زاگرس نشینان- اگر تعریف جامعی از توسعه داشته باشیم میتوان گفت توسعه را باید برحسب پیشرفت به سوی اهداف رفاهی نظیر کاهش فقر، بیکاری و نابرابری تعریف کنیم. به طور کلی توسعه جریانی است که نگاه متفاوت به شکل نظام اقتصادی و سیاسی در راستای ارزشها و مطالبات مردم را در بر میگیرد.
روزنامه آرمان در یادداشتی به قلم زینب پارسا فخر فعال حقوق زنان، نوشته است: یکی از مسائلی که باید بر آن اهتمام ویژهای داشته باشیم وجود ارکان مختلف اجتماع و بهطور همزمان در جامعه است. ارکانی که هر کدام از آنها میتواند به تکثر آرا و سلایق و جذب اقبال عمومی منتهی شود. اگر تعریف جامعی از توسعه داشته باشیم میتوان گفت توسعه را باید برحسب پیشرفت به سوی اهداف رفاهی نظیر کاهش فقر، بیکاری و نابرابری تعریف کنیم.
به طور کلی توسعه جریانی است که نگاه متفاوت به شکل نظام اقتصادی و سیاسی در راستای ارزشها و مطالبات مردم را در بر میگیرد. یکی از وعدههای مدرنیته تحقق آرمانهای بشری در قالب اصول انسانی است و نظم یک نظام سیاسی-اجتماعی را در مشروعیت بخشیدن به جامعه بشری بهعنوان اولین رکن تلقی میکند. مشروعیت جامعه، اصل توسعه را معنی میبخشد و اعتقاد دارد محور تفکر و اندیشه انسان در برابر جزماندیشی، وجود و حضور عامه مردم در سطوح مختلف جامعه است. نسبت «توسعه، زن و جامعه» در برخی از کشورها تعاریف متفاوتی دارد و هر جامعهای بر مبنای اندیشه حاکم بر اجتماع خویش مسیر خاص خود را طی میکند. اما مهم آن است که در بزرگراه پیشرفت، قابلیت زنان بهخوبی درک شود و در مراتب مختلف تصمیمگیری برای آنها ارزش قائل شوند.
اگر بخواهیم زنان جامعه ایرانی را مورد موضوعیت و هدف کلام نگارنده مطالب قرار دهیم میتوان گفت متاسفانه این قشر از جامعه صرفا در قالب شعار سیاسیون و وعدههای دولتها قرار میگیرند و دولتها مکلفاند که برای تسهیل در امر توسعه و اجرای صحیح تحرک اجتماعی عنصر محوری نظم اجتماعی که همانا حضور همه مردم در جامعه است را به رسمیت بشناسند. چالشهای حکمروانی در مقوله حضور زنان میبایست شدت و اثر بخشی بیشتری داشته باشد و سیستم مدیران سازمانی را نسبت به حضور این قشر در لایههای مختلف اجتماع ترغیب کند. یکی از دلایل عدم توسعه یافتگی و یا حرکت کند توسعه در کشور ما این است که بین شعارها و برنامهها با اجرای آن فاصله زیادی وجود دارد که اغلب مدیران ضعیف، در بزرگراه توسعه، حضور زنان را فراموش میکنند و علاقهمند به تکروی هستند.
یکپارچگی ابعاد و شاخص مختلف توسعه اگر ناقص و دچار مشکل شود نمیتواند توسعه پایدار را شکل دهد. ما به حضور زنان در اتوبان توسعه و رشد، نیازمند معادلات پیچیدهای نیستیم و در واقع فرایند سختی را طلب نمیکند و بهراحتی این امر امکانپذیر است ولی گاهی مدیران ناکارآمد، حضور زنان در ردههای مختلف را بر خود قبول ندارند و با این مقوله رفتاری پیچیده و سخت دارند که «بالندگی و هویت» را از حضور زنان در جامعه سلب میکند. اگر هویت و ابتکار جامعه زنان با حرکات ناموزون و نگاه شخصی مورد رصد قرار گیرد از هم گسیختگی فکری و چالش در پی دارد و بر اجرای صحیح پیشرفت تاثیرات منفی میگذارد که موجب میشود خروج و عدول از برنامههای جاری را در پی داشته باشد و مشکلات این قشر هم کیفی و هم کمی افزایش یابد.
فصل مشترک حضور زنان در جامعه ایرانی، بارها گفته و بیان شده است و بیشتر حس میشود در کوچههای تنگ و باریک اعتماد گیر کرده است و هنوز اطمینان برای شکوفایی و تبلور زنان در جامعه میسر نشده است و اگر این موضوع نتواند تغییر حاصل کند حرکت ما در مسیر توسعه از این حالت هم کندتر میشود و میزان آسیبها و معضلات افزایش پیدا میکند. باید برای ترسیم و تحقق چشمانداز و افقهای بلند مدت فرایند مبتنی بر داشتهها و پتانسیلهای موجود را طراحی کنیم و بر اجرای آن اصرار بورزیم که از این لحاظ بتوانیم توسعه همهجانبه و پایدار را برای شهروندان خصوصا زنان و دختران رقم بزنیم.