تاریخ انتشار خبر: 28 آذر 1400 | 23:42:08
کد خبر : 11545
یادداشتی از ملک محمد مکوندی فعال سیاسی-اجتماعی:

دردناک تر از فرارمغزها (باهوش) به قدرت رسیدن بی مغزهاست

به گزارش خبرگزاری زاگرس نشینان،ملک محمدمکوندی فعال سیاسی-اجتماعی در یادداشتی باعنوان:دردناک تر از فرارمغزها (باهوش) به قدرت رسیدن بی مغزهاست. به منظور پرهیز ازبرخورد به تریش و تریج عبای برخی از اقایان به اختصار تعاریفی از مغزدار بودن و برعکس ان ارائه می شود.براساس برخی نظریات، عقل در سطح فردی سه لایه دارد. هوش، یعنی […]

به گزارش خبرگزاری زاگرس نشینان،ملک محمدمکوندی فعال سیاسی-اجتماعی در یادداشتی باعنوان:دردناک تر از فرارمغزها (باهوش) به قدرت رسیدن بی مغزهاست.

به منظور پرهیز ازبرخورد به تریش و تریج عبای برخی از اقایان به اختصار تعاریفی از مغزدار بودن و برعکس ان ارائه می شود.براساس برخی نظریات، عقل در سطح فردی سه لایه دارد. هوش، یعنی مغز ما دارای قدرت نطق است وتوانایی فهم منطقی از موضوعات مختلف دارد.هوش درحقیقیت یک استعداد طبیعی و موهبت الهی است که ظرفیت پایه ان ژنتیک است. عقلانیت محصول کاربرد هوش در بستر زندگی اجتماعی است.در واقع هوش یا مغز پایه ای برای عقلانیت است اما شکل گیری عقلانیت درجامعه و ارتباطات اجتماعی و کسب اموزش و مهارت حاصل می شود. خردمندی یا حکمت وقتی است که عقلانیت وارد سطح ناخوداگاه فرد شده و فرد بدون نیاز به فکر کردن و تحلیل کردن به صورت طبیعی و خودکار تصمیمات و رفتارهای با سطح بالا ازعقلانیت درجامعه را اعمال نماید.

رمز موفقیت کشور های توسعه یافته ویا درحال توسعه استفاده از افرادبا هوش و با مغز در اداره امور کشور است، افرادی که دارای نطق و توانایی فهم منطقی از موضوعات مختلف جامعه و محیط پیرامونی و ارتباطات بین المللی هستند و بستر اجتماعی و سیاسی برای افزایش عقلانیت درجامعه را فراهم می نمایند و با خردمندی و حکمت درونی و با ارتباط بین پدیده ها،مقایسه و انتخاب بین انها بهترین تصمیمات و رفتارهای همراه باسطح بالایی از عقلانیت در جامعه رااعمال می نمایند.انها با گذر از اقتصادعامل محور و اقتصاد مبتنی بر کارایی به اقتصاد دانش بنیان که مولد افرادبا هوش و با مغر بود روی اوردند و با استفاده از انباشت سرمایه و فن اوری و اتباطات بین المللی مناسب و اتخاذ سیاست های مبتنی بر منافع ملی در داخل و خارج از کشور خود بدنبال ایجاد مزیت نسبی بالا هستند.

بنابر اظهار نظر بسیاری از تحلیل گران و متفکرین اجتماعی و سیاسی جدای از گرایش فکری، این کابینه در مقایسه با دولت های قبل یکی از ضعیف ترین و کم هوش ترین دولت های پس ازانقلاب است.بعضاافرادی در راس امور قرار گرفته اند که از بهره هوشی و به تبع ان از عقلانیت و خرد لازم برای اداره مسئولیت واگذارشده برخوردار نیستند.مرتب شاهد عملکرد واظهار نظر های غیر کارشناسی و عجیب و غریب از سوی انها هستیم، بطوریکه صدای حامیان اصول گرای خودرا هم در اورده اند.

محمد مهاجری از متفکرین و کنشگران سیاسی و اجتماعی در باره برنامه های اقتصادی دولت سیزدهم گفت: دولت روی کاغذ قول هایی داده است که به صورت تئوریک توضیح داده نشد.مثلا اقای رئیسی از ان ۷۰۰۰ صفحه ای که در انتخابات بعنوان مانیفست اقتصادی مطرح کرده است حتی یک صفحه هم رونمایی نکردند.

جدای از نظر اقای مهاجری باید گفت مکاتب مختلف اقتصاد درجهان مطرح شده است کلاسیک غالبا بعنوان نخستین مکتب اقتصادی نوین شناخته می شود. توسعه دهندگان اصلی ان ادام اسمیت ،ژان، جان استوارت میل، ریکاردو،مالتوس هستند کتاب ثروت ملل ادام اسمیت در سال ۱۷۷۶ اغاز اقتصاد کلاسیک قلمداد می شود. این کتاب تنها ۴۸۷ صفحه است. کتاب نظریه عمومی اشتغال،بهره و پول، جان مینارد کینز، یکی از بنیان‌گذاران اقتصاد نئوکلاسیک تنها ۴۷۰ صفحه است. کتاب سرمایه-نقد اقتصادسیاسی جلد اول کار مارکس تنها ۸۶۴ دارد. کتاب سرمایه کارل مارکس دوره ۴ جلدی ۱۸۶۰ صفحه دارد. چگونه رئیسی که از سواد اکادمیک انچنانی برخور دار نیست، تحصیلات حوزوی و غیر حوزوی ان هم در زمینه اقتصادی نبوده است ۷۰۰۰ صفحه مانیفست اقتصادی نوشته است!!!!!؟؟؟؟؟ این موضوع جدای از سوتی هایی ایشان است.

سوتی ها انقدر زیاد شد که یکی از نمایندگان اصول گرای مجلس پیشنهاد استفاده از اساتید ادبیات برای اموزش و تهیه نطق های رئیس جمهور در مجامع داخلی و خارجی را داده بود مخبر معاون اول رئیس جمهور: کافی است تنها به یک مورد و انهم سخنان ایشان در دیدار بارهبری در مورد تولید واکسن کرونا توجه شود تا به هوش و بهره هوشی او پی ببریم،وی در مورد تولید واکسن برکت نقل به مضمون گفتند: خیلی وقت گذاشتم توی تاریخ علم در ایران نه در جمهوری اسلامی، بنظرم حادثه منحصر به فردی اتفاق افتاد. در ادامه گفتند ما در اوائل۳۰ دوز از هرلیتر واکسن می گرفتیم،خواستیم از تکنولوژی کشورهای دیگر برای افزایش تولید استفاده کنیم که این بچه ها ظرف نه روز موفق شدند از هر لیتر ۳ الی۴ هزار دوز واکسن بگیرند درحالیکه در چین از هرلیتر ۳۰۰دوز و در بهارات هند از هر لیتر ۱۸۰۰ دوز واکسن می گیرند.بعضی کشورها حاضر بودند ۵ میلیون دلار بدهند تا تکنولوژی را به انها بدهیم. شاهد بودیم که نه تنها به موقع واکسنی تولید نشد بلکه پس از دادن ده ها هزار نفر تلفات انسانی به امید تولید واکسن مخبر و جلوگیری از ورود واکسن خارجی تعداد بسیار محدودی واکسن برکت به بازار عرضه شد. واقعا بهای خون های بناحق ریخته شده این همه ایرانی بعهده کیست،؟ بلاخره ناچار شدند میلیونها دوز واکسن چینی و غیره وارد کنند.

جالب این است که خطای فاحش خود در جلوگیری از ورود واکسن و تاکید بر استفاده از واکسن تولید داخل و دادن ده ها هزار کشته را فراموش کردند اما اجرای واکسینا سیون با ورودواکسن هایی که دولت روحانی در اواخر عمر خود وجه انها راپرداخت کرده است را از افتخارات دولت خود می دانند!!!! در سوتی اخیر ایشان معلوم شد که قطعات تکنولوژی ساخت واکسن با دور زدن تحریم ها از خارج و انهم گاها توسط سفرا وارد شده است.

ایشان هم اکنون رئیس تیم اقتصادی دولت است!!!!!

محسن رضایی معاون اقتصادی دولت، مدتها تزفضایی اقتصادایالتی و ولایتی که درهیچ یک از مکاتب اقتصادی دنیا نیست را بعنوان تنها راه نجات کشور می دانست و مذاکرات برجام و رفع تحریم ها در اقتصاد کشور را انچنان موثرنمی دانست.از طرفی برای ایجاد درامد ارزی و حل مشکلات اقتصادی در صورت حمله امریکا به ایران پیشنهاد به گروگان گرفتن هزار سرباز امریکایی و ازاد کردن هر یک از انها در مقابل چند میلیارد دلار را ارائه نمود. او قول پرداخت ۴۰۰ هزار تومان یارانه به هر نفر انهم بدون اشاره به منابع مالی در تبلیغات انتخاباتی خودرا مطرح نمود، وی همچنین با نظریات غیر کارشناسی و خارج از عقلانیت فردی و جمعی قرار بود ظرف مدت یکماه بورس را سر و سامان دهد. ایشان نیز فعلا یکی از سکانداران اقتصادی دولت است!!!!!!

وزیر صمت نخبه دیگری که در برنامه های خود طرح کاهش قابل توجه قیمت خودرو را مطرح اما برعکس قیمت خودرو در عرض مدت کوتاه عمر دولت رئیسی سر به فلک کشیده وقیمت پراید به ۲۰۰ میلیون افزایش یافته است. بهره هوشی اوجی وزیر نفت در انتخاب دبیر کل جدید اوپک کاملا نمایان شد او احتمالا قدرت قانونی ایران مبنی برحق وتو در انتخاب دبیر کل اوپک را نمی دانست و بازی را به عربستان واگذار کرد.

میرکاظمی رئیس سازمان برنامه و بودجه گل سرسبد کابینه است، در بودجه پیشنهادی این نابغه اقتصادی به مجلس انقدر تناقض وابهام در عملیاتی شدن وجود دارد که صدای وزیر اقتصاد که خود نیز بدور از بهره هوشی است و همچنین صدای تعداد اندکی از نمایندگان نسبتا فهیم‌ مجلس را در اورده است.او حتی به خود زحمت نمی دهد که اعداد یارانه پنهان انرژی را به خاطر بسپارد یک بار هزینه پنهان انرژی را ۶۲ میلیارد دلار، یکبار ۶۵ و در اخر ۸۵ میلیارددلار اعلام می کند.بودجه پیشنهادی او بنابر نظر جمعی از کارشناسان اقتصادی باکسری ۳۰۰ هزارمیلیارد تومانی مواجه خواهد شد و تورمی درحد تحریم کنندگان بر کشور تحمیل می نماید و رکود رابرکشور حاکم می گرداند.

جالب اینجاست که وی این بودجه را تحت عنوان بودجه مقاومتی به مجلس ارائه نموده است.فرشاد مومنی یکی از اقتصاددانان مطرح کشور می گوید: رئیس سازمان برنامه وبودجه فهمی ازاقتصاد ایران ندارد، حرف های او برای عزلش کافی است.نکته اساسی در صحبت های اقای فرشاد مومنی استفاده از کلمه فهم است که موضوع اصلی بحث این مقاله است موضوع نداشتن فهم از وضعیت اقتصادی و اجتماعی کشور تنها منحصر به میر کاظمی نیست بلکه شامل بسیاری از دست اندر کاران فعلی کشور است.

متاسفانه نظام جمهوری اسلامی نه تنهااقدامی برای تبدیل هوش جمعی به عقلانیت جمعی نکرده است بلکه با تنگ تر کردن حلقه خودی و غیر خودی روز بروز افراد پر مغز و با هوش را از مراکز تصمیم گیر و مسندهای اقتصادی، اجتماعی و سیاسی دور کردند و زمینه ‌را برای ورود افراد کم هوش، جاهل و چاپلوس فراهم نمودند.

بنظر می رسد انها هشدار ملت دراعتراضات عمومی و پیام مسالمت امیز عدم مشارکت مردم در انتخابات ۱۴۰۰ را نفهمیدند.در صورت عدم توجه به پیام ملت و اصلاح امور بایدمنتظر تبعات بعدی ان باشند.

منابع: استفاده از برخی نظریات دکتر رنانی