تاریخ انتشار خبر: 3 مرداد 1399 | 21:29:21
کد خبر : 9138
یادداشتی از حسین علیخانی:

بس کنید بداخلاقیها را ! نقش ما شده نقش اباجهل !

به گزارش خبرگزاری زاگرس نشینان؛حسین علیخانی فعال سیاسی -اجتماعی در یادداشتی باعنوان:بس کنید بداخلاقیها را ! نقش ما شده نقش اباجهل ! درلغت نامه دهخدا آمده:اباجهل همان عمروبن هشام بن مغیره مخزومی و درزمان جاهلیت؛ کنیه ابوالحکم معروف به ابن الحنظلیه بود که با رسول خدا؛ دین خدا و مسلمانان؛دشمنی میکرد و همه از دست […]

به گزارش خبرگزاری زاگرس نشینان؛حسین علیخانی فعال سیاسی -اجتماعی در یادداشتی باعنوان:بس کنید بداخلاقیها را ! نقش ما شده نقش اباجهل !

درلغت نامه دهخدا آمده:اباجهل همان عمروبن هشام بن مغیره مخزومی و درزمان جاهلیت؛ کنیه ابوالحکم معروف به ابن الحنظلیه بود که با رسول خدا؛ دین خدا و مسلمانان؛دشمنی میکرد و همه از دست و زبان ورفتارش در عذاب بودند تا جایی که: .مولوي گفته: بوالحکم نامش بد و بوجهل شد…

اي بسا اهل از حسد نااهل شد؛ جالبتراینکه در ویکی پدیا هم،بدترین تلخیها مثل هتدوانه ابوجهل یا خیارتلخ؛ بخاطر ماهیت تلخش به ابوجهل یا حنظل نام گرفت وبرخی هم می گویند:هندوانه ابوجهل ضد بلغم ومسهل قویست اما این تلخیِ زهرآگین در صورت تداوم جاري شدن مشابهش در جامعه همه چیز را مسمومو مرگ ادراك اجتماعی و دانش را رقم میزند که نتیجه جهل و تلخی هاست.اینها، یکسوي
ماجرا وگرماي طاقت فرساي کشنده با طعم ویروس کرونا هم از سوي دیگر والبته قابل تحملتر ازجهالت برخی مسولین استان وکشورو برخی بیخردان است و مردم با مطالبات قانونی خویش و مشاهده انواع مفاسد و عدم توجه مسولان به کمترین امکاناتشان ؛در مانده اند که با این غدد سرطانی چه کنند؟

البته اگراین مصیبت را جراحی و این ها را از بدن و بدنه جامعه دور سازیم با برخی قوانین رانت ساز مجلس انقلابی چه کنیم که مثلا با دو فوریت؛ توزیع رایگان دو تن قیر به پیمانکاران را تصویب میکند؟یعنی هر تن قیر بر اساس ۳۰۰ دلار ۶۰۰ ملیون دلار رانت ایجاد شده با توزیع ۱۲ هزار میلیارد تومان رانت را در پاچه ملت میکنند یا اینکه خیلی از همین پیمانکاران در عقد پیمان خود با دستگاه هاي دولتی؛ نیروي انسانی توانمند در اختیار می گذارند با کمترین بهره و برده داري نوین را ترویج میکنند اما حق خود را تا شاهی آخر میستانند یا اینکه قیمت هاي نجومی لوازم خانگی را در بازار ببینیم ولی از جوانان باسواد و بیکار خویش؛ انتظار ازدواج و آینده سازي داشته باشیم؟

کدام عقل سالم ابوجهل ها را نمیبیند؟

تا کی؛ خوزستان با صدها ویژگی و منابع طبیعی و انسانی بینظیر باید جزو ده استان ردیف اول شاخص فلاکت باشد و مسولین شرم نکنند؟

آیا جهل و جهالت و ناکارآمدي آنها بخشودنی و ظلم آنها پایانی خواهد داشت؟

مصیبت بارتر اینکه دهها مجرم و دزد اقتصادي مال مردم خوار به خارج کشور گریختند و یا فراریشان دادند که گند خیلیها در نیاید.البته ؛مقدمه حدود اسلامی که عدالت اسلامی و انسانی است اجرا نخواهد شد تا زمانیکه عدالت اجتماعی و اسلامی در جامعه جاري شود ؛ پس امیدواریم منبعد؛اکثریت جامعه؛ جریمه بی عقلی خواص را ندهند ؟

نقش ما در انتخاب هایمان عقلایی تر گردد شاید ظلم؛ فقر؛ فساد و فحشا و انواع مفسده هاي ریز و درشت به حداقل برسند و این گناه و بیخردي محض را فقط جهل ننامیم؟

شاید جوهره و اصل دین و ایمان؛ یعنی عدالت؛روزي روزگاري رخ بنماید اما با جهل نمیشود؟

واالله قسم مهمترین علل جهل را قران معرفی کردهو ما همه روزه با آن مواجهیم؛ولی بایستی بدانیم؛ خداي بزرگ ؛مردم را از جهل برحذر کرده تا از نقیض علم و دانش و نادانی برهیم.

و واي بر آنهاو مسولینی که ؛علم و دانش به جهل خویش را دارند و باز هم بر ماندن خویش اصرار دارند.

در سوره یوسف؛ قرآن از زبان یوسف فرمود: پروردگارا زندان؛ نزد من ؛ محبوبتر است از آنچه اینان مرا بسوي آن می خوانند و اگر مکر آنها را از من نگیري از جاهلان می شوم
(سوره یوسف آیه: ۳۳)

این جهل همان علم به ناتوانی و مدد جستن از دانایی و ذات حق است. لذا جهل؛ بیسوادي نیست؛ جهل نشناختن ماهیت حقیقت و عدالت است.جهل؛ بد رفتاري آگاهانه و ناآگاهانه در امورونزدن ماسک ورحم نکردن به خویش و دیگران و حرف مفت ورفتار سخیف آدمیان شیطان صفتی ست که مدام در برابردانایی می ایستند.

جهل و عقل مقابل همند تا ما انتخاب کنیم وبرهیم از این راه که امام علی ع فرمود: آدمیان دشمن آن چیزي هستند که نمی دانند
( بحارالانوارج۱ص۹۳)

زمینه هاي جهل درزندگی فردي و قبیله اي و دوري از فرهنگ ِ اجتماعی. دلمردگی و بستر سازي براي جلب نظرشیطان است(مثل عملکرد منافقین و دشمنان ملک و ملت)که قران فرموده : اي مردم از آنچه در زمین است حلال و پاکیزه بخورید و از گام هاي شیطان پیروي نکنید که دشمنی آشکاراست و شما را به بدیها و کار زشت فرمان میدهد و آنچه را نمیدانید به خدا نسبت میدهد (بقره)و اما حداقلِ راه درمان جهل: بینش و بصیرت و علم است که قران قرموده تحقیق کنید.

اي کسانی که ایمان آورده اید؛ اگر شخص فاسقی خبري برایتان آورد در باره آن تحقیق کنید تا مبادا به گروهی از روي نادانی آسیب برسانید و از کرده خویش پشیمان شوید(حجرات ۶)

برخی مدام به خودشان و مردم آسیب میرسانند وهنوز در مصدر امورند، آیا برخی از این بی خردان پشیمان میشوند؟ نه که نمیشوند زیرا سفره مردم و انقلاب را با جایش خورده یا میخورند لذا علم وآگاهی بهمراه پرسش و بصیرت و مطالبه گري؛ گام نخست است تا از منشا گرفتاریهاي مادي و معنوي و عامل اختلال و تباهی و گام نهادن در مسیر ذلالت برهیم که جهل؛ مولفه ي مهم و مانع رشد و پیشرفت در این زمانه شده حالا اگر میخواهیم جهل وجاهلان و اباجهل ها را بشناسیم باید ببینیم خصلت هایشان منطبق است با: هدایت ناپذیري. فساد مداوم.

قدرنشناسی و گرفتار شدن در عملکرد بد وگناه مداوم است و لذا آسیبهاي فردي و اجتماعی با بداخلاقیهاي خطرناك جامعه و روابط نامشروع و انواع بزه کاریها و منشا سو رفتارهاي خانوادگی؛ تا جایی که جاهل؛ بخاطر جهلش؛ حتی به خود و خانواده و اطرافیانش نیز رحم نمیکند و آسیب هاي جبران ناپذیري میزند …

نتیجه میگیریم که اگر در گام نخست بدنبال رفع جهل و اباجهل خویش باشیم باید بستري از عدالت اجتماعی و اسلامی و راهی براي اجراي
آن فراهم کنیم (اشتغال و رفاه نسبی مردم و دوري از بداخلاقیها)سپس بدنبال علم و دانش بیشتر در موضوعات تاثیرگذار در امورمان؛ آنگاه
کنیم و آن را حق بدانیم (نه مثل گوش ناشنواي برخی مردم واکثر مسولان !! )حواسمان باشد؛ تا یاد نگرفته ایم که چگونه به دیگران “گوش” بدنبال بسترسازي براي بصیرت افزایی باشیم و در این راه تلاش کنیم تا خوب سخن بگوییم؛ خوب عمل کنیم و یاد بگیریم, خوب گوش کنیم؛ نمی توانیم به حرفهاي آنها توجه کنیم (مثل برخی مسولان ناکارآمد خوزستان)که برخی از ین حضرات؛ فقط سکوت را بجاي پاسخگویی ترویج می کنند حال چگونه درباره استدلال هاي مردم و نخبگان “فکر” میکنند؟ شاید خدا میداند که از بی تدبیري کلافه مان کرده اند ، لذا نمی توانیم به پیشرفت فردي واجتماعی نزدیک و از اباجهل خویش عبور کنیم مگر اینکه بدنبال نقشپذیري خویش در راه توسعهو پیشرفت خودمان و استان و عبور از بداخلاقی ها باشیم که در این دهه اخیر؛پاسخ به این سؤال تاریخی؛هنوز از کما بیرون نیامده است.

نکته بعدي: دغدغه بی وطنی برخی خودشیفتگان وسلبریتی هاي سیاسی اجتماعی ؛ اقتصادي و فرهنگی اباجهل گونه است که مانند بی مسولیتی برخی بزرگان علم و دین و کارگزاران کشور؛ یکی دیگر از عوامل بنیادین عقب ماندگی ملت شده اند و با توجه به اینهمه عدله روشن هنوز هم به درك حقایق نرسیده یا در زمین دشمن و اباجهل بازي میکنند لذا بنظر دوست فرهیخته اي؛ایکاش وزارتخانه شعور هم شکل می گرفت تا قبل ازهر چیزي باعبور از جامعه شناسی بی شعوري(کتاب خاویر کرمنت) به درك بیشتر مسولیتهاي خویش میرسیدیم؛شاید مهم بودنِ حال و آینده کشور و استان، به دغدغه اصلی و بخشی از سپهرفکري مان مبدل بشود تا به افتخارات کشور ببالیم واز کاستی هایش؛ شرمگین شویم و آستین همت بالا زده و با تلاش و تدبر با استفاده از ظرفیتهاي کنونی مان و تعامل بادیگران بابی از شادمانی ها را بجاي این همه تلخی ها و بداخلاقی ها در جامعه جاري میکردیم انشاالله ؛ مطلق انگاري دانسته هایمان آفت کار و زندگیمان نشودو “یقین را که پیش از تردید”، به هیچ کار نمی آید مد نظر قرار داده وکتاب خوانی و مطالعه را بجاي هیاهو و عبور از نادانسته ها و ظلم به خویش؛ سرلوحه اقداماتمان قرار دهیم و بدانیم که تنها فرق عمده بین کشورهاي پیشرفته و توسعه‌ نیافته در مطالعه و دانستن و دانایی است که مردم کشورهاي گروه اول، مدام کتاب می خوانند و مردمان جهان سوم با کتاب و ترویج علم بیگانه اند هر چند اقدامات خوبی تا کنون صورت گرفته اما با این همه پلشتی ها و بفرمایش امام ره بایدگفت: مهذب نیستید که در فکر نیستید که اگر مهذب بودید در فکر بودید.همچنین؛ عقل گرایی و بها دادن به عقل با دوري از تعصبِ بیجا و خرافه گرایی که از لوازم پیشرفت ملی و شخصی هستند گام دیگري از این راه دشوار و مسیر پرفراز و نشیب را به محک عقل زدهو مواظب باشیم.

که در یک دام تاریخی دیگر در این شرایط سخت و دشمن شادکن نیفیتم و آن دام این است که دانسته هاي جدید را تنها در صورتی به اندیشه مان راه بدهیم که با علم و عقل درآمیخته میگردد لذا از عدم تطابق “دانسته ها” و “یافته ها”، نترسیم و دوري از خود حق پنداري و خودشیفتگی ها را آغاز عقل گرایی بدانیم و قضاوت کردن دیگران و پیشداوري که ، منهدم کننده اعتماد اجتماعی است را به صاحبانش واگذاریم.

نهایتا هنر خوب گوش کردن ؛سکوت و پاسخ بموقع دراختلاف نظرها و تفاوت سلیقه ها” و حتی خطاهاي دیگران را تحمل و مدارا کردن را اوج تدبیربدانیم ؛ نهایتا براي یافتن حقایقی که در آن نقش داشته ایم ؛ مجددا خودمان را اصلاح کنیم که مقدمه نقش پذیري است و زمان زیادي نداریم؛ شاید بعد از این مثل هندوانه ابوجهل تلخ و بداخلاق نباشیم که تاب آوري جامعه هم حدي دارد.

لذا بفکر شیرین کردن لحظات تلخ خود و جامعه باشیم ونقش پذیري مان را ارزشمند بدانیم و بس کنیم بداخلاقی ها را که نقش ما شده نقش اباجهل!