زاگرس نشینان- موقعیت ژِیوپلتیک و ژِیواستراتژیک ایران، بعنوان مهمترین کشور منطقه خاورمیانه بویژه در ذخایر عظیم انرژي براي توسعه نفوذ دشمنان ایران به امري عینی مبدل شده تا جاییکه امریکاییها چهل سال است بدنبال توازن تعریف شده خود در منطقه و از هم پاشیدن قدرت ایران و حفظ منافع نامشروع خویش براي جلوگیري از قدرت […]
زاگرس نشینان- موقعیت ژِیوپلتیک و ژِیواستراتژیک ایران، بعنوان مهمترین کشور منطقه خاورمیانه بویژه در ذخایر عظیم انرژي براي توسعه نفوذ
دشمنان ایران به امري عینی مبدل شده تا جاییکه امریکاییها چهل سال است بدنبال توازن تعریف شده خود در منطقه و از هم
پاشیدن قدرت ایران و حفظ منافع نامشروع خویش براي جلوگیري از قدرت افزایی ایران هستند و این نگاه با اهداف سیاسی
اقتصادي و امنیتی گره خورده و جهت تغییر در ساختارهاي منطقه اي با وجه اشتراك فشار حداکثري و تحریمهاي اقتصادي بر
علیه مردم ایران بکار گرفته شده است تا بتوانند فرصتهاي پدید آمده را بنفع خود و اذنابشان سوق داده و راهبردشان را با هر هزینه
اي همراه نمایند فارغ از اینکه از جیب حکام مرتجع عرب و بالخص اماراتیها و عربستانیها بسهولت بردارند. آنها نمیخواهند ایران
عامل ثبات منطقه باشد و پس از چهل سال تحریم بخوبی میدانند که ایران درشرایط فشار و زور زیر بار هیچ ابرقدرتی نمیرود اما
بدنبال روزنه اي جهت حصول نتیجه هستند و البته در اینسوي ماجرا هم اکثریت سیاستمداران در داخل کشور بر منافع ملی پاي
فشرده و برخی هم با ندانم کاریها و دخالتهاي بیمورد در امور دیگر دستگاهها بدنبال منافع فردي و نشستن بر شاخه اي هستند که
خود از بن میبرند و توجه ندارند که وقت اتحاد است و در هر شرایطی بدنبال تعامل با دنیا و کشورهاي همسایه…
اما اخیرا چند سکانس خطرناك بنفع امریکا ، رژیم صهیونیستی ؛ اماراتیها و عربستانیها رخ داده و البته طرح تخریبی ایران هراسی
و کشاندن ایران به مذاکره یا جنگ توسط گروه بی هم با شکست مواجه شده تا بقول حزام الحزام استاد سعودي مقیم لندن رژیم
امارات را عامل انفجار دو نفتکش در دریاي عمان بداند و تاکید نماید که همین اذناب امریکا با هدف قرار دادن دو نفتکش دیگر
در دریاي عمان، همچنان، امنیت خلیج (فارس) را به بازي گرفته و ماجراجویی میکند و آن را به خطرمیاندازد، و این علت اعلام
حالت فوق العادهاي است که قبلاً اعلام کرده بود،همه این اقدامات براي آن صورت میگیرد تا آمریکا به سمت حمله به نظام ایران
کشانده شود و حمایت عمان و پاکستان را هم جلب کند.این استاد سعودي با رد اتهامات و ادعاها علیه جمهوري اسلامی ایران در
این حادثه تاکید کرده ایران با وجود تحمیل تحریمهاي اقتصادي براین کشور سادهلوح نخواهد بود که حرکت کشتیرانی را با این
شیوه تعطیل کند، چرا که ایران میتواند نفت خود را به شیوه هاي دیگري بفروشد. و اصلا جنگ اراده ها مدتهاست که آغاز شده
یعنی ایران حاضر به قبول شروط آمریکا تحت فشار نیست.ایران آماده واکنش سیاسی واقتصادي براي مقابله با لغو معافیتهاي نفتی
است و تاکید میکند: اگر واشنگتن از خطوط قرمز عبور کند و مجبور به واکنش نظامی شود درنگ نخواهد کرد اما موضع سیاسی
ایران خودداري از مذاکره با واشنگتن در این مرحله است به گونهاي که همچنان آمریکا را به چالش بکشد تا تلاشهاي آن براي
به زانو درآوردن ملت ایران را شکست دهد. این دو تصمیم، راهبرد جمهوري اسلامی ایران در مرحله آتی را شکل میدهد و سقف
تحرکات آن را مشخص خواهد کرد و آتش جنگ مستقیم را از گزینههاي تهران و واکنشهاي آن حذف میکند. البته این مساله
تا زمانی است که تنشها آزادي حرکت نفت ایران در خشکی و دریا را به خطر نیندازد و تهران را مجبور به بستن تنگه هرمز نکند
نیست؛ بلکه معادله “سه نه” ایران که به آنها پایبند است را تثبیت میکند که در واقع “نه به دیکتهها، نه به مذاکره تحت فشار و نه به . براساس برآوردها، ایران آماده اتخاذ سیاست مقاومت در برابر طوفان فشارهاي واشنگتن است و این به معناي رد مطلق مذاکرات
مذاکره بر سر اصول حقوق حاکمیتی است”.و البته سه نه دیگر را ایران معرفی میکند ؛ “نه به صفر رسیدن صادرات نفت ایران، نه
به مذاکره با واشنگتن در شرایط کنونی و نه به جنگی که برخی طرفهاي آمریکایی خواهان آن هستند”. امروز همه میدانند که
به لطف هجمه بیگانگان موضع ایران یکپارچه شده و آن “نه به مذاکره با آمریکا در شرایط کنونی” است؛ جامعه و سیاستمداران،
نخبگان و شهروندان ایران عقلانی بودن سیاستهاي رهبر را پذیرفتهاند. در شرایطی که سیاست اعمال فشار آمریکا تنها علیه ایران
نیست و چین و اروپا هم با آن مواجه هستند، پس چه دلیلی دارد که ایرانیها اکنون در برابر آن تسلیم شوند؛ ایرانی هایی که به تنهایی در برابر فشارهاي قبلی آمریکا مقاومت کردند و توانستند بر آن غلبه کنند.لذا طرح تخریبی گروه بی و هذیان گوییهاي
وزیر مشاور دولت سعودي یعنی الجبیر عربستانی با شیفتگی او به واشنگتن چیز تازه اي نیست اما جنگ روانی و ایران هراسی
امریکاییها و اذنابشان در منطقه بر علیه ایران از سوي دیگر با حمایت انگلیسیها و آلمانها مواجه شده تا سلاح بیشتري به عربها
بفروشند و این استراتژي فشارحداکثري هر بار بشکلی جدید رخ مینماید تا ایران را به سازش بکشانند در صورتیکه راهبرد ایران
مقاومت در برابر سازش، فشار و مذاکره است هر چند امریکاییها براي بهره برداري خود بدنبال نهادینه کردن این راهبرد هستند و
یک روز با ناو هواپیما بر به منطقه میایند یک روز وزیر خارجه آلمان و روز دیگر نخست وزیر ژاپن و فردا دیگري را براي فشار حداکثري به
ایران میفرستند در روز دیگر به چهار نفتکش حمله میکنند و پس از آن به دو نفتکش ژاپنی در صورتیکه هنوز نخست وزیرش در تهران است
و نمیفهمند که در چنین شرایطی نباید با این ساده لوحی، اقدامی خطرناك انجام داد و آنرا به ایران نسبت دهند. در سکانس بعدي ؛ ایران به
اجلاس شانگهاي میرود و پس از آن به دوشنبه و در هر شرایطی با کشورهاي همسایه به تعامل رسیده و آنرا گسترش میدهد تا امریکا،
عربستان، امارات و رژیم صهیونیستی عوامل پشت ماجراي انفجارها بدانند که هشیاریم. حالا اگر تشابه اینهمه فشار و تخریب را با شرایط درون
کشور تحلیل و مقایسه کنیم میببینیم اولا: اکنون که مدارکی دال بر دست داشتن برخی کشورها در انفجارها و تخریبهاي سیاسی و تحریمها رو
شده بما هشدار میدهند که : مدیران و دولتمردان بایستی تغییرات و تحولات دنیاي جدید در هر حوزه اي بویژه حوزه اقتصادي و سیاسی را
جدي گرفته و از ظرفیتهاي استان و کشور در جهت توسعه بهره بگیرند؛ اکنون بجاي تمرکز بر دعواهاي سیاسی باید بفکر بحرانهاي زیست
محیطی وگردوغبار ؛آب و فاضلاب. اشتغال و تعهدات دولت به مطالبات بر حق مردم باشند . الان، فرصت تخریب هیچکدام از گروههاي
سیاسی و زمان حیف و میل و دزدي از مال مردم توسط نوکیسه هاي تازه بدوران رسیده و ضعف نظارت دولت؛ نیست الان؛ اتحاد در برابر
دشمن و تغییر در اصلاح طلبان براي تمرکز بر توانایی خود شرط ماندن آنهاست تا کلاه انتخابات اخیر در انتخاب نواب مجلس بر سرشان نرود
الان باید بدانند که هیچ گروه یا حزب سیاسی بتنهایی قادر به هیچ اقدام موثري نیست و همه اصلاح طلبان و اعتدالگرایان باید جاه طلبیهايِ
خود را دور ریخته و بفکر یک مفهوم تاریخی قدرتمند بنام ایران باشند الان ایران اصل و محورِ ماجراي بودن و وحدت کلمه است و در علوم
سیاسی؛((ایران ))باید کانون اندیشه سیاسی باشد الان باید اصلاح طلبان با بازخوانی اندیشه سیاسی خویش؛ ایران را سنگ بناي ستون بلند این
سرزمین بدانند وخودخواهیها و تک رویهایشان را کنترل نمایند الان نواصولگرایان در همگرایی با دکتر لاریجانی و مستقلین به ریاست و
نواب رییسی میرسند تا بگویند حرف تازه اي براي پیروزي دارند و همه این تحلیل را میپذیرند؛ الان هر کدام از سیاسیون پرمدعا باید بگویند
اگر روزي پولی نداشتند، خودشان چه مدت پابرجا میمانند و چند میارزند تا زنده بمانند یا اعتماد مجدد مردم را جلب نمایند و ایکاش قبل از
تدبیر؛ بفرمایش مولا علی ع به عدالت بیندیشند و مردم را هسته مرکزي قدرت بدانند الان باید روحیه شکست خورده انحصار طلبیِ لیست امید
را فراموش کنندوهمپاي اعتدالگرایان در یک صف واحد بایستند و بدانند که مردم؛ واقع گرایی را درك میکنند و لذا همانگونه که دیپلماسی
مقاومت در برابر زور و فشار و سازش از جنگ جلوگیري میکند در انتخابات آینده هم باید در اندیشه اصلاح ساختارها و راهبردها ؛آرامش و
اقتصاد مردم باشند و از خودخواهیها عبور و دیپلماسی با هم بودن براي مردم را نشان دهند تا همه باورکنند سیاسیون با درك زمانِ خویش ،
بفکر منافع ملی و مردم هستند لذا هم اینک ؛نخبگان و سیاسیون باید بفکر توسعه استان بدور از وابستگی قومی و گروهی باشند تا توسعه
سیاسی با توسعه انسانی و روحیه مطالبه گري ارتقا و اصلاح ساختار به انتخاب مدیران قدرتمند منتهی گردد و نماینده تمرکزش را بجاي
دخالتهاي بیشمار؛ صرف تصویب قوانین بنفع منافع ملی و استانی نمایند؛ الان همه باید بفکر اصلاح عملکردها و شاخصهاي انتخاب نمایندگان
واقعی مردم باشند و مردم میتوانند به رشد سیاسی برسند تا نمایندگان منفعت طلب و فرصت طلب انتخاب نکنند الان حداقل نیمی از مشکلات
در حوزه هاي مدیریتی کشور و استان؛ مردم و نوع انتخاب آنها است زیرا با انتخاب نمایندگان اصلح واقعی ؛مدیران ضعیف سکان استان یا
کشور را بدست نمیگیرند و پتانسیل اقوام براي توسعه و همگرابی و کانالیزه کردن مطالبات مردمی صرف میشود الان فرصت شناسایی فرصتها
و دفع تهدیدها و انتخاب نقاط قوت و اصلاح ضعفها و تشکیل جلسات مشورتی نخبگان و شایستگان براي انتخاب افراد درستکار و خوشفکر
براي مجلس است از واجبات است تا طرحی نو دراندازند. الان؛ باید واقعیتهاي یک انتخاب شایسته را به مردم گفت تا آنها با کمک نخبگان
بدور از تعصبات قومی وگروهی تصمیم بگیرند. الان سیاست داخلی و خارجی ایران با واقع گرایی پاسخ بهترمیدهد و مردم، هر لیستی، بنام هر
گروهی را برنمیتابند حتا اگر نامش امید باشد.