تاریخ انتشار خبر: 13 خرداد 1399 | 00:24:21
کد خبر : 8970
یادداشتی از سیدحمیدحسینی:

تبارشناسی منتقدین در فضای افسارگسیخته ی مجازی خوزستان

‌به گزارش خبرگزاری زاگرس نشینان؛سیدحمیدحسینی فعال سیاسی-اجتماعی در یادداشتی باعنوان: تبارشناسی منتقدین در فضای افسارگسیخته ی مجازی خوزستان نقدها را بود آیا که عیاری گیرند تاهمه صومعه داران پی کاری گیرند نقد و انتقاد ماهیتی سازنده دارد یعنی تمام نارسایی ها را برجسته می کند بدین امید که متولیان با نگاهی ژرف تر به اصلاح […]

‌به گزارش خبرگزاری زاگرس نشینان؛سیدحمیدحسینی فعال سیاسی-اجتماعی در یادداشتی باعنوان: تبارشناسی منتقدین در فضای افسارگسیخته ی مجازی خوزستان

نقدها را بود آیا که عیاری گیرند

تاهمه صومعه داران پی کاری گیرند

نقد و انتقاد ماهیتی سازنده دارد یعنی تمام نارسایی ها را برجسته می کند بدین امید که متولیان با نگاهی ژرف تر به اصلاح امور بپردازند و اگر جایی از ریل صحیح حرکت خارج شده اند دوباره به مسیر حقیقی خویش برگردند.
انواع نقد

۱- نقد منفی یعنی اعلام اعتراض به چیزی، فقط با این هدف که نشان دهیم، آن‌چیز اشتباه، نادرست، غلط، بی‌معنا، مورد اعتراض یا بدنام است. این نوع نقد عموماً غیرقابل قبول بودن چیزی را بیان می‌کند. همچنین نقد منفی اغلب ، معادل با «حمله‌ی شخصی» تفسیر می‌شود. ممکن است هدف نقد منفی، حمله‌ی شخصی نباشد، ولی این‌گونه تفسیر یا دیده شود. نقد منفی ممکن است باعث شود، افراد مورد نقد احساس مورد هجوم قرار گرفتن یا توهین شدن داشته باشند، در نتیجه نقد را جدی نگیرند یا نسبت به آن عکس‌العمل بدی نشان دهند.
وجه مثبت نقد منفی این است که می‌تواند محدودیت‌های یک دیدگاه(کنش یا موقعیت) را برای ما روشن کند تا واقع‌گراتر باشیم. گاهی لازم است به بعضی شرایط «نه» بگوییم.
۲- نقد سازنده

می‌خواهد نشان دهد که می‌توان مقصود یا هدف یک کار را با یک رویکرد جایگزین بهتر برآورده کرد. در این حالت، نقد کردن الزاماً به معنای «اشتباه شمردن» نیست و هدف یک کار مورد احترام است، بلکه اعلام می‌شود که همان هدف را می‌توان از یک راه دیگر، به شکلی بهتر به دست آورد. نقدهای سازنده عموماً به شکل پیشنهادهایی برای بهبود هستند، مثل اینکه چطور می‌توان کارها را طوری انجام داد که بهتر و بیشتر مورد قبول باشد. این نوع نقد توجه را به این سمت جلب می‌کنند که «چطور یک مشکل مشخص را می‌توان حل کرد»، یا اینکه «چطور می‌توان آن را بهتر حل کرد».

نقد منفی و نقد سازنده، هردو استفاده‌های خاص خودشان را دارند، ولی معمولاً، برای یک نقد خوب، تلفیق این دو لازم است. همچنین گفته می‌شود که وقتی ایرادی در کاری پیدا می‌کنید، بهتر است که پیشنهادی برای بهتر شدن آن ارایه دهید. و عموماً هر قاعده‌ای برای رفتار از «باید»ها و «نباید»ها تشکیل شده است.

۳- نقد مخرب
هدف نقد مخرب نابود کردن طرف دیگر است. نقد مخرب تلاش می‌کند، که دیدگاه مقابل را بی‌اعتبار و بی‌ارزش نشان دهد. در بعضی شرایط، نقد مخرب کاملاً غیرقابل توجیه است و از جنس اذیت و آزار یا تهدید به حساب می‌آید، به‌خصوص اگر شامل «حمله‌ی شخصی» باشد. خودِ نقد مخرب عموماً مورد نقد قرار می‌گیرد، چون به جای تاثیر مثبت تاثیر تخریبی دارد.

یک ایده به تنهایی نمی‌تواند خطرناک باشد، ولی یک ایده که در شرایط خاصی بیان شده باشد، می‌تواند خطرساز شود، بنابراین ممکن است افرادی احساس کنند، که باید آن ایده را با نقدی بی‌رحمانه، خلع سلاح کرد.

اصطلاح «نقد مخرب» را همچنین در شرابطی به کار می‌برند که سطح نقد، حوزه یا شدت آن طوری باشد که تنها باعث خرابکاری شود . در این شرایط افراد فکر می‌کنند، نقد این‌قدر بزرگ است یا مقدارش آن‌قدر زیاد است، که فقط خرابی به بار می‌آورد. برای مثال، یک مناظره یا مجادله ممکن است تا حدی از کنترل خارج شود که هرکسی در حال جنگیدن با دیگران باشد و هیچ‌کس با دیگری موافق نباشد. در این حالت نقد به حد افراط رسیده است(با خاک یکسان کردن). صحبتی که برای مشخص کردن جنبه‌های ناهمساز یک موقعیت (یا چند ایده) شروع شده بود، تبدیل به آشوبی می‌شود که دیگر هیچ‌کس نمی‌تواند هیچ توافقی (یا وجه اشتراکی)با هیچ فرد دیگری داشته باشد.
اما بعد…
منتقدین در فضای مجازی استان که روزنه ای برای ابراز وجود پیدا کرده اند و اغلب فاقد تحصیلات آکادمیک مرتبط با حوزه های سیاسی ،اجتماعی ،اقتصادی و…نیز می باشند پا را از گلیم خویش فراتر می نهند و در این فضای افسارگسیخته که در آن هیچ دیواری کوتاه تر از دولت نیست می تازند ..آن ها سوار بر مرکب جهل و کینه و سرخوردگی های روحی و روانی و ناکامی های فرویدگونه خویش در پی تخطئه دولت و کاهش سرمایه اجتماعی و تزریق نا امیدی و عدم اعتماد به بدنه ی جامعه هستند.در این فضای افسار گسیخته که کسی تاب نزدیک شدن به دستگاه های قضایی و انتظامی و امنیتی را ندارد فقط دولت ها هدف قرار می گیرند …و شخص روی کاناپه شخصی خود از رییس فلان اداره تا مدیرکل و استاندار و وزیر و رییس جمهور را به چالش می کشد بی آنکه واهمه ای برای بازخواست داشته باشد.

برخی دیگر از منتقدین صرفا به دنبال ابراز وجود نیستند بلکه بافشار وفضاسازی علیه این وآن به دنبال مطامع شخصی و ارتقاء اطرافیان و بهره گیری از رانت های حزبی و گروهی اند.

دسته ای دیگر اما از سر دلسوزی و باعلم و آگاهی در زمینه های تخصصی خود نظر میدهند و پیشنهادات سازنده را چاشنی انذارها و هشدارها می نمایند.این گروه بیشتر از همه به منافع عمومی می اندیشند و اتلاف منابع را در تضاد با اندیشه های آرمانی توسعه می بینند.و ارزش کار آنان بسیار بالاست و می طلبد بعنوان مشاوران بی مزد در کنار متولیان امر قرار گیرند.

بهرحال ضرورت ساماندهی عرصه ی گسترده فضای مجازی امری اجتناب ناپذیر است چرا که بسیاری از افراد بی شناسنامه و فاقد هویت روزانه دراین فضا شناورند ..
ما متاسفانه همواره در تقابل سنت و مدرنیسم گرفتار تقدم و تاخر فرهنگی بوده ایم…
فضای مجازی ما از این قاعده مستثنی نبوده و نیست.