به گزارش خبرگزاری زاگرس نشینان؛الیاس فرجی فعال سیاسی -اجتماعی در یادداشتی باعنوان بزرگداشت مقام معلم و عملکرد متناقض در ارج گذاری به ایشان 📚 فرهنگیان قشر عظیمی کشور را در بر می گیرند که جامعه ما در معنا بخشیدن و قضاوت ایشان دچار تناقضات بیشماری ست . باوجود ریشه دواندن معنوی مقام معلم در جامعه […]
به گزارش خبرگزاری زاگرس نشینان؛الیاس فرجی فعال سیاسی -اجتماعی در یادداشتی باعنوان بزرگداشت مقام معلم و عملکرد متناقض در ارج گذاری به ایشان
📚 فرهنگیان قشر عظیمی کشور را در بر می گیرند که جامعه ما در معنا بخشیدن و قضاوت ایشان دچار تناقضات بیشماری ست . باوجود ریشه دواندن معنوی مقام معلم در جامعه ما و وجود منابع بیشمار در شامخ قلمداد کردن موقعیت ایشان در فرهنگ ملی و دینی ما و احترام ذاتی مردم به آنها ، آنگونه که باید و شاید در عملکرد سیاستگزاران و دولتمردان منتج به رضایت و اغنای روحی و مادی این قشر بزرگ نشده است و روزی نیست که شاهد نارضایتی آنها در عملکردها و رویکردها نسبت به خود نباشیم .
📚 سیستم آموزشی نوین در کشور ما با پیدایش مدرسه دارلفنون در زمان امیر کبیر آغاز میشود و چهار سال پس از آن وزارت علوم تاسیس می شود . پس از چندی به وزارت معارف تغییر نام می یابد و سپس در سال ۱۳۱۷ به نام وزارت فرهنگ شناخته میشود تا اینکه در سال ۱۳۴۳ به نام وزارت آموزش و پرورش معرفی میشود و تاکنون به این نام مانده است . بنابراین سیستم نوین آموزش در ایران بیش از ۱۶۰ سال قدمت دارد که در این گذر دچار تغییر و تحولات بسیاری شده است که معلمان در پیکره اصلی این وزارت بعنوان عاملان اصلی امر آموزش نقش برجسته و غیر قابل انکار پرورش و تربیت نیروی انسانی تحصیلکرده جامعه را بر عهده داشتند . با گسترده شدن و فراگیری نقاط مختلف و سرتاسری کشور زیر چتر خدمت رسانی آموزش و پرورش و نیاز بیشتر به وجود معلمان جمعیت ایشان در سطح جامعه فزونی منطقی یافت و با همگامی جامعه ما در تحول و پیشرفت جهانی در قرن بیستم نقش معلمان در دگرگون سازی و ارتقای سطح علمی جامعه بیش از پیش به چشم می آید . با وجودی که نقش اصلی را معلمان و عملکرد ایشان در شکوفایی جامعه به عهده داشتند از همان ابتدا به اشتباه به وزارت آموزش و پرورش بعنوان نهادی هزینه بردار و بدون تولید سرمایه های مادی نگریسته میشد که هر سال مقدار بسیار زیادی از بودجه کشور را در خود می بلعد و متاسفانه تاکنون نیز این نگرش مخرب در چشم دولتمردان ادامه دارد .
📚 تاثیر این نگاه بر کلیت آموزش و پرورش بیش از همه زندگی معلمان کشور را متاثر کرد و همیشه شاهد عدم پوشش شایسته معیشت فرهنگیان بعنوان قسمتی از کارمندان دولت بوده ایم . تعداد زیاد ایشان همیشه بهانه بزرگی برای عدم اختصاص بودجه برای ارتقای درخور و شایسته زندگی فرهنگیان بود و با اینکه در بینش همگان معلمی را شغل انبیا میدانیم و تاکیدات فراوان اولیا دینی و مذهبی در ارج گذاری به آنها وجود دارد بر خلاف بافت دینی و حکومت اسلامی چندان رغبت معناداری برای رسیدگی به خواسته های صنفی ایشان مشهود نمی باشد . سالهاطول میکشد تا قانونی با هیاهوی بسیار برای تزریق قطره چکانی حق و حقوق ایشان به تصویب برسد و چونان طرح ناقص و ناعادلانه رتبه بندی زمانی به ثمر می نشیند که با وجود آن باز تفاوت فاحشی بین حقوق فرهنگیان با دیگر کارمندان دولت وجود دارد . فرهنگیان ما که جز حقوق ماهیانه از هیچ موهبت و امکانات جانبی دیگر برخوردار نیستند با بوق و کرنای صدا و سیما حتی برای دریافت حق التدریس عقب افتاده خود بناحق در جامعه به گونه ای دیگر معرفی میشوند که قضاوت نادرست خیلی ها را در پی دارد . شغل معلمی با ارتباط مستقیم با فرزندان جامعه و آموزش آیندگان کشور که بزرگترین سرمایه آن محسوب میشود بیشترین نقش در طراحی آینده را دارند ولی با بی مهری سیاستگذاران به قشری نگران و ناراضی تبدیل شدند که با وجود غنای علمی و فرهنگی در جمعیت چندصد هزار نفری ایشان کم کم چه از لحاظ مادی و چه معنوی به حاشیه توجهات کشانده شده اند . بزرگترین وظیفه فرهنگیان مطالعه عمیق و انتقال دانش به نسل آینده ، البته در سایه آرامش و امنیت خاطر است که اکنون نه سایه امنیت خاطری برای ایشان هست نه آرامشی برای مطالعه عمیق و بیشتر وقت خود را برای نیازهای معیشتی در کلاسهای فراوان و صرفا آموزش صرف می کند .
📚 معلم امروز ما نه زیاده خواه است و نه مغرور بلکه بدنبال حق و حقوق واقعی خود در جامعه چونان دیگر اقشار زحمت کش است . اضافه کردن صدقه وار و گهگاهی به دریافتی ایشان بیش از پیش موجب مخدوش شدن اعتبار و سرخوردگی افرون آنها در قیاس با دیگر کارمندان شده است . فرهنگیان خواستار چک سفید در هر ماه نیستند بلکه با واقع بینی و تعهد ذاتی خود خواستار بهرمندی بحق و منطقی از ثروت فراوان کشور هستند و از جامعه و سرزمینی که همیشه چه در معنا و چه در عمل دین خود را به بهترین وجه به آن ادا کرده است تقاضای بازپس گیری اعتباری ست که همان جامعه قرنهاست به او داده است .