به گزارش خبرگزاری زاگرس نشینان؛ملک محمدمکوندی فعال سیاسی-اجتماعی در یادداشتی باعنوان؛تغییرشعار نه شرقی نه غربی، به سیاست هم شرقی و هم غربی و روابط با دنیا/ برجام هم قفل است و هم کلید چهل سال ضدیت با امریکا و یک دهه تحریم های فلج کننده، نه تنهافرصتی رابرای توسعه وپیشرفت و ظهور و بروز توان […]
چهل سال ضدیت با امریکا و یک دهه تحریم های فلج کننده، نه تنهافرصتی رابرای توسعه وپیشرفت و ظهور و بروز توان و پتانسیل های جدیدی فراهم نکرده است،بلکه باعث از بین رفتن پتانسیل های با لفعل،فرسودگی و استهلاک سرمایه های کشور در تکنولوژی و ساختمان نیز شده است.کاهش سرمایه گذاری، کوچک شدن حجم اقتصاد کشوردر مقایسه با کشورهای همسایه، تورم، بدهی ها انباشته داخلی،افزایش در صدخانوار هایی که زیر خط فقر زندگی می کنند،کوچک شدن سفره مردم،شکاف طبقاتی،اقتصاد کشور را درسراشیبی سقوط قرار داده است.این شرایط باعث یاس و نا امیدی درجامعه وافزایش عدم اعتماد عمومی مردم به نظام شده است.بحران معیشت وموج مهاجرت بطورغیر قابل تصوری افزایش یافته است.بر اساس اخرین امار تقریبی میزان مهاجرت از ایران سه برابر شده است.
این دشمنی با غرب و امریکا همسایگان و تقریبابا تمام کشورهای اسلامی،صدای مراجع تقلید را هم دراورده است.ایت الله صافی گلپا یگانی از مراجع شیعه در دیدار با محمد باقر قالیباف رییس مجلس، ازوضعیت اقتصادی و روابط تیره ایران با کشورهای دیگر انتقاد کرده و گفته” مردم نجیب و شریف ایران مستحق این وضعیت نیستند.ایشان گفتند:توصیه حقیر این است که باید باتمام کشورهای دنیا باعزت و اقتدار رابطه داشته باشیم.اینکه با بسیاری ازکشورها قهر باشیم صحیح نیست وبه ضررمردم عزیزمان است. شما باید باعقلانیت و تعامل سازنده حقوق ملت را احقاق کنید”نکته مهم در بیانات صحبت های ایت الله صافی گلپایگانی این است که تاکید کرده باید با تمام کشورها رابطه برقرار شود
تنها با اندکی تامل و تعقل در خواهیم یافت که جمهوری اسلامی اسلامی هیچ متحدی دربین دولت های دنیاندارد، تکیه بیش ازاندازه به چین و روسیه و دلگرمی به پشتوانه انها ارزویی بیش نخواهد بود. نیمه مهرماه امیر عبداللهیان وزیرامور خارجه ایران در دیدار از روسیه،از مقامات مسکو درخواست نمود تا نسبت به تحرکات اسراییل علیه صلح و ثبات و امنیت در منطقه حساس باشند.تنها ۱۶ روز پس از این اظهارات نخست وزیر اسراییل برای اولین بارعازم روسیه شده و در دیدار با پوتین درخصوص نفوذ ایرانی ها درسوریه و پرونده هسته ایران به گفتگوپرداخته است.او هم چنین نگرانی عمیق خود از برنامه هسته ای ایران را بطورمحرمانه با پوتین در میان گذاشت. چین بشدت گرفتار معضلات امنیتی و اقتصادی است که درمرزهای زمینی و دریایی ان توسط امریکایی ها و متحدانش ایجاد شده، وازطرفی بارها وبارها عهدشکنی خود را در اجرای پروژه هایی که با ایران قرارداد داشته نشان داده است.
اقتصاد مقاومتی من دراوردی که هیچ تعریفی در علم اقتصادندارد وخواستن ازمردم برای تحمل فشار مقابله با تحریم ها درحالیکه خیلی از اقایان و اقازاده ها در ناز و نعمت زندگی می کنند نه تنها مردم ایران را به فقر وتنگدستی دچارکرده است بلکه به مرحله فلاکت رسانده است. گزارش “پایش فقر” وزارت کار می گوید از هر سه ایرانی،یک نفردرفقر مطلق زندگی می کنند.تخمین زده شده است که خط فقر در ایران در سال ۹۹ نسبت به سال قبل از ان رشدی ۳۸ درصدی داشته است.براساس این گزارش ۲۶ میلیون نفر در ایران در فقر مطلق زندگی می کنند. فلاکت در ایران باعث شده است بزه هایی ازجمله سرقت افزایش یابد. موضوع مهم نوع سرقت هاست که بنابه گفته پلیس: به لباس های روی بند در بالکن ها، گلدان های جلو ساختمان ها،کش رفتن لوازم اسباب بازی کودکان و لوازم جزئی خودرو ودرب فاضلاب ها و …کشانده شده است. بالا رفتن سرقت نشان دهنده ناامنی و فلاکت است.
اولویت دولت رییسی و تاکید انهامبنی بر توسعه وگسترش روابط با همسایگان و کشور های منطقه خواب وخیالی بیش نیست.تجربه گذشته نشان داده است هیچ کدام از کشور های همسایه و منطقه، نظر مساعدی نسبت به ایران ندارند وبه دیده شک و تردید و مداخله در امور خود و توسعه سیاست های اتمی به مملکت ما نگاه می کنند.دولت،مقام رهبری و برخی ازفرماندهان سپاه خود بهتر می دانندکه بدون توافق دربرجام و رفع تحریم ها هیچ کشوری در کنار ما نخواهد ایستاد. در یک جمله باید گفت: برجام هم قفل و هم کلید در روابط بین المللی و منطقه ای است
باید گفت درمسیر انقلاب،امریکا ستیزی مطرح نبوده است. نظام علیرغم تلاش گروه های مختلف و متعدد کمونیستی، مارکسیستی و منافقین که دائما شعارهای دهان پر کن مبارزه باامپریالیسیم امریکا را درسطح جامعه و بخصوص در بین جوانان ترویج و تبلیغ می نمودند، موضعی متفاوت داشت.ملاقات شهیدبهشتی با ژنرال هایزرامریکایی درجریان انقلاب به منظورجلو گیری ازکودتای ارتش و خنثی نمودن ان حاکی از نوعی مراودات طبیعی و معمولی بین دو کشور بوده است. روابط دولت مهندس بازرگان با برخی از دولتمردان امریکا که قطعا با هماهنگی امام(ره) صورت گرفته نشانه دیگری ازعدم وجود دشمنی بین ایران و امریکا بود،روحانیون طراز اول عضو شورای انقلاب همچون مطهری،بهشتی،طالقانی، اردبیلی،هاشمی،بازرگان،حاج سید جوادی، بنی صدر، یدالله وعزت الله سحابی، یزدی، شیبانی، مهدوی کنی، باهنر و منتظری، تا قبل از اشغال سفارت و حتی برخی ازانها پس از اشغال سفارت، هیچ گونه موضع گیری و ضدیتی نسبت به امریکا ازخود بروز نداده بودند.جواد منصوری فرمانده وقت سپاه می گوید:برای عیادت ایت الله لاهوتی نماینده امام در سپاه به بیمارستان رفته بودم که موسوی خوئینی ها وارد شدو پس از مدتی اقای لاهوتی به من فرمودند که اقای خویینی ها صحبت خصوصی دارند و شما اتاق را ترک کنید.مجددا که به اتاق برگشتم لاهوتی به صراحت از من خواست که سپاه دراشغال سفارت امریکا مشارکت جدی و فعال داشته باشد و به نیرو های خویینی ها کمک کند. ایشان می گوید تصور ما این بود که لاهوتی بنابه مشورت و دستور امام چنین خواسته ای را مطرح نمودندو گمان نمی کردیم بدون اجازه و اذن امام (ره) این تصمیم را گرفته باشند.
امریکا ستیزی وضدیت با امریکا اززمان اشغال سفارت امریکا صورت گرفته است.نقش حزب توده بعنوان اتش بیار معرکه با هماهنگی شوروی در تسخیر لانه جاسوسی به صورت مستقیم و غیر مستقیم کاملا مشهود بود.اصطلاح خط امام توسط دانشجویان اشغال کننده سفارت امریکا صورت نگرفته است، بلکه اصطلاحی بودکه برای اولین بار توسط نورالدین کیانوری رهبر حزب توده وارد فرهنگ انقلاب اسلامی شده است.و بعدها دانشجویان اشغال کننده سفارت این اسم را تحت عنوان دانشجویان پیرو خط امام برخود گذاشتند. یکبار قبل از این اقدام، سفارت امریکا توسط عده ای که معلوم نبودچه کسانی هستند اشغال شده بوداما با تلاش مهندس بازرگان و ملاقات یزدی با حضرت امام(ره) کمیته واردموضوع شد و سفارت امریکا را ازاشغال این گروه پاکسازی وانها را متفرق نمود. اما این بار با یک برنامه ریزی دقیق وحساب شده و باحمایت دسته جات وگروههای مختلف و البته با هدایت پشت پرده حزب توده با برخی از مسئولین وقت و تهیج و حمایت احزاب و دستجات سیاسی چپ و هنرمندان ودانشگا هیانی که بطور محرمانه وابسته به حزب توده بودند و حمایت احساسی و بدون تعقل بخش زیادی از مردم ایران بدلیل اعتمادبه مسئولین خود،امام (ره) نیز اشغال سفارت را تایید فرمودند.
اصولا تمام انقلابات دنیا از جمله انقلاب چین و شوروی با ترس و وحشت بوجود امدند.انها به خاطر تثبیت خود در داخل، مجبور بودند با قدرت برتر دنیا یعنی امریکا مبارز کنند که البته بعدها متوجه خطای استراتژیک خود شدند. ایران نیز از این قاعده مستثی نبوده است.
عقل حکم می کند مسئولین جمهوری اسلامی تجربه شوروی و چین را سر لوحه سیاست خود قرار دهند و با سیاست امریکا ستیزی کشور رابیش از این دچار بحران نکنند.جمهوری اسلامی تصورمی کند با تشکیل جبهه مقاومت در سوریه، لبنان،عراق، یمن و صرف میلیارد ها دلار می توانند سیاست بازدارندگی درمقابل امریکا وغرب ایجاد نمایند که بایدگفت سیاست بازدارندگی روس هابه مراتب از ایران قوی تر، بزرگتر و توانمندتر بود.روس هاپس از انقلاب بلشویکی با تشکیل جبهه مقاومت تحت عنوان بلوک شرق در کل دنیا اعم از اسیا و امریکا و اروپا بخصوص پس ازجنگ دومجهانی و رقابت و دشمنی با امریکا و غرب و داشتن بیش از۵۰۰ بمب اتمی نتوانستند مقاومت کنند و در نهایت شوروی از هم پاشید.چین نیز پس از انقلاب مائو همانند سایر انقلابات، سیاست داخلی و خارجی خود را بر مبنای امریکا ستیزی قرار داده بود و با سرکوب خونین مردم تحت عنوان انقلاب فرهنگی، فقرمطلق وگرسنگی را برجامعه چین مستولی نمود و میلیون ها نفر براثر فقر و گرسنگی جان خود را از دست دادند.پس از مرگ مائو، این دنگ شیائو پینگ بود که متوجه اوضاع وخیم و نابسامان داخلی و فقر و تنگدستی و معیشتی مردم شد.اوادامه سیاست های مائو برای اداره چین بزرگ را غیر ممکن می دانست و با تغییر در سیاست های داخلی و خارجی از طرح نیکسون-کیسینجر که درجهت مقابله با شوروی تدوین شده بود نهایت بهره برداری رابرده و با ایجاد رابطه با امریکا و غرب واستفاده ازسرمایه و تکنولوژی و دانش فنی انها و عدم دخالت درمسائل و منازعات بین المللی وهمچنین دشمنی ایدئولوژیک با شوروی که مورد توجه امریکا بود، توانست چین را به قدرت دوم اقتصادی دنیا تبدیل نماید.چین اکنون نیز با طرح یک کمربند، یک جاده در صدد گسترش حوزه نفوذ اقتصادی و سیاسی خویش است اما در شرایط فعلی نیز در ظاهر حاضر به بیان مقابله با امریکا وجانشینی امریکا بعنوان قدرت اول جهان نیستند و سعی می کنند خود رابه عنوان یک رقیب وجانشین امریکا دردنیا مطرح ننماید.کسی که شاید بیشتر از دنگ شیائوپینگ عامل نزدیکی چین به سوی امریکا بود و باعث استحکام روابط چین و امریکا گردید جئوئن لای بود، او با درک صحیح و واقعی از اوضاع داخلی و جهانی،تنها راه نجات چین را در گسترش روابط با امریکا وغرب و استفاده از توانمندی اقتصادی انها جستجو می کرد.
سیاست خارجی جمهوری اسلامی متصل به سیاست داخلی نظام و ترویج روحیه امریکا ستیزی است تا بدینوسیله پایه های خودرا در درون مستحکم نماید و همه نابسامانی ها را به گردن امریکا بیندازد. جمهوری اسلامی با ضدیت با امریکا قدرت خود را در داخل تقویت کرده و با همین ضدیت سیاست منطقه ای خودرا دنبال می کند.سیاست امریکا ستیزی که با گروگان گیری در سفارت امریکا شروع شده و تا کنون ادامه دارد کاملا به ضرر ایران است و چند هزار میلیارد دلار به اقتصاد ایران اسیب رسانده، تا زمانی که درهای اقتصادجهانی بروی ایران باز نشود و تحربم ها برداشته نشوند تحولی دراوضاع اقتصادی و اجتماعی ایران صورت نخواهد گرفت. سوالی که مطرح است ایا شخصیتی همچون جئوئن لای درکشور ایران نبوده تا روابط ایران و امریکا را به روال عادی برگرداند؟ که باید گفت بله، در ایران اولین بار هاشمی چه در زمان امام(ره) و چه در زمان مقام رهبری تلاش فراوانی کردند تا روابط عادی بین ایران و امریکا برقرار شود،اما هر بار عواملی در داخل مانع شدند، خاتمی و حتی روحانی تلاش زیادی برای عادی سازی روابط با امریکا و غرب انجام دادند،اما موفق به انجام این کار نشده اند.مقام رهبری اعتقاد دارد که به امریکا نمی توان اعتماد کردوبا انها کار کرد،اماهاشمی معتقد بودکه باقدری تغییردرسیاست های داخلی و خارجی می توان چنین ارتباطی را برقرارنمود.خاتمی باطرح گفتگوی تمدن ها و روحانی با برجام درصدد عادی سازی روابط با امریکا و غرب و رفع تحریم ها و لغو قطعنامه های شورای امنیت برامدند و گام های اساسی برداشتند ودر این مسیر توانستند نظر رهبری را تا اندازه ای با خود همراه نمایند، اما مخالفین برجام درایران که عمدتا ارمانگرایان و کاسبان تحریم بودند و همچنین کشورهایی نظیراسرائیل وعربستان و سایر کشورهای حوزه خلیج فارس و روسیه مانع تحقق کامل توافق برجام شده اند. تا زمانی که مقام رهبری و سپاه اراده نکنند روابط باامریکا عادی نخواهد شد.چراکه قانون اساسی مسئولیت تنظیم روابط و سیاست خارجی را درحوزه اختیارات رهبری قرار داده است.ورئیس جمهور کاره ای نیست
با توجه به تحولات منطقه ای و جهانی بخصوص تحرکات همسایگان ایران و همچنین وضعیت اقتصادی، موقعیت ژئوپلتیکی و ناامنی درمرز ها بهترین اقدام برای ایران *اتخاذ راهبردو سیاست متوازن هم شرقی و هم غربی در صحنه بین المللی است.* منافع ایران در این است که با تدابیر ویژ تلاش کند جنگی در منطقه بوجود نیاید و ازطرفی تحت هیچ شرایطی میز مذاکره را ترک ننماید. چرا که غیر از مذاکره راه دیگری وجود ندارد. اگر ایران برنامه اتمی خود را ادامه دهد ضمن ارجاع پرونده هسته ای به شورای امنیت و احیاء تحریم های بین المللی خطر جنگ رانیز افزایش خواهد داد.اخیرا اسراییل با افزایش بودجه نظامی در حال تمرین شبیه سازی حمله به ایران و تاسیسات اتمی است.