پایگاه خبری تحلیلی زاگرس نشینان

به گزارش خبرگزاری زاگرس نشینان؛سیدعلیرضاحیات غیب فعال سیاسی اجتماعی خوزستان در یادداشتی باعنوان وقتی در شهر ما به وضعیت مدیریت شهراهواز پرداخت.

وقتی که در شهر ما هنوز در اینکه درخت بی زبان کاناکارپوس مقصر اصلی نفس تنگی هاستl یا نه ، درمانده ایم؛!

وقتی هنوز مسئولان تراز اول کلان شهر اهواز در اینکه دفع آب های سطحی وظیفه شهرداری است یا نه ، بلاتکلیف اند!؟

وقتی در ایامی که باران و آب های سطحی به همراه خود فاضلاب را به شب چله ، که ایرانیان با هر بضاعتی ، طولانی ترین شب سال را دور هم می نشینند و قصه و حکایت و خاطره ای می گویند و یاد آوری می کنند که حتی طولانی ترین شب ها هم مانند هر دشواری دیگری رفتنی است ؛ می آورند واسباب زحمت در آخانه های مردم شده اند…!!

وقتی مدیر فعال بهداشت غرب اهواز تاکید دارد که آهک پاشی خیابان ها و جوهای روباز برای پیشگیری از بیماریهایی که سالهاست ، دیگر فقط نام ترسناک آنها در اذهان باقی مانده ، ضروری و الزامی است.!

وقتی که…مدیریت بحران استان می گوید و به درستی می گوید :

تقدیرمدیران از یکدیگر در مواقع بحران ، نمک پاشیدن بر زخم مردم است ؛

وقتی دستگاه عریض و طویل استانداری و یا مدیریت ارتباطی آن در مورد تعطیلی مدارس و آموزشگاه ، بدشواری می تواند مردم را از سر در گمی نجات دهد و اطلاعیه ها خود سر درگمی می آورند ، که بدلیل آلودگی شدید هوا چه مقاطعی تعطیل است؟؟

وقتی که متاسفانه در مصاف با طبیعت و عوامل روح افزای طبیعت مانند باران که همیشه در لطافت طبعش خلاف نبوده و نیست ، مدیریت شهری کم‌ می آورد و نمی داند چگونه از آن بهره ببرد و یا با آن کنار بیاید و یا از اثرات بحرانی آن بکاهد!؟

وقتی که بحران سیل و آبگرفتگی و پس زدگی فاضلاب و خیابان های حفاری شده برای انجام و بهبود کار ، مدت ها با بی برنامگی ، مردم را عاصی و آزار می دهد…!!
(نمونه ها بسیار است.)

وقتی که رها و جاری شدن فاضلاب در تمامی فصول سال در خیابانهای کلان شهر اهواز دارد به امری بدیهی و عادی تبدیل و عابرین بناچار با پا گذاشتن اجباری و عبور از آن عادت کرده اند و…!

و وقتی و وقتی های دیگر‌که قلمم خیلی بچرخش در نمی آید ، -چون همیشه معتقد به نگاه مثبت به زندگی بوده ام-

چرا امثال نوبختها و بعضی رسانه ها به تعریف و تمجید مدیران و خاصه مدیران شهری می پردازند…؟!

چرا بی آنکه اندکی احساس خوشایند ، از عملکرد مثبت در اذهان شهر و مردمان آن نطفه ببندند ، این همه از مدیران شهری ، مدیران ارشد و سیستم مدیریت شهری تعریف و تمجید می شود…!!!

آیا مدیریت شهری هم مانند مسابقات وزنه برداری است که برای کسی که دو سهمیه اول را چراغ قرمز گرفته و برای شانس آخر می آید ، به ایشان روحیه می دهند که شاید در این حرکت تکانی بخورد..!!

اعتقاد دارم استان و کلانشهر ما که دغدغه‌های فراوان زندگی اولیه را یدک می کشد ، نیازمند مدیرانی کار بلد و کاردیده و آزمون پس داده است که بجای هنر ظهور و بروز در فضای مجازی ، در فضای واقعی تدبیر واقعی و برنامه ریزی نمایند…!

و امید امثال آقایان : نوبخت ها و سایرین که بهر نیت و بدون استدلال و اطلاع از مشکلات مردم زبان به تعریف و تمجید می گشایند ، روزی بخود آیند که مدیران شهری را با برنامه ها و اجرای برنامه ها و نظارت ضمن اجرا و ارزیابی بعد از اجرای اصولی پروژه ها سنجیده و تقدیر نمایند و نه با عکس های بقول این روزها ، سلفی و با چکمه و با راه رفتن در آب…؛! که این کار خیلی دشواری نیست و از هر نوجوانی هم بر می آید.

انسان موجودی است که پیشگیری را آموخته و می داند ؛

انسان غلبه بر عوامل طبیعی و فراتر از آن همزیستی با طبیعت را پشت سر گذرانده است ؛

امیدوارم که مدیران ارشد استان و شهر ما هم از شایستگان و مشاوران کار بلد بهره ببرند و شایسته گزینی را سر لوحه اقدامات خود قرار داده ، که بزرگان از عهده ی انجام کارهای بزرگ بر مئ آیند و پی اساسی را بنیان می گذارند.

و امیدوارم حضورشان در فضای مجازی و رسانه ها در آینده برای خبرهای خوب باشد و نه اعلام اخبار بحران…!

زیرا دل همه ی ما اهالی خوزستان سربلند و دل ایران سر فراز ، از سیل و آبگرفتگی ها ، گرفته ؛ دل همه ی ما از رنج خواهران و برادرانمان در کوت عبداله و حصیراباد و منبع آب و کوروش و زیتون و… گرفته است…!

ادامه دارد…