اند كه اين فرسودگي و تخللي كه در سنگ ها بوجود آمده است حكايت از يك قدمت ديرين چندهزار ساله دارد. با توجه به موقعيت نظامي كه اين قلعه داشته است در روزگاران ايلام، هخامنشی، سلوكي، اشكاني، ساساني، اتابكان لر، اتابكان فارس، اسماعيليان و در زمان شورش محمد تقي خان كياني و عليرضا خان نيز همواره مورد توجه بوده است. حمداله مستوفي در تاريخ گزيده، ابن بطوطه، اميرشرف خان بدليسي، اعتماد السلطنه، محمدعلي اقتداري، لايارد، محمدعلي سپهر، و … ديگران هر كدام به تناسب موضوع به اين منطقه اشاراتي به صورت مستقيم و غير مستقيم داشته اند كه تفصيل آنها مقاله مفصلي است كه انشاءا… در آينده توسط به ان خواهم پرداخت.
توضیح۱- برای رسیدن به قلعه سروستان پس از ورود به باغملک در امتداد ضلع شرقی فلکه به طرف ابوالعباس حرکت کرد، از ابوالعباس باید به طرف جاده مله حرکت کرد، اما نباید به مله وارد شد و جاده روستای آرزو را ادامه داد. از ابوالعباس تا آرزو جاده آسفالت اما تنگ و پر پیچ خم، از آرزو به بعد جاده شوسه است و دارای گردنه های خطرناک و با ماشین های معمولی نمی توان رفت ، پس از آرزو به به روستای دره زیتی می رسیم … که آنجا باید توقف کرد و مابقی مسیر که حدود ۳ تا ۴ کیلومتر است را پشت سرگداشت و به قلعه سروستان رسید.
توضیح ۲- این مقاله در پاییز ۱۳۸۵ نگاشته شد که با اندکی تغییر مورد ویرایش مجدد قرار گرفت.
توضیح ۳- پس از گزارش سفر و نشر آن در جراید، آقای مجتبی گهستونی پی گیری کردند و سروهای قلعه ی سروستان را ثبت ملی کردند.