به گزارش خبرگزاری زاگرس نشینان؛ حسین علیخانی فعال سیاسی-اجتماعی در یادداشتی باعنوان: درک واقعی ما از حال و آینده ایران در زمان جنگهای رسانه ای چیست؟ با ذکر نمونه هایی از اقداماتِ استراتژیک امریکایی ها درحوزه جنگهای هیبریدی ورسانه ای به فصل سوم کتاب گزارش تحلیلیِ پایداری ملی و سیستمهای حکمرانی- ایران و مساله پایداری […]
به گزارش خبرگزاری زاگرس نشینان؛ حسین علیخانی فعال سیاسی-اجتماعی در یادداشتی باعنوان: درک واقعی ما از حال و آینده ایران در زمان جنگهای رسانه ای چیست؟
با ذکر نمونه هایی از اقداماتِ استراتژیک امریکایی ها درحوزه جنگهای هیبریدی ورسانه ای به فصل سوم کتاب گزارش تحلیلیِ پایداری ملی و سیستمهای حکمرانی- ایران و مساله پایداری که توسط مرکز بررسیهای استراتژیک ریاست جمهوری درسال ۹۷ تهیه گردیده ؛ می رویم اما قبل از آن به نمونه هایی از کشور خودمان اشاره میکنیم تا بدانیم در دوران تحریم و بخشهای مختلف؛ رشد قابل توجهی داشته ایم اما آنها با ابزارهای مختلف مثل جنگ نرم ورسانه ای برعلیه ملت ایران؛این حرکت را کند کرده اند مانند:استفاده از هوش مصنوعی برای تهیه هویتهای جعلی با تکنولوژی « جعل عمیق و دیپ فیگ» در بستر اینترنت وساخت اکانتهای جاسوسی و تدوین فیلمهای کوتاهی که هرکدامشان میتواند فضای جامعه را بنفع خودشان؛هدایت و ملتهب نمایند؛زیرا با شبکه سازیها و هدایت مردم توسط ابزارهای ارتباطی مختلف؛فرهنگ جایگزین جعل را با ممزوج کردن برخی واقعیات به حقیقت مورد نظر خودشان در یک کشور مبدل میکنند از آنسوتر متخصصین و جوانان نخبه ایرانی در حوزه های تولید علم و فناوریهای نوین؛ بهداشت و درمان و تولید داروهای خاص و دستاورد های علمی در صنایع دانش بنیان و کشاورزی و زیرساختهای مختلف مانند: راه و سد سازی ؛صنایع پتروشیمی؛ نفت و گاز و تولید برق و فناوریهای آفندی و پدافندی در صنایع دفاع و سپاه پاسداران و در حوزه صنایع بالادستی و اخیرا هم مانند: حفاری جهت دار افقی کوهستانی برای انتقال گاز به عسلویه باروش HDD برای اولین بار در خاورمیانه و همردیف؛ انگشت شمارترین کشورهای جهان برای احداثِ بندر تجاری تخصصی پارسیان یا در بخشهای اثرگذار و ایمن سازی جامعه مانند: فیزیک هسته ای و موشکی جزو برترین های دنیا شده ایم که نشان می دهد؛ نخبگان مردم از سیستم حکومت و دولت که با نگاه امت حکمرانی میکنند؛ جلوترند؛اما درک واقعی حکمرانان ما از حال و آینده ایران باتوجه به نمونه های حداقلیِ جایگاه ایران در فضای حالت کیفیت حکمرانی چیست؟
آیا کیفیت اثرگذار ی بر وضعیت پایداری ملی ؛ منطبق بامولفه هایی که بهمراه اکثر کشورهای جهان( قبل از کرونا) مورد ارزیابی قرارگرفته و ابعاد کیفیت آن در جدول شماره سه گزارش فوق؛ دانمارک را رتبه اول و در راس کشورهایی ِ با حکمرانی خیلی خوب قرار داده و شاخصهای اصلی در حوزه های اقتصاد؛فرصتهای کسب و کار؛حکومت داری؛ آموزش ؛ سلامت؛امنیت و ایمنی؛محیط زیست؛آزادیهای فردی و سرمایه های اجتماعی را مورد سنجش قرار داده اند؛ می دانیم؟
موضوع قابل توجهی که هم اینک در کشورهای درحال توسعه با آزادیهای شخصی؛ اقتصادهای بازتر و بهبود زندگی مردم بعنوان شاخص های اصلی و پیشران رفاه اجتماعی مورد ارزیابی قرار گرفته و در ایران هم بهمین منوال؛یعنی پنج گروه کشورها بترتیب: خیلی خوب… خوب…میانی…بد و خیلی بد تقسیم بندی شده اند و متاسفانه ایران درگروه پنجم کشورهای با حکمرانی خیلی بد و همردیف کنگو؛ افغانستان؛کره شمالی؛ یمن؛ ونزویلا؛اریتره؛ زیمباوه و امثالهم قرار گرفته تا اینجای مطلب یعنی بیش از یک قرن است که تغییرات عمده ای در راستای مدرن سازی سیستم حکمرانی و منافع ملت پدید نیامده زیرا دوران « من تصمیم میگیرم» بعنوان رییس دولت یا جنگ جناح ها به ضرر مردم و نگاه امت و ملت با هواداران این دو نظریه تا زمانی که بنفع ملت اصلاح نگردد ؛چنین تعارضاتی تداوم خواهد یافت و البته معلوم نیست این نگاه اپراتورگونه دولتها در ایران چه زمانی حل خواهد شد؟ لذا با نگاهی به کتاب نظم و زوال سیاسی فرانسیس فوکویاما درمیابیم؛ برای شناخت مسیری برای توسعه کشورها راهکارهایی وجود دارد که گویا دولتمردان و بسیاری ازحاکمان ما مطالعه عمیقی بر چنین شناختی از دنیای فوکویاما یا «جهان امروز» ندارند ؛ لذا به دلایل مختلف در کتاب فوق؛ روند توسعه را با تشکیل دولت مدرن و حاکمیت قانون و دموکراتیک شدن حکومتها به سرانجام رسانده و در دولت مدرن؛دولت و حکمرانان در سیستم جمعی و برای منافع ملت و ملی بر مبنای اندیشه شایستگان باید تصمیم بگیرند.
ثانیا: اگر مثلا حاکمیت قانون بدرستی اجرا بشود؛ جایی برای فساد نمیماند تا روح و روان و جسم جامعه را زهرآگین کند.
ثالثا: دولت دموکراتیک ؛مولفه هایی دارد که با محدودیتهای بیشمار فعلی و دولتهای در سایهِ ایران؛ چیزی بجز اپراتوری رییس دولت باقی نگذاشته البته رویکرد این کتاب؛ مشکلاتِ شناختی فکری بسیاری از اصلاح طلبان ؛ اصولگرایان و اعتدالگرایان و همه جناحها و بالاخص روشنفکران؛ را مشابه سازی نموده که هر کدام ؛ جدای از کنسرت وحدت ملی؛ ساز خود مینوازند. بهمین دلایل ساده ؛ ثروت و منابع ملی و توسعه اقتصادی و اجتماعی در بسترتاریخی؛ ذبح میشوند؛ مگر اینکه سامان سیاسی در جامعه را ارتقا و دولت مقتدر به همراه بخش خصوصی به رشد اقتصادی نایل آید تا این موارد پیشنیاز دموکراسی گردد البته به نگاه فوکویاما در کتابش ( STRONG STAT) حکومت اگر مقتدر باشد حتما با سیستم و نظام بوروکراتیک اداری و تصمیم سازی شفاف و نوسازی در اجرای قانون همراه میشود و فساد مقتدر بروز نمیکند ؛ لذا باید نگاهمان به دنیا و مطالعات حوزه بین الملل را متحول و تصمیم سازیهایمان را به رخدادهای یک بحران پیوند نزنیم و مهمتر اینکه ؛ درک واقعی از حکمرانی اکنون و آینده ایران و چالشهای جهانی را بفهمیم تا سیستم حکومتی خودش را اصلاح یا حداقل در زمانه فعلی به ظرفیتها و منابع داخلی خود تکیه کنند ؟البته در دنیای کنونی؛کشورهایی که بفکر توسعه و ثروت سازی ملل خود هستند کم نیستند؛مانند: کره جنوبی دردهه ۶۰ که نظامیان و بخش خصوصی و سیاستمداران به یک قرارداد اجتماعی و پارادایم تازه برای نوسازی در کره رسیدند؛ آنهم کشوری بدون منابع طبیعی و کم جمعیت که
بر سه مزیت متمرکز شدند مانند: کشتی سازی. فولاد و خودروسازی که الان ۱۵% بازار امریکا و بخش عمده بازار خاورمیانه را در اختیار دارند یعنی استراتژیهای دهه ۶۰ نخبگان کره پس از دو دهه جواب داد و هم اینک در گروه حکمرانانی خیلی خوب قرار دارند اما متاسفانه علیرغم ظرفیتهای بیشمارمنابع طبیعی؛ معدنی و ملی در ایران؛ هنوز درگیر جناح بازیهایی هستیم که گرفتار پوستین توسعه و نگاههای سنتی متوهمانه خویشمان نموده یعنی الان باید؛ حامیان امت و ملت همدیگر را درک و بازگشت به منافع ملت و ریل اعتماد و اقتصاد ملت با تناقض زدایی و ایجاد ثبات سیاسی؛ همگرایی ملی و کارآیی حکومت با اصلاح قوانین و کنترل فساد را اولویت اول بدانیم و موارد ذیل را مد نظر قرار دهیم :
۱- نوسازی در همه حوزه ها با رویکرد سیاست خارجی در خدمت رشد و توسعه اقتصادی در حکمرانی بنغع مردم و منافع ملی.
۲-رقابتی کردن اقتصاد کشور با طرح های عملیاتی و استراتژیک در همه بخشها و تعامل با کشورهای صنعتی و در حال توسعه
۳-ارزیابی و اصلاح روابط استراتژیک کشور با دیگر کشورها و تصمیمات متحول کننده ی کلان عملیاتی برای ملت؛.
۴-اصلاح قوانین کندکننده توسعه؛ زیرا دولت مسول اجرای مصوبات مجلس است و باید سیستمی هوشمندانه جایگزین گردد.
۵-اصلاح تصمیمات مهم در بحران که باید قبل از وقوع بحرانها؛ طرح و برنامه داشته باشیم(نه مثل عملکرد در خوزستان)
۶-اصلاح تفکر دینی که در گرو کارآمدی در همه حوزه ها و حل تعارضات است در غیراینصورت باید نگاه علمی همپوشانی داشت.
۷-اصلاح غفلت هایی که کشور را به قدرتهای بزرگ گره زده و عمده منابع و ظرفیتهایمان را ذایل کرده و هنوز ادامه دارد.
۸-تمرکز بر هویت و امنیت و اقتصاد و ایجاد راهکارهای ثروتمند شدن ایران در مسیر توسعه وگرنه پوسته توسعه فریبمان می دهد
۹-مراقب باشیم که بدون توجه به مدیریت توسعه و شناخت بهتر دنیا و اصلاح عملکردهایمان ؛ خشونت و فساد رشد خواهد کرد.
۱۰- هدف ما باید آینده مردم ایران اسلامی؛ ثروت و رفاه ملی؛ تعامل داخلی و خارجی هوشمندانه و فهم و درکِ نظم جهانی و تنظیم و اصلاح ارتباطات بین الملل با طراحی استراتژیهای ملی و قوی شدنِ ساختار و مردم ایران باشد.