پایگاه خبری تحلیلی زاگرس نشینان

به گزارش خبرگزاری زاگرس نشینان؛حسین علیخانی فعال سیاسی-اجتماعی دریادداشتی باعنوان:دایناسورهای منقرض شده چه میخواهند؟  

جانورانی مانند دودو، ببرتاسمانی یا ماموت‌های پشمالو که مدت زمان زیادی از انقراض‌شان نمیگذرد و مقداری از بافت بدن‌شان هنوز باقی مانده شانس بیشتری برای احیای مجددشان وجود دارد؛ زیرا DNA آنها در آزمایشگاه از بافت منجمد شده فسیل‌های یخی که در سیبری یافت شده استخراج و با روش کلونینگ، برای حیات بخشیدن به آن‌ها تلاش می‌کنند. اما دنیای بعد از حیات مجدد منقرض‌شده‌ها یکی از سوالاتی است که درباره دایناسور‌ها و بقیه موجودات منقرض شده مانند: برخی آدمها با تفکرات تحجر مآبانه  و فرقه ها و لژهای فراماسونی در ایران با نفوذ به سیستم حکومت که اتفاقا امکان نفوذشان بسیار است و بارها فساد و تخریب و مصیبتهایشان را لمس کرده ایم  و نمادهای روشنشان عیان و سالهای متمادی همه چیز را تخریب کرده اند تا خودشان بمانند؛ در ذهن ما مثل خوره عمل میکنند؛ مانند: باقیمانده انجمن حجتیه که از همان فرقه ها با تشکیل کلونی های تشکیلاتی و با هدف دفاع از اسلام در مقابل بهائیت و تلاش برای «فراهم کردن زمینه ظهور امام عصر» در سال ۳۲ به رهبری یک روحانی شیعه به نام شیخ محمود حلبی تأسیس و عاقبت توسط حلبی؛ این گروه را در سال ۶۲ پس از تهدید امام خمینی و اتهام خیانت و ارتجاع، منحل کردند  یا بسیاری از نیروهای رادیکال احزابِ تاثیرگذار که هر کاری دلشان می‌خواهد، می‌کنند و مساله، مساله خودشان شده  نه مساله منافع ملی کشور و مردم آنهم در این وانفسای تورم و تحریم و اقتصاد به کما رفته و درد اینجاست که یک پیوندی بین این دو جریان انجمن حجتیه و مخالفان دولت ها تا کنون برقرار شده  و می‌خواهند هرطور شده بیش از این که هست؛ فسادهایشان را به اوج رسانده یا  برجام را از بین ببرند تا دولت و مردم را به خاک سیاه بنشانند و همین جماعت؛ ریشه بدبینی ها و بی اعتمادی ها در جامعه  میشوند (برخی از اینها در دولت ها سهم دارند) یعنی همان انجمن حجتیه‌ای که میگفت ما با سیاست کاری نداریم حالاهم  با حربه سیاسی آمده و برخی عناصرشان که اتفاقا تریبون های مهمی هم دارند با سخنرانی هایشان در روزهای جمعه تلاش کرده اند تا هر روز درد جدیدی بر دردهایِ  مردم خسته از ناکارآمدیها و دعواهای جناحی؛ بیفزایند؛ (نمونه بیشمار حضور برخی در دولت دهم  و معجزه هزاره سوم و دولت های بعدی) و اکنون که با توهماتِ  خویش بدنبال به چالش کشیدن  قدرت دیگران و نظام بین الملل هستند و مثل صهیونیستها ایران را از نظام بین الملل حذف کنند(عناصر عافیت طلب و کج فهم و افرادی که تمایلات خویش را بنام دین عرضه میکنند+ عناصر مغرض و نفوذی با حضور در نرم افزارها و دولت در سایه + عناصر مومنی که یا در برخی مراکز مهم تصمیم گیری هستند یا اشتباها وصل شده اند) و  به ظاهر هم میگویند «هر پرچمی که قبل از قیام قائم  برپا داشته شود، صاحبش طاغوت است،»معتقد بودند قبل از قیام مهدی موعود شیعیان، هر قیامی اشتباه  و به شکست می‌انجامد(دگماتیست های عافیت طلب) و سالها قبل علی اکبر محتشمی معتقد بود حجتیه به واسطه ارتباط با برخی مراجع توانستند در نهادهای حکومتی چون جامعه مدرسین حوزه علمیه قم،شورای نگهبان و مجلس خبرگان رهبری هم نفوذ نمایند( مردمک. بایگانی‌شده از اصلی در ۲ ژوئیه ۲۰۰۹. دریافت ‌شده در ۲۶ خرداد ۱۳۸۸.) با این حال اعضای اصلی انجمن حجتیه و نزدیکترین همفکرانشان ؛ ( پایداری ها ) عمدتاً از پاسخگویی به اتهامات و ورود به این مباحث خودداری و ترس از میل ذاتی برای رازداریشان هم  زیاد است .بسیاری هم معتقدند”حزب قاعدین زمان( حزب نشستگان) یا همان “انجمن حجتیه” سالهاست که منحل و نوشتن از چنین جریانی به مانند تاریخ نگاری درباره دایناسورهایی است که میلیون ها سال پیش منقرض شده اند اما واقعیت آنستکه “انجمن ضد بهائیت” یا همان انجمن حجتیه نه تنها تبدیل به موضوعی تاریخی نشده و از بین نرفته بلکه با قدرتی هر چه تمام تر به تمامی آمال و آرزوهای خود درباره نفوذ به جریانات قدرت طلب ؛ ثروتمند و مفسد اقتصادی کنونی دست یافته و روز به روز در حال پیشروی و تجاوز به حریم امن اعتقادات و اصول انقلاب اسلامی و حریم مردم شده اند.(بولتن نیوز۳ شهریور۹۰) این انگل‌های سیاسی،مثل فرقه های ماسونری؛فعالیتهای پنهانی بسیاردارند اینها دولت پنهان و مانند «فراماسونرها در خفا هستند، یعنی شما نمی‌توانید جلسات‌شان را تشخیص دهید؛ آنهم در نظامی که فراماسونری نه‌تنها یک انگ؛ بلکه یک تهمت و جرم است” امروز هم در درون جامعه ما تشکیلات ماسونی در حال شکل گرفتن است( در خفا و عیان )، و همان‌طور که در دوران مشروطه، فراماسونری با شعار قرآن و اسلام پیش آمد، امروز نیز بسیاری از فراماسونرها با شعارهای انقلاب و اسلام جلو آمده و حرف خود را بیان و عمل می‌کنند، یعنی قالب را حفظ و محتوا را عوض می‌کنند.تا مشکلات مردم را نبینند و خودشان از کیسه حکومت و دولت ارتزاق کنند. (در کتاب فرقه ها نوشته امیلی جی تامسون ایرلندی به داستان های حقیقی از کنترل ذهن و تسخیر انسانها و جنبش های نوپدید دینی یا گروه هایی اشاره کرده که اعتقادات یا رفتارهایشان از نظر عموم مردم غیر عادی و غریب اما باورپذیر است اینها رفتارهای غیر منطقی دارند او در این کتاب به رشد وشکوفایی و انحطاط فرقه هایی در جهان میپردازد که همه بدنبال دستکاری ذهن مخاطبان و عوام جامعه هستند ) نهایتا نگارنده معتقد است:جامعه مقاوم ؛ صبور و فهیم ایرانی،نمادها و الگوهای وارسته و درستکار فراوانی دارد که اگر هر مسول و کارگذاری حداقل یک روز مثل آنها باشد؛ جامعه رو به پالایش و بهبود میرود. اما بسیاری از این ها به قدری دروغ گفته و هنوز بر مردم سخت میگیرند یا تغییری در سیاستهای فرسوده خویش نمیدهند که  مشکلات مردم را به نقطه انفجار رسانده اند (بدون تحلیل رشد در بسیاری از فناوریها و تجهیزات دفاعی و علمی نوین)اما معتقدم در ۳ حوزه معاشِ اقتصادی، امنیت ، تبعیض و فساد  تا زمانی که اصلاح ساختاری رخ ندهد و به ثبات اقتصادی نرسیم؛ تولید به درستی پا نخواهد گرفت؛ حتی با بخشنامه های دستوری بی خاصیت رییس جمهور. لذا برای کاهش تورم باید تولید را افزایش( احیای کشور ما در نظام بین الملل) و حتما باید برای مهار مشکلات اقتصادی کسری بودجه دولت را به صفر برسانیم که همین الان هم با کسری بودجه مواجهیم؛پس جامعه با ثباتی نداریم زیرا جنگ اقتصادی نرم موجب شده تا هر کسی(مردم و اکثر مسولان) به فکر خودشان باشند و بعلت نبودن دولت و مجلس قانونگذار قدرتمند و نبود مرجعی برای هر گونه کنش های اجتماعی ( وجود ندارد)  فساد سیستمی در جامعه رشد نموده البته باید بدانیم که ما بجز مشکلات مالی هم اینک؛ در تمامی روابط خویش هم با چالش های نوپدید مواجهیم  زیرا  هر کجا روابط به جای ضوابط قرار گرفته فساد به وجود آمده ؛ ضعف اخلاقی را هم تشدید کرده و در جامعه‌ای که ضعف اخلاقی- ارزشی و نظام گسیختگی هنجاری داشته باشیم دچار مشکلات خُردِ خانوادگی هم میشویم (مثل اختلافات زن و شوهر و فرزندان) و البته  مشکلات کلان (مثل رابطه مردم با حکومت) زیرا. منفعت طلبی خودخواهانه وپول‌پرستی اکثر مسولان نهادینه و حتی دستگاه قضا با همه تلاشهای موجودش هنوز با دانه درشت های فراوان  برخورد جدی نکرده است تا رفتار‌های اجتماعی ناهنجار کاسته شوند یا مثلا: برای نجات ریال بجای پهن در خلق پول که باید در بورس باشد  نه در بانک ها، هنوز به اصلاح نرسیده و هر روز مردم بیشتری را گرفتار میکنند یا توسعه نیافتگی بسیاری از استانها و نداشتن نظریه اقتصادی جهان شمول و دهها مورد دیگر که بر شکاف های اقتصادی و اجتماعی افزوده است. حالا متوجه میشوید که دایناسورهای سیاسی فسیل؛ چرا دست از سر مردم برنمیدارند و هر روز یک ماجرای جدید خلق میکنند؟ همان آدمهایی که یک روز در مورد موسیقی و وارد نکردن ابزار آن گفته و روز دیگر دهان باز کرده به نمایندگی از مردم با حداقل رای میگویند: از ایران بروید و روزهای بعد هم بودجه ای به اندازه نیمی از بودجه کشور را برایشان در نظر میگیرند تا ملت را منزوی تر کنند و هر روز شکم باره تر  قیم ملت میشوند و گاهی از سیری چنان پر میشوند که آروغ  مرگبارشان مردم را خفه میکند البته یک روز دیگر هم مثل دارودسته طالبان به هنرمندان گیر داده یا مثلا شکایت میکنند و نمیدانند که همین اندک جماعت هنرمند و ابزار روح نوازشان؛ حال مردم را  خوب میکند  وگرنه دیدن این موجودات یا همان دایناسورهایی که باید مجددا منقرض شوند چه نفعی برای مردم دارند. پس ما نمک به حرام ها(نقل قول عضو هیات علمی دانشکده الهیات ا – ص) از خدا انقراضشان را بخواهیم  تا جامعه نفس بکشد