تاریخ انتشار خبر: 18 خرداد 1399 | 00:32:44
کد خبر : 8987
یادداشتی از حسین علیخانی:

این چه وضعی است در این مملکت؟!

به گزارش خبرگزاری زاگرس نشینان؛حسین علیخانی فعال سیاسی اجتماعی  در یادداشتی باعنوان:این چه وضعی است در این مملکت؟! همیشًه که نمیشه با حرف مردم رو قانع کرد ، چرا این اشخاصی که در این ادارات مشغول ِ فساد هستن ،چرا اینهایی که مشغول هستن که جوانهاي ما را تباه کنن در این ادارات، تسویه نمیکنید […]

به گزارش خبرگزاری زاگرس نشینان؛حسین علیخانی فعال سیاسی اجتماعی  در یادداشتی باعنوان:این چه وضعی است در این مملکت؟!

همیشًه که نمیشه با حرف مردم رو قانع کرد ، چرا این اشخاصی که در این ادارات مشغول ِ فساد هستن ،چرا اینهایی که مشغول هستن که
جوانهاي ما را تباه کنن در این ادارات، تسویه نمیکنید ؟ من نمیدانم این مملکت وضعش چیه؟ این ملت محروم، دارد زحمت میکشد، دارد
کشته میدهد، پانزده خرداد ،اونقدر کشته داد و بعد هم هی پانزده خردادها، برامون پیش اومد ، ما تا کی باید مواجهه با این چهره هاي افسرده
باشیم؟ ملت ایران تا کی باید منتظر باشند ،که شماها از اون گرفتاریهایی که میگید،داریم. بیرون بیایید!! تا کی صبر کند ملت ایران ؟ و تا کی میخواهید اصلاح کنید امور را؟ ما هی سکوت میکنیم، هی میخواهیم مسایل را خودتان حل بکنید، معذالک، بفکر این حرفها کم هستن ،چرا بفکر نیستید…به اون حرفایی که میزنید، یه قدرهم عمل کنید.(بخشی ازسخنان امام ره دردیدار مردم) مقام معظم رهبري هم علاوه بر تبیین راه ؛ مدام به مسولین تذکر داده واکنون هم معیشت،اقتصاد و مطالبات مردم و تمکین به قانون وجلوگیري از فساد و حمایت از جوانان را بیان میکنند
اما متاسفانه هنوز بیتوجهی ها ادامه دارد و نگارنده با توجه به سترون وعقیم شدن جریانات سیاسی کشور؛ بعلت عدم حمایتهاي اساسی دولت
و عدم تجربه کار تیمی و تشکیلاتی در تشکلهاي صنفی و سیاسی و عدم نهادینه شدن احزاب با ساختار پدید آوردن کارویژه هاي مناسب براي ارتباط مردم با بدنه حکومت و منبعی براي پیگیري مطالبات قانونی در همه سطوح و بویژه دو قطبِ اصولگرا و اصلاح طلب که سایر تشکلها را بعلت عشق به قدرت و خودمحوريِ لجام گسیخته باور ندارند و اعتدال نیز بعلت بحرانهاي بیشمار و عدم ساختار و تشکیلات سیستماتیک به درد آن دو گروه مواجه شده زیرا توانایی ماندگاري سیستم طراحی شده مناسب براي توسعه کشور را تا کنون بطور مناسب نشان نداده در حالیکه پس از چهاردهه حکومت داري و تجربه شبه دموکراسی؛ باز هم بشکلی غیر قابل پیش بینی و بدون تحلیلِ مسیر و راهبردها، سرگردان بسوي هدف میروند، شاید یکی از مهمترین دلایل عدم موفقیت سیاسیون و تشکل ها و احزاب سیاسی اینست که بدون توجه به شاخصهاي پایداري در توسعه، هنوز هم در سیستم حکمرانی و دولت مداري با پاردادایمِ ناشناخته ي نیازهاي جامعه و منافع مردم خود مواجه و در همین مسیر بخش قابل توجهی از سرمایه و انرژي حکومت و دولت صرف هزینه هاي خارج کشور یا صرف پرداخت وجوه کلان به حوزه هاي علمیه و بسیاري از موارد مشابه میشود بهمین علت؛ این پرسش در ذهن متبادر میشود که چه جریانات و کسانی هستند که نمیخواهند آب خوش از دهان ملت پایین برود و حاصل منافع ملت تا چه زمانی باید خرجِ امت شود در صورتیکه ملت و بالاخص ملت درمانده ي خوزستان ناي نفس کشیدن ندارند؛ فاعتبرو یا اولی الابصار چرا چراغ راهمان نمیشود؟ چرا به خلا ناشی از تشکلها بعنوان نهادهاي مدنی و پل ارتباطی مردم و مطالباتشان توجه نمیکنیم؟ آیا دنیایی که مدام در حال تغییر و تحول تمدنی و جابجایی افکار ملل را نمیبینیم که مثلا:حکومت ظالم و کوکلوس مآبانه ۳۰۰ساله ي امریکاییها و پلیس نژادپرستش با خوي تبعیض نژادي و اعتراضات پرشور مردم ایالتهاي مختلف را نمیبینیم؟ من نمیخواستم چنین مواردي را در چنین زمانی مطرح کنم اما کشتن آن سیاهپوست در امریکا با کشتن مردم در اعتراضات بنزینی تقریبا،
تفاوتی ندارد و هر دو محکوم است اما بهانه اي شد تا برخی تلخیها را بیان کنم شاید با تمسک به نگاه تحولخواهانه رهبري و دیگر نخبگان ؛راهبردها و عملکردها اصلاح گردد.هر چند مانده ام که چرا پس از جنگ تحمیلی و علیرغم رشد و پیشرفت در برخی حوزه هاي استراتژیک؛هنوز هم معیشت و اقتصاد مردم و بحران مدیریت و فساد؛ مشکل اساسی جامعه و نهادینه شده است لذا باید هشیار بود که پس از۴۰ سال درصورت عدم تمرکز بر قدرت مردم که قدرت نظام ست و درصورت تداوم فساد و فقرو فحشا، بیکاري و رانتخواري و اختلاس در ایران اگر تداوم یابد. نه تاك میماند نه تاکنشان… که مباد آنروز… مردم خوزستان بخوبی لمس میکنند که برخی مسولین؛ باکوته بینی و اینهمه درهم ریختگی سیاسی اجتماعی و اقتصادي و فرهنگی بعلت ناکارآمدي باید تسویه و جایشان را به شایستگانِ عملگرا بدهند یا اینکه خودشان و پیرامونشان را اصلاح نمایند و خدا را در نظر بگیرند و منافع ملی را تا هر روز بدتر ازدیروز نشده ارتقابخشند،،،آقایانی که قدرت را در انحصار خویش درآورده اند نباید فرصت تحول خواهی و اصلاح امور و توسعه براي امنیت شغلی و ملی را در چنین زمانه اي به چالش بکشند ، بفرمایش مقام معظم رهبري در ۱۴ خرداد ۹۹ تحول در نگاه مردم به خودشان و دین؛ بعنوان رسالت نظام سازي ، تمدن سازي و جامعه سازي و نگاه به آینده را پدید آورده … اما شوربختانه مسولین خوزستان؛ هنوز خمس اینهمه ثروت سازي براي ایران عزیز را براي رفاه حداقلی مردم دریافت و بدرستی هزینه نمیکنند وهنوز مفسدان و دلالان سیاسی اقتصادي دراستان بر سرکارند؟ البته؛ بحران مدیریت با محوریت ،ویروس جهل و خودکامگی و مردم فریبی و اُسکل هاي سیاسی، ُشنغل هاي اجتماعی و اُمبل هاي اقتصاديِ بدتر از کرونا همه چیز را نابود و جامعه را بسمت فروپاشی میبرند مگر اینکه بزودي با توکل بر خدا و استفاده از ظرفیتهاي بی بدیل استان و کشور و تغییر در مدیریتهاي عملگراي انقلابی و تخصصی بسمت تحولات مطلوب و در شان مردم برویم..واالله قسم؛ قتل جوان سیاهپوست و تبعیض نژادي در امریکا، بهانه اي براي شوریدن خیل بیکاران و گرسنگان و سرخوردگان از تبغسض و عدم عدالت اجتماعی موجب شد تا ایالتهاي مختلف این سرزمین رویایی و شیطانی اکنون به جهنمی براي سیاستمداران زورگوي امریکایی و اکثر کشورهاي اروپایی و … مبدل شود، آیا خوزستان که اسیرِ مدیریتهاي ناباب شده بزودي شاهد تحولی قانونی بنفع مردم خواهد بود؟هم اینک دغدغه هاي مردم نشان میدهد: موقعیت ژیواستراتژیک ایران و بویژه خوزستان و برخورداري ازمنابع طبیعی، معدنی وصنعتی درهمه حوزه ها و فرهنگ تمدنی چند هزارساله و موارد مشابه دیگر با چنین وضعیت پرفشاري که قدرت در انحصار فامیلی قومی گروه هاي خاص در استان و ایران است ، بهیچ عنوان جواب نخواهد داد، زیرا مردم براي اقتداربخشی به نظام باید اعتماد و مشارکت کنند و پاسخگویی مسولین را ببینند تا بستر این هم افزایی و قدرت نرم کشور را ارتقا بخشند؛ اصلن درمبانی نظري وجامعه شناسی نوپدید و مدرن انچه بررفتار دیگران تاثیر میگذارد تابعی از رفتاروعملکرد تاثیرگذاران و لیدرهاي درستکار جامعه ست ، مگر با عملکردهاي نادرست این مولفه؛ با چالشهاي جدیدي روبرو شویم زیرا مبناي ارتقاي جامعه؛ اذهان سالم و پروریدن اقناعِ مشروع وقانونی و تاثیرگذاري برذهن دیگران ست که متاسفانه همین موارد بعلت فساد و بحران مدیریت وکاهشِ اعتماد مردم به اکثر مسولان به رشد فقروبیکاري ومعیشت ضعیف خانواده ها منجر(خط فقر ۵/۴ میلیون تومانی همزمان با تصویب حقوق کمتر ازدو ملیون تومانی ) و مصیبت بارتر شده؛ لذا درزمانه ابربحرانهایی که هرکدامشان براي فروپاشی یک نظام از درون کافیست ، مردم نشان دادند علیرغم اینهمه مصیبت خودساخته و دیگر ساخته هنوز وفادارند و در صحنه دفاع از مناقع ملی هشیارند و پشت سر رهبري و اگر مثلا در مصیبت ویروس کرونا به صحنه نمی آمدند معلوم نبود الان با چه عزاي عظمایی؛ مواجه بودیم هر چند خوزستان در شرایط بحران وحشتناك کرونا، آبستن حوادث تلخی خواهد بود و دیري نمیپاید که در صورت عدم اصلاح امور؛ به نقطه جوش و بداخلاقیهاي غیر قابل کنترل خواهیم رسید
زیرا گرفتار مدیران کارنابلد و متوهم ؛ یا کاربلد و خودمحور و منفعت طلب یا اسیر تندروهاي خشکه مقدس شده ایم با بیتوجهی بخش عمده مردمی که مشکلاتی مثل کرونا را سرسري میگیرند؛دراین شرایط بایستی؛جوهره ي قدرت جامعه با باورها و ارزشها و توسعه انسانی و بهره گیري از همه ظرفیتها و منابع مادي و معنوي توسط تیمی از تحولخواهان و مسولین متعهد، بهبود یابد و اصلاح فرایندهاي کنونی با تصویرسازي مثبت وعمل با ثبات؛مولفه هاي قدرتمندي را ایجاد نماید زیرا نمونه ي قدرت نرم دردنیاي کنونی با شناخت ظرفیتها، فرصتها و نقش آفرینی تاثیرگذاران ِمسولیت پذیر در تعامل داخلی و خارجی براي رشد منافع ملی و دوري از کشمکش هاي سیاسی اجتماعی اقتصادي و حل تعارض ها میتوانند مردم و مسولین شایسته را به مشارکت همه جانبه امیدوارکنند و آیا اکنون اینچنین است؟ بجز رهبري ؛کدامیک از مسولین و دلسوزان نظام، طرح این مساله و مسایل مهم مردم برایشان دغدغه بوده و نتیجه داده اند؟ کدام مسول حرفی که میزند خودش عمل میکند؟ لم تقولون مالا تفعلون؟ ایا بجاي حل مشکلات مردم؛ بمباران خبرهاي بد و مایوس کننده درجامعه ، چیزي از روح و روان و سلامت مردم باقی گذاشته؟ آیا میدانید در ماههاي گذشته تا کنون چه خبرهاي بدي مانند خوره بجان مردم افتاده ؟ نمونه موارد ذیل 🙁 مشت نمونه خروار)
۱ -در گزارش تفریغ بودجه ۹۷ بمیزان ۳۲ %احکام بودجه اي اجرا شده و بقیه اش معلوم نشد چه شد؟

۲-%۶۸در اجراي احکام دولت انحراف بوده وحقوق هاي نجومی برخی مدیران نالایق و پادوهاي دلالشان را چه کسی پاسخ میدهد؟

۳ -بحرانِ نان و جان دو چالش کشورهایی مثل ایران وخوزستان, در بحران کنترل ویروس با ورشکستگی اقتصاد خرد؛ مواجه شده -بیتوجهی مسولین و مردم در مدیریت مرحله دوم کرونا ورشد فزاینده بیماران و مرگ و میر؛ اکثریت جامعه را با ترس مواجه نموده
۵ -بحران مالی و عدم تحقق درامدهاي مالیاتی و نفتی سال۹۸وبودجه۹۹ دولت ؛عیانتر و مصیبتی بر مصیبتهاي عدم فروش نفت, افزوده
۶ -ترازنامه شبکه بانکی و تجهیز بانکها و موسسات مالی و بورس براي جذب نقدینگی با واگذاري سهام به مردم، مسکنی موقتی شده
۷ -علیرغم بدهی بانکی دولت به بانکها، فشار برپایه پولی کاهش یافته تا دولت؛ منابع ریالی را از نقدینگی مردم و بورس جبران کند
۸… -درخانه ماندن و قطعی مکرر برق در دماي ۵۰ درجه اهواز و مناطقی مثل پردیس و شهرك دانشگاه و همجوارش همخوان نیست
۹ -بهره از منابع و ظرفیتهاي داخلی؛راه جهش تولیدست اما مسولین کلانشهر اهواز هنوز آب شرب سالم به مردم نمیدهند بقیه پیشکش
۱۰ -فقر و غنا، بیکاري در برابر رانتخواري، ازدواج در برابر طلاق و بد اخلاقیهاي عیان و بزهکاریها؛ بحران جدیدتري را نمایان نمود
۱۱ -افول روشنفکري در بزنگاه تاریخی و پردرد مردم ؛دردي از مردم را دوا نکرده اما متخصصین و پرستاران شجاع ؛ ناجی مردم شدند
۱۲ -فساد اقتصادي و انسداد سیاسی و نظارت استصوابی ؛بسیاري از شایستگان را منزوي ومجددا راه را براي تصلب قدرت فراهم نموده
۱۳ -خوزستان با داشتن آب،کشاورزي،شیلات، نفت ،گاز و ظرفیتهاي بینظیر هنوزگرفتار مشکلات عدیده با محوریت نامدیران است.
۱۴ -بقولِ میرسلیمِ اصولگرا؛ رییس یکی از کمیسیونهاي مجلس میلیاردهاتومان رشوه دریافت و برخی نماینده ها راي طلایی میفروشند
۱۵ -دروغهاي بیحد بسیاري مسولین تا زمانی که منافعشان را تامین میکنند پاشنه آشیلِ گسلهاي امنیتی وشکافهاي اجتماعی پس از جنگ
و بیکاري جوانانِ گرفتارِ پیمانکار در برخی سازمانهاي بی خاصیت و وضعیت بد تولید؛ نقطه جوشان دیگري ست که ادامه دارد
۱۶ -عدم پاسخ و نتیجه به پرسشها و مطالبات مردمی و عدم توزیع متوازن منابع مادي و توسعه اي با مدیران ناکارآمد هنوز پابرجاست
۱۷ -هزاران بشکه نفت ازغیزانیه اهواز تولید میشود اما هنوز اب ندارند، مثل مردم اهواز که حداقل رفاه(آب و هواي سالم و برق) ندارند
۱۸ -تعامل داخلی وخارجی گوهرگمشده گرانقیمتست اگر نظرات همه را بشنوند وتصمیمات بحران زا براي منافع کوتاه مدت نگیرند
۱۹ -کوچک شدن اقتصاد ایران را باید ترمیم کرد تا جهش تولید حاصل شود و راهی براي عبور از انحصار قدرت ، فراهم گردد
۲۰ -الان در ایران مهمترین مساله امریکا و غرب وحشی نیست؛ بس کنیم که رفع تبعیض و معیشت مردم؛آرامش نسبی و اشتغال مهمترند
۲۱ -حقوق شهروندي با حق اظهار نظرو بهره مندي از مشارکت در قدرت و مطالبه گري قانونی و تقویت تشکلها حلقه گمشده است
۲۲ -همه باید تلاش کنیم تا به بلوغ فکري و درك جامعه ي نو برسیم بالخص علما ، مسولین و روشنفکران و مردم که راه نجات است
۲۳ -مکمل اصولگرایی و اصلاح طلبی باید عملگرایی طبق اصول و اصلاح برمبناي اعتدال؛ نهادینه شود تا مردم به آرامش برسند
۲۴ -مرگ حوزه هاي سیاسی و احزاب تاثیرگذار مدتهاست فرا رسیده تا خود را اصلاح؛احزاب را نهادینه و مردم را قدرت نظام بدانند
۲۵ -جامعه پذیري و مسولیت پذیري و مزیت هاي نسبی خود را تیتر و بیاموزیم که:براي موفقیت باید؛ کار گروهی و رقابت ،راستگویی
و پاسخگویی و توجه به تشکلهاي صنفی و سیاسی را نهادینه و حمایت کنیم و کارویژه هاي مردمی و سمن هاي جامعه را با سهیم شدن مردم در موازنه قدرت و شکست انحصار قدرت در دست عده اي خاص؛ بهبود بخشیم تا منافع ملی و مردمی ارتقا یابد و امورمهم بر ریل قرار گیرد تا منبعد بجاي اعدام سلاطین سکه ؛خودرو و امثالهم؛ سلطان سازها را معرفی کنند
۲۶ -چرا امثال سوختن جنگلهاي خاییز و منطقه حفاظت شده را کسی پاسخگو نیست و چرا بیتدبیري مسولان صمت و خودروسازان و سلاطین فساد و نفوذ در فروش هزاران خودرو به دلالان مربوطه را سالهاي سال نهادینه کرده و کسی پاسخگو نیست؟ چرا بدهکاران بزرگ بانکی را خلق کردیم و کاري نکردیم تا به کانادا رفتند و چرا خوزستانیها هر روز تحقیر میشوند؟ یکروز بخاطر حذف توانمندانشان از عرصه مدیریتی وروزدیگر بخاطر غصب پست با قومیت گرایی و فامیل بازي و… البته با حضور نخبگانمان هنوز در برخی مواردسرامد هستیم و سهم تولید مقالات علمی ایران در دنیا ۶۵۶ برابر نسبت به قبل از انقلاب و isi در سال۲۰۱۷حدود  ۲ %و اسکوپوس /۹۷ %۱رشد داشته و رتبه علمی ایران در بین کشورهاي اسلامی اول و کیفیت مقالات علمی در دنیا ۱۷ %رشد داشته و نرخ رشد علمی در جهان مربوط به ایران با ۱۱ %رشد میانگین جهانی و همچنین با پیشتازي شرکتهاي دانش بنیان و در پرتاب ماهواره هشتمین در فیزیک هسته اي چهاردهم در شیمی و منابع انرژي پنجم در هوافضا بر حسب شاخص مقالات در اسکوپوس دوازدهم و درجمع ۱۱ کشور ؛فناوري پرتاب ماهواره جزو چهارده کشور غنی ساز اورانیوم و دومین کشور پیشرفته در سلولهاي بنیادي و در سایر حوزه هاي دفاعی و امنیت جزو ده کشور برتر دنیا امادر مدیریت بحران و اشتغال و مفاسد حرفی نداریم
نهایتا یادآوري میکنم که:مردم انواع بحرانهاي اقتصادي تحریمی و امنیتی و سایر بحرانهاي پدید آمده براي دولت طی سنوات اخیر را میدانند اما نامدیران ،دزدیها و فساد را تحمل نمیکنند لذا تا فرصت باقیست اعتماد و امید را به جامعه برگردانید و پالایش دستگاههاي دولتی و حکومتی را از بحران سازان پاکسازي نمایید شاید آرامش به جامعه برگردد هر چند بسیاري از کارها و اقدامات دولت مانند ثبت دومین کشور دارنده کاتالیست پس از امریکا براي کم کردن خام فروشی نفت؛ صادرات کالاهاي غیر نفتی و مواد پتروشیمیایی؛ اشتغال بانوان و تمرکز برآموزش پرورش؛بهبود طرح سلامت براي عموم و کاهش ۵۰ درصدي هزینه ها، افزایش تولید گندم و محصولات استراتژیک ، افزایش تولید گاز، خودکفایی بنزین و ساخت پالایشگاه و کنترل تورم و بازار ارز و پیگیري مطالبات خارجی ما و اقدام براي بهبود فضاي کسب و کار و جذب سرمایه در برخی حوزه هاي دیگر قابل تقدیر
است اما بعلت کمبود اشتغال و تولید؛کافی نیست. حرف درمانی بس است…