تاریخ انتشار خبر: 3 بهمن 1396 | 15:11:07
کد خبر : 1910
یادداشتی ازمنصورکاوسی:

رویکرد مدیریت بحران در استان خوزستان

برگرفته از تز پایانی دکتری پژوهش محور، تبیین تاثیر گذاری شخصیت مدیران بر سبک های مدیریتی آنان در فرآیند مدیریت بحران با ارایه الگویی کاربردی در مدیریت بحران استان خوزستان

زاگرس نشینان-خوزستان شاهرگ حیات اقتصادی ایران و تامین کننده بخش اعظم ثروت و سرمایه ی مملکت ، یکی از بحران خیزترین استان های کشور می باشد ، تقریبا می توان گفت تمام بحران هایی که در ایران رخ داده است ( از ۴۱ بحران ثبت شده جهانی ۳۲بحران از آن ها در ایران به وقوع پیوسته است ، جز ده کشور اول جهان و پنج کشور آسیا در زمینه بحران های نابودگر و مرگ آفرین طبیعی و انسان ساز می باشد ) ، در واقع بحران ها در همه ی زمینه ها به صورت کلکسیون کامل و رنگارنگ در خوزستان به وقوع پیوسته اند . خوزستان از یک نوع تنوع بسیار مختلف اقلیمی برخوردار است که با بسیاری از نقاط کشور و حتی منطقه های هم جوار متفاوت می باشد ، یکی از ویژگی های استان خوزستان وضعیت توپوگرافی و اقلیمی است که چهار هزار متر اختلاف از سطح دریا دارد و همین باعث شده است که به صورت دشت و کوهپایه نمایان گردد، از مساحت شش میلیون چهارصدوپنجاه هزار هکتاری خوزستان ، دو ونیم میلیون هکتار مرتع ، یک میلیون هکتار جنگل دست کاشت و یک میلیون هکتار هم بیابان دارد ، خوزستان به دلیل قرار گرفتن در زاگرس میانی ، پوشش جنگلی غالب آن درختان بلوط می باشد که در سه سال گذشته ۵۰درصد آتش سوزی های کشور در این استان به وقوع پیوسته است، هر چند خوزستان یکی از پنج استان اول کشور در داشتن عرصه های جنگلی است اما نبود امکانات و تجهیزات ضروری همیشه وقت سطح وسیعی از این جنگل ها و منابع ملی را نابود کرده است. (متاسفانه در سال های ۹۴ و ۹۵ بیش از پنجاه درصد از آتش سوزی های جنگل های کشور به استان خوزستان اختصاص داشته است ) .

خوزستان با بحران های ویرانگری همچون خشک سالی، بحران آب ، ریزگردها ، خشک شدن چندین تالاب بین المللی مثل ، شادگان ، هورالعظیم ، میانگران و….زلزله ( واقع شدن روی گسل زاگرس) ، سیل ، کشتار جاده ای و….. مواجه می باشد ، در زمینه صنعت به خصوص صنایع نفت ، گاز و پتروشیمی بزرگترین و فاجعه بارترین بحران ها نیز در این استان شکل گرفته است از جمله حوادث آتش سوزی و انفجار های پتروشیمی ماهشهر و صنایع وابسته ، پالایشگاه آبادان و… ضمنا بخش اعظم خطوط لوله های انتقال نفت و گاز از نزدیک ترین نقاط شهرهای استان می گذرد که عمر طولانی و فرسودگی این لوله ها حکم آتش زیر خاکستر را دارد از جمله خط انتقال نفت و گاز خوزستان به پالایشگاه اصفهان .
یکی از معضلات خوزستان که بیشتر در قسمت جنوبی و غربی آن نمود پیدا کرده است خشکسالی چندین سال اخیر بوده که بخش اعظم کشاورزی استان را نابود و مدیریت اصولی در این خصوص بکار گرفته نشده است، وجود سدهای پلکانی در این استان که یکی از بزرگترین و طولانی ترین حوزه های آبی کشور بوده است نیز از جمله بحران های مشهود امروز این استان است ، سدهایی که هر کدام به نوبه ی خود بحران های زیستی – انسانی بیشماری را به این استان تزریق نموده اند از جمله سد گتوند( تبدیل آب شیرین به نمک ) ، کارون سه (شکل گیری بزرگترین کوچ اجباری جهان ) ، کارون چهار و….
تنوع بحران در خوزستان با توجه به شرایط اقلیمی و وضعیت جغرافیایی آن بسیار متنوع بوده و ساختارهای متفاوتی دارد ، پس مدیریت آن بخصوص مدیریت بحران هم باید خاص و ویژه باشد . مثلا در قسمت شمالی بیشتر بحران های طبیعی از جمله زلزله ، لغزش زمین ، سیل و بحران های انسان ساز مثل کشتار جاده ای ، مسایل قومی و….. شکل می گیرد در قسمت جنوبی و غربی به دلیل هم مرزی با عراق و بعضی از کشورهای عربی و حوزه خلیج فارس ، مسایل امنیتی، مرزداری ، خشکسالی، ریزگردها ، از بین رفتن تالاب ها به دلیل عدم رعایت حق آبه و…. حاکم می باشد و در قسمت شرقی استان سیلاب های فصلی ، از بین رفتن مزارع کشاورزی بر اثر طغیان رودخانه ها و….ایجاد بحران می نمایند .
با توجه به تجربه ی انواع بحران ها در استان سبک مدیریت از نوع «سبک مدیریتی هر چه پیش آید، خوش آید »، می باشد در صورتی که امروزه اکثر کشورهای جهان به سمت « سبک های مدیریت اقثضایی بر مبنای دیدگاه هرسی و بلانچارد» خیر برداشته اند . دلیل این که گفته شده سبک مدیریت بحران استان اینگونه است، طولانی شدن دوره ی عمر بحران ها و تکرار آن هاست ، پس بحران ها شکل می گیرند ، آنچه باید بصورت اقتضایی تغییر کند سبک مدیریت می باشد، در واقع باید گفت بخش گسترده ای از بحران های خوزستان همچنان لاینحل باقی مانده و هر روز هم بر گستره ی آن ها افزوده می شود ، در اصل باید آنچه را مد نظر قرار داد « بحران مدیریت » در این استان زرخیز می باشد ،

نتیجه گیری
۱-بخش اعظم مدیران ستاد مدیریت بحران استان ، حتی الفبای مدیریت بحران را هم نمی دانند ( زیرا علمی نوظهور ، میان رشته ای و تخصصی است ، این عزیزان چند واحد مدیریت بحران ، مدیریت ریسک و…. خوانده اند)، فقط بر مبنای یک حکم اداری عضو هستند ،
۲-چرخه ی مدیریت بحران استان، معیوب ، مراحل پیشگیری و آمادگی و…. حذف شده اند ، در اصل استان بر مرحله ی سوم یعنی مقابله می چرخد .
۳-مدیران استان بجای الگوی « مدیریت بحران گریزی » الگوی
« مدیریت بحران ستیز» یا الگوی «مدیریت بحران پذیر» را انتخاب تا از لحاظ روان شناختی از وضعیت « درماندگی اموخته شده» خارج شوند .
۴-وقتی عمر یک بحران با منشأ مشخص طولانی شد، بیانگر ناتوانی مدیران از حل آن و ضعف علمی ومدیریت دانش است . نیازمند بازنگری دانش تخصصی مدیران و بهره گیری از توان مدیران تربیت شده ضد بحران می باشد .
۵-«بحران مدیریت »جایگزین « مدیریت بحران » شده است که ادامه ی این روند معادل نابودی منابع مادی و معنوی جامعه است ،
۶-با جرات می توان گفت بخش اعظم مدیران بحران ، دوره های آموزشی ، کارگاه های آموزشی مدیریت بحران و غیر را طی نکرده و فاقد دانش تخصصی می باشند ،
۷-مدیریت بحران استان به بحران های استان نگاه سنتی و فاقد مدیریت ریسک دارد ، یعنی منتظر می مانند تا بحران شکل بگیرد بعد با برانگیختن احساسات ایجاد هیاهو و بعد هم فروکش کردن و افول،
۸-نتیجه گیری شده است با توجه به وقوع بالغ بر ۳۲بحران ثبت شده در کشور ( طبیعی و انسان ساز ) ، در خوزستان همه ی این بحران ها تجربه شده است ، هر کدام از بحران ها نیز مدیریت خاص و سبک رهبری مختص به خود دارند که بهره گیری از سبک مدیریت افتضایی راه حل برون رفت از وضعیت بغرنج کنونی است .