تاریخ انتشار خبر: 3 خرداد 1401 | 13:17:30
کد خبر : 13136
یادداشتی از ارسلان شهنی جعفری:

«بیامرزی عقل»!

به گزارش خبرگزاری زاگرس نشینان؛ارسلان شهنی جعفری فعال سیاسی-اجتماعی باعنوان: در «بیامرزی عقل»! این کتاب را تازه گرفتم. تازه هم چاپ شده در همین سال ۴۰۱ . یکی از آفات جامعه فخیمه ما _ که در آن نمی شود انتقادی نازک تر از گل حتی به صنفی کرد تا چه رسد به کل جامعه!_ برخورد […]

به گزارش خبرگزاری زاگرس نشینان؛ارسلان شهنی جعفری فعال سیاسی-اجتماعی باعنوان: در «بیامرزی عقل»!

این کتاب را تازه گرفتم. تازه هم چاپ شده در همین سال ۴۰۱ .

یکی از آفات جامعه فخیمه ما _ که در آن نمی شود انتقادی نازک تر از گل حتی به صنفی کرد تا چه رسد به کل جامعه!_ برخورد مٌدگرایانه با اغلب چیزها و از جمله مفاهیم فکری دنیای مدرن است که اینجا جخ نزاده با جوانمرگ می شوند یا وارونه و مثله ! . یعنی مثلا به روزگاری در دنیای غرب بخاطر دفاع و حمایت از طبقه کارگر ، هنرمندان و نخبگان لباسی با طرح پارگی(اقتباس از فرسوده بودن لباس کارگران و وضعیت معیشتی آنان) می پوشیدند بعد ناگهان در جامعه ما مد می شود لباس زانوپاره و کفشهای پوتین شکل می پوشیم اما نمی دانیم برای چه معنایی! یا چهارصباح پیشتر به اول روزگار پهلوی ناگهان از شاعر تا خواننده و نوازنده و مهندس و دکتر و حتی فوتبالیست هامان همه جمعا مارکسیست می شویم بدون آنکه یک ترجمه ناقابل مستقیم(از زبان اصلی)از کتاب سرمایه ملا مارکس در کشور منتشر شده باشد تا کسی خوانده و بداند حضرتشان چه فرموده اند مثلا . تنها ترجمه ای که بعدترک هم شد ترجمه ای از روی خلاصه ای که حزب توده شوروی گزینش کرده بود و ما دست چندم گزینش تَرَک کردیم _ گزینش هم ظاهرا از قدیم خصلتی در خون ما بوده است!_ که مثلا روایتی از مارکس گزینش شده ! س ورد زبانمان باشد و سند سوادمان . حالا بیا تا نزدیکتر ها که یک دفعه لیبرال و نئولیبرال گفتن مد بعضی هامان شد و فحش دادن به لیبرالیسم و نئولیبراسیم مُد برای بعضی دیگرمان ! معلوم هم نیست در میان هیجان مشتاقان و عربده فحاشان چقدر از لیبرالیسم فهمیده ایم . این را هم بگیر بیا تا همین چندسالی که با ترجمه کتاب «چرا ملت ها شکست میخورند» از حضرت عجم اوغلو یک دفعه کلی بانگ برخواست که یافتیم یافتیم خلل کار کشور و حکومت ما از ضعف نهادهاست و درمان ما هم بالطبع نهادگرایی!

هیچکس هم روشن توضیح نمی دهد این نهاد و نهاد کرایی یعنی چه ؟! ما که ظاهرا در ترافیک انواع نهادهای علمی و دانشگاهی و تحقیقی و حکومتی و مردمی داریم خفه می شویم!

پس مثل منی که اندکی تاریخ خواندن کَمَکی بدبینش کرده به هرچه قیل و قال است و مدگرایی ، با احتیاط سراغ کتاب های اینطوری می روم اما اسم حضرت دکتر رنانی که آمد در و‌ بر مقدمه کتاب مشتاقم کرد به خریدن و خواندن که ملایی هست حضرت ایشان بی اغراق و البته بی نیاز از تایید امثال بنده .

کتاب روان است و فهما (یعنی قابل فهم) که به فرصتی چیزکی می نویسم در موردش اما مقدمه ساده و فاضلانه دکتر رنانی خواندن دارد و خود کتابی است که مختصرش شرح و وصف انواع نگرش عقلانی(ارزشی، سنتی،ابزاری) و وزن و اثر و جایگاه آنان در قبل توسعه و دوران گذار و اینکه چطور می شود یا بشود که دوران گذار به توسعه کوتاه شود و پایدار و مفید و مختصر و‌البته مدبرانه انگشت گذاشته است بر اصل مشکل بر جان کلام که نگرش و نحوه مواجهه انسان ایرانی است با چیزها و مفاهیم و کم بهایی آنچه که عقلانیت اش نام است در جامعه .

باری میدانم آن مقدمه سرزنش گرایانه با این موخره کوتاه ستایش آمیز از کتاب منافات دارد اما چه کنم ، بدبینی اولیه من با مطالعه کتاب به ستایش انجامید .

به مشتاقان اقتصاد و توسعه، خواندن پیشنهاد می شود.