به گزارش خبرگزاری زاگرس نشینان؛حسین علیخانی فعال سیاسی اجتماعی در یادداشتی باعنوان:سال تلخ ۹۹ اگر بخواهیم؛ شیرین میشود اگر نخواهیم؛ انحطاط قطعی است ! هجري/ یازده میلادي است؛ زمانی که امیرنشین هاي مسیحی شمال اندلس از اختلاف و درگیري هاي سابق خود با یکدیگر که موجب میشد … تاریخ گواه خوبی است بر اضمحلالِ تمدنها […]
به گزارش خبرگزاری زاگرس نشینان؛حسین علیخانی فعال سیاسی اجتماعی در یادداشتی باعنوان:سال تلخ ۹۹ اگر بخواهیم؛ شیرین میشود اگر نخواهیم؛ انحطاط قطعی است !
هجري/ یازده میلادي است؛ زمانی که امیرنشین هاي مسیحی شمال اندلس از اختلاف و درگیري هاي سابق خود با یکدیگر که موجب میشد … تاریخ گواه خوبی است بر اضمحلالِ تمدنها و کشورهاي ضعیف و تحقیقا نمونه آن در انحطاط حکومت مسمانان در اندلس( سده پنجم) نتوانند قلمرو مسمانان را به طور جدي مورد تهدید قرار دهند دست برداشتنند( مانند اکنون و دنیاي غرب علیه مسلمانان)…
دولت هاي مسیحی تا این زمان به هنگام حملهبه قلمرو مسلمانان در اندیشه غارت و کسب غنایم بودند،ولی از آن پس تحولی اساسی در دیدگاه آنان رخ دادو با جدیت درصدد باز پس گیري نواحی شبه جزیره ایبریا (اندلس) برآمدند وبه کمتراز آن راضی نمی شدند.
باید توجه داشت که مسلمانان در جریان فتح اسپانیا موفق نشده بودند که تمام مناطق آنرا تحت فرمان خویش درآورند وقسمت هاي شمالی و صعب العبور اندلس در دست مسیحیان باقی مانده بود.
اما فاتحان مسلمان به جاي محکم کردن مرزهاي خود با درگیر شدن با فرانک ها جبهه ودشمن جدیدي براي خود آفریدند( مثل الان که با نادانی ها جبهه دشمنی با خود را خودمان کلید میزنیم).
با این حال باید توجه داشت که عوامل ضعف و انحطاط دولت مسلمین خیلی زودترو تقریباً از همان آغاز تأسیس دولت امویان اندلس و بر اثر سیاستهاي غلط آنها پدید آمد.
سیاست هاي نژادپرستانه اعراب اموي نسبت به سایراقوامو ادیان (بربرها، مولّدان و مستعربان) ونقش این گروهها درتضعیف مسلمین:از ابتداي فتح اندلس تا زمان مرابطین،
امرا، خلفاءو سلاطینی که برقسمتها ي مختلف این سامان حکم میراندند اگرچه خود را مدافعان دین اسلام می خواندند ولی در عمل هیچگاه برطبق قوانین و مقررات دینی و مذهبی عمل نمی کردند.
از همان ابتدا تمام تلاش این حاکمان، رقابت با شرق در زمینه هاي مختلف بود که به مرور کار از تقلید به رقابت کشید و مسلمانان اندلس بیش از شرقیان در احداث باغ ها، کاخ ها، مساجد، مکتب خانه هاو شهرها به کوشش پرداختند و در مقرب ساختنِ شعراو دانشمندان و مداحان و آوازخوانان مردو زن بر آنها پیشی گرفتند؛ به طوري که شعرا دانشمندان و ترانه خوانندگان را از شرق به اندلس دعوت می کردند تا بدین وسیله بر دولت عباسیان فخرو مباهات نمایند. فساد حکام اموي دامنگیراطرافیانشان نیز شده بود: ولاده، دختر مستکفی، خلیفه اموي، در شعري رخسار خود را براي هر که مایل به بوسیدن آن باشد به رایگان در اختیار نهاده بود.
به نوشته یکی از نویسندگان غربی وي حجاب را به طور کامل به کنار نهاده بود.
با توجه به گسترش عیوب و مفاسد اجتماعی، اخلاقی و اقتصادي بین حکام،وزراو رؤسا در دوره ملوك الطوایفی (دوره تجزیه طلبی)، مردم نیزبنابر قاعده «الناس علی دین ملوکهم» گرفتار منکراتی از قبیل احتکار، شرب خمر، رباخواري، دزدي و انواع مفسده ها شده بودند؛ چنان کهعده اي می گفتند این اوضاع جزتوسط نبی خدا اصلاح نمی شود.
گسترش چنین اعمال قبیحی در این ایام مقاومت مردم را در برابر تهاجمات مسیحیان به شدت ضعیف کرده بودواز این رو هرگاه که مسلمانان تحت محاصره دشمن قرار می گرفتند چاره اي جزتسلیم نداشتند آري! علت ضعف آن دوران علاوه بر مفسده ها؛، گناهانشان بود.
افراد فاسد،کارهاي خود را پنهان نمی کردند وافراد نیکوکار هم از روي ریا کار می کردند» بی شک مهمترین عامل سقوط اندلس، تفرقه جویی و منازعه طلبی مدعیان قدرت بود. در حالی که مسیحیان براي ترمیم وقدرت یابی خود اهتمام جدي داشتند، مسلمانان اسپانیا گرفتار منازعات داخلی بودند.
تفرقه جویی از عمده ترین مشکلات جامعه اسلامی اندلس بود که پیوسته مسلمانان را در معرض تهدید جدي قرار می دادو این عامل بیش از سایر عوامل مؤثرافتاد. در اواخرعصر خلافت امویان در سراسرقلمرو خلافت، درگیري هاي قبیلهاي به ویژه بین عرب یمانی و مضري به اوج خود رسیده بود که اندلس نیزاز آن مستثنی نبود. به هنگام ضعف دستگاه خلافت اندلس، بزرگان ص قالبه، رهبران بربرهاو رؤساي خاندان هاي عربی که از قبل وزیر، والی، قاضی، حاجب و صاحب منصب بودند بناي نافرمانی نهادند وبه همراه افراد طایفه خود در جایی که استقرار داشتند دم از استقلال زدند.
به زودي حدود سی ـ چهل دولت شهردر اندلس اسلامی سربرآوردند که در تاریخ این سرزمین به ملوك الطوایف معروف شدند.
این دولت هاي کوچک براي ویرانی هاي بزرگ پدید آمده بودند که خودخواهی، خودبزرگ بینی کاذب، تبعیضات ناروا، اتکاء به غیر،
فزون طلبی و بی تفاوتی نسبت به مصالح مردم برخی ازویژگی هاي آنها بود. براثراین سازگاري ها حوادثی رخ نمود که مسلمانان اندلس را
از اوج قدرت و پیشرفت بهورطه جنگ هاي داخلی کشاند. در چنین شرایطی که هر بی اصل و نسبی به بهانه هاي واهی فتنه برپا می کرد،
مسیحیان که عرصه را از رقیب قوي خالی دیدند به گونه اي فعال بهویژه در ناحیه ثغور (مرزها) نمودار شدند. وضعیتی پدیدار شده بود که قوي، طمع در قلمرو ضعیف می کرد. ضعفا نیزبراي حفظ موجودیت خویش پریشانی اوضاع عصرملوك الطوایف تنها معلول تزلزل سیاسی نبود، بلکه بخش عمده اي از آن ناشی از بی عدالتی هاو ناهنجاري هاي اخلاقی بود. امراي طوایف، مملکت را همچون ملک شخصی می پنداشتند و در برابررعیت هیچ احساس وظیفه اي جزاخذ مالیات و عوارض سنگین نداشتند. این درآمدها را در بناي کاخ ها، گردشگاه ها،تقدیم هدایاي فراوان به شعراو مداحان خویش هزینه می کردند. این در حالی بود که اغلب مردم در تنگناي اقتصادي قرار داشتند واز فرط گرسنگی گاه به خوردن گیاهان روي می آوردند. ابن حزم ؛دردمندانه در توصیف اوضاع نابسامان آن دوره می نویسد: «با طمع مفرط، اموال گزافی جمع نموده اند که به سبب آن آبادي هاویران گشتهو مردم خویش را در سختی ها فراموش کردهوبه دشمنان دین و ملک؛ اعتماد کرده اند در چنین شرایط نابسامانی علماي دین نیزبه تکلیف خود در برابر این بی عدالتی ها عمل نمیکردند. آنان نه تنها در برابراین اوضاع سکوت اختیار می کردند بلکه گاه به این مراکزقدرت روي می آوردند و براي دستیابی به شوکت و ثروت حاضرمی شدند تا لباس علم را به حرص مال و منصب آلوده کنند و ظلم و جورحاکمان را توجیهو آنان را نزد عامه؛ محبوب جلوه دهند. اما برخی از علماي دین شکوه نمودند.
ابن حزم (د۴۵۶ق) مینویسد: «فقها به دنیاداري مشغولند و براي برخورداري از حمایت هاو هدایاي سلاطین به توجیه فتنه هاي آنان می پردازند.
بدین گونه حاکمان را برانجام فسق وفجورشان ترغیب می نمایند در نهایت اخراج آنها از این سرزمین پس از هشت قرن (۹۲ ـ ۸۹۸ق) معلول
عوامل متعددي بود که برخی از آنها به سوء اداره دولت امویان اندلس باز می گشت که مدت سه قرن برآن سامان حکم راندند (۱۳۸ ـ ۴۴۲ق)
و شماري از آنها نیز معلول دوره ملوك الطوایف و نیروهاي تجزیه طلب بود.
در کنار آن فساد اخلاقی و عدم تقید به دستورات دینی که از طبقه حاکم شروع وبه مردم نیز سرایت کرده بود راه را براي هرگونه اصلاح بسته بود.
طبیعتاً چنین مردمو حاکمانی جرأت و توانایی هیچ گونه مقابله اي با دشمنان قدرتمند خود را نداشتند وبه سرعت در برابر آنها تسلیم می شدند ویا از نیروهاي بیگانه براي حفظ خود کمک می گرفتند که آن نیز گرچه موقتاً حال وروز آنها را بهبود می بخشید ولی در نهایت به سقوط خود همین دولت شهرها انجامید(منبع: بخشی از مقاله دکتر مصطفی گوهري با نگاهی به عوامل سقوط مسلمانان در آندلس) چیزي شبیه همین الان در دنیاي امروز ما؛ اما با این تفاوت که اکنون در این کشور ؛ رهبري خردمند و هنوز هم؛ مسولانی متعهد و عملگراي انقلابی و مردمی هشیار و شایستگان را داریم.
اینها را از بستر تاریخ گفتم تا بدانیم کجا هستیم و چه باید بکنیم؟…
همین الان هم؛.جنگهاي نرم و سخت هیبریدي و ترکیبی امریکاییها و صهیونیستها با همراهی برخی نااگاهان داخلی و خارجی از یکسو و لزوم پایداري در حوزه هاي اقتصادي وسیاسی اجتماعی در سویی دیگر که با بسترسازي فرهنگی و توجه آحاد مردم ؛ نخبگان و عقلاي تشکلهاي مدنی و صنفی و سیاسی امکانپذیر است و تخطی از آن ؛کشور را با ابر بحرانهاي مضاعف دیگري مواجه میکند مواجه ایم.
پس هشیار باشیم که با سیاه نمایی مداوم خودمان و خودزنیهاي برخی منتقدین و سلبریتیهاي رنگارنگ در زمین دشمن بازي نکنیم.
حالا چه مفسدان اقتصادي یا ندانم کاریهاي دولتمردان و مسولان حکومتی؛ چه گرانی دلار و گران شدن انسانیت و امثالهم باشد و چه افراطیون و ناآگاهان داخلی و خارجی و چپگرایان و راستگرایان افراطی که از هر حربه اي براي تخریب اذهان مردم استفاده میکنند؛ تا حقایق دنیاي امروز را وارونه جلوه دهند و نمیدانند که ایران تنها کشوریست که از هشت کشور قابل انهدام در برنامه و دکترین امریکاییها واسراییلیها مصون مانده و خوبست گاهی هم به اعترافات دشمنان بیندیشیم مثلا: سخنان ژنرال کهنه کار امریکایی یعنی؛ وسلی کلارك در ارتباط با یازده سپتامبر و هدفهاي امریکا بعد از آن که گفته حادثه ۱۱ سپتامبر بهانه اي براي فروپاشی هشت کشور مانند لبنان افغانستان سوریه عراق لیبی سومالی سودان و ایران بود که تنها ایرانِ قدرتمند توانست از این مهلکه جان سالم بدر ببرد همچنین اعلام کرد: تحریمها با دو هدف با فشار بیشتري تداوم یافت که یا ایران دچار آشوب از درون شود ؛شبیه پروژه جنگ داخلی درسوریه یا تسلیم مذاکره با ما شوند و الان ایرانیها راهی جز پیروزي در جنگ اقتصادي ندارند که اگر پیروز شوند ابرقدرت میشوند و اگر شکست بخورند نابود میشود (منبع: کتاب یازده سپتامبر توطه صهیونیستها نوشته ویکتور تورن و تحلیل برجهاي دوقلو توسط خوان آنتونیو سارین استاد دانشگاه شیکاگو) و اکنون فرصت احیاي اقتصاد ایران با استفاده از ظرفیتهاي ملی و تغییر در مدیریت ابر بحرانها و تمرکز بر استفاده از سرمایه گذاري کلان داخلی و خارجی است که از نان شب واجبتر شده لذا بهیچ عنوان نباید در زمین دشمن بازي و مدام حلقوم خویش را به سیاه نماییهاي ممتد؛ و بنفع یگانهاي ۸۲۰۰ اسراییلیها و دشمنان آلوده کنیم هر چند؛ این موارد نافی انواع مفسده ها نیست.
پس متوجه باشیم که الان باید بر مدیریت بحرانها و مهار ویروس کرونا و ویروس نادانی و تخریب خودمان متمرکز و از آن عبور نماییم که در برهه جدید براي احیاي کشور ضروریست تا به جذب سرمایه و سرمایه گذاران داخلی و خارجی هم متمرکز باشیم که نمونه اش بهره گیري از فرصت سرمایه گذاري کلان چینی ها با همکاري مشترك است که اکثر روزنامه ها و اندیشکده هاي معتبر دنیا مثل نیویورك تایمز به تحلیل قرارداد بین چین و ایران پرداخته و جالبتر اینکه : بستر سرمایه گذاري چندین میلیاردي چینی ها در ایران را موجب شکست سیاستهاي تحریمی و عبور ایران از مشکلات اقتصادي میدانند که ایرانیها با هوشمندي منجر به قراردادي عاقلانه شده اند ؛حجم این قرارداد ۴۰۰ ملیارد دلاري ؛شامل گسترش و توسعه بخشهاي حیاتی در حوزه هاي تجاري و اقتصادي مثل تولید و تامین امنیت فروش نفت و مواد پتروشیمیایی و کشاورزي و ساخت شهرکهاي صنعتی.راه.راه آهن .بانک و منابع پولی، توسعه بنادر، مخابرات و فناوریهاي نوین،گردشگري،فرودگاهی و گسترش مناطق تجاري و موارد مختلف دیگر مثل همکاري نظامی و توسعه سلاح ها و تبادلات امنیتی و ایجاد زیرساختهاي بی نظیر فناوري ۵ جی چینی هاست که در دنیا رتبه برتر را دارد و البته سایر موارد در قبال فروش با تخفیف نفت ایران است که اولا جذب سرمایه گذاري کلان در این برهه حساس براي ایران را ارزشمند و ثانیا طی سنوات گذشته و بدون سرمایه گذاري برخی دول؛ ما نفت خود را بهمین منوال فروخته ایم و این سیاست براي شکستن تحریمها و اوج گیري اقتصاد ایران ضروري و دیپلماسی سرمایه گذاري وهمکاري بینظیري است و همه اینها علاوه بر مقابله چینی ها و ایرانیها با امریکا؛ قدرت هر دو کشور را افزون و ایران را در جرگه ابرقدرتهایی قرار میدهد که غربیها و دشمنان ایران مایل به آن نیستند بشرطی که از کماي اقتصادي بگذریم و با همه جانبه نگري بفکر امروز و فرداي فرزندان ایران باشیم لذا الان ضرورت دارد تا بیش از قبل ؛ تخربیهاي پیش رویمان توسط دشمنان قسم خورده را ببینیم و کاري نکنیم تا در زمین آنان و ساده لوحان داخلی بازي کنیم.
ثانیا با تمرکز بر اقتصاد و معیشت مردم و ویروس کرونا و سلامت مردم از یکسو و هشیاري در برابر جنگ هیبریدي و ترکیبی آمریکایی ها و صهیونیستها مثل انواع تخریبهاي جدیدشان با هشیاري و تحمل؛طی ماههاي آینده ؛ میوه صبر استراتژیکمان را بچینیم الان زمان تمرکز بر ایجاد راهکارهاي سازنده بجاي تخریبهاي زبانی و بیانی و آتش افروزی ها بنفع دشمنان هستیم الان باید بخاطر امنیت ملی کشور و یکپارچگی ملی و عبور از سختی ها با اتحاد و همدلی ؛ علاوه بر مبارزه با فساد به تلاش بیشتر جهت احیاي کشور گام برداریم.