تاریخ انتشار خبر: 31 مرداد 1396 | 23:16:43
کد خبر : 1038

اندر احوالات باخت باخت شورای پنجم کلانشهر اهواز و عرض تبریک به برادران اصلاح طلب و حومه(با ویرایش مجدد)

پبشگفتار : از میان ۲۰ کلانشهر،  اهواز وقم ،از جمله شهرهایی بودند که اصلاح طلبان شورای پنجم را باختند و شورا را دو دستی به اصحاب و اذناب جماعت ” حریف” با یک دسته گل به آب داده، تقدیم نمودند. که از این بابت باید به والی  اعظم و نواب خامس ، فرماندار محترم و […]

پبشگفتار :
از میان ۲۰ کلانشهر،  اهواز وقم ،از جمله شهرهایی بودند که اصلاح طلبان شورای پنجم را باختند و شورا را دو دستی به اصحاب و اذناب جماعت ” حریف” با یک دسته گل به آب داده، تقدیم نمودند. که از این بابت باید به والی  اعظم و نواب خامس ، فرماندار محترم و سردفتر کارآفرینش،محافل و احزاب هیجده گانه و تنی چند از مدیران کل ادارات که زیرزمینی با ساز ناساز لیست عجیب می دادند ، و…… تبریک گفت !!! و من هم اصالتا از طرف خودم وبه  نیابت از طرف مرحومین، عبید زاکانی ، میرزا علی اکبر خان دخو و کیومرث خان صابری فومنی و سایر اذناب ابدار خانه، “ڱل آقا “، این فتح الفتوح را تبرک و تهنیت عرض می نمایم و دستان یکایک عزیزان صدر الاشاره را به گرمی می فشارم …..هر چند، در آن روی سکه ، سونامی شورای پنجم
اهواز، همگان را به سرحد شوک عظیم و اندوه کثیر فرو برد و یک عده قلم بدست ،با رمل و اسطرلاب های زنگار زده، با صغری و کبری چیدن، بعد از مرگ سهراب، متفق و متحدبه یک اجماع واحد رسیدند که باخت اصلاح طلبان در شورای پنجم فقط و فقط یک  مقصر و متهم  دارد و آنهم کسی نیست جزء [پدر خوانده]، ایا واقعا سونامی شورای پنجم اهواز تنها یک مقصر و متهم داشت ،نقش سایر مدعیان رنگارنگ در این آش در هم جوش چه بوده است  !!!؟؟؟؟ اینهم از کرامات دیگر است و شیره را خوردند و گفتند شکر است … بیچاره (پدر خوانده  )
که از چپ و راست و میانه کاسه ها و کوزه ها را بر سرش شکستند.

حکایت یکم :
باباطاهر  عریان می گوید :
خوشا آنانکه هر از بر ندانند
نه حرفی در نویسند و نه خوانند
من یکی که از ” هر” و ” بر ” شورا و شهرداری خودم را معاف کرده بودم ؛ اما  همینکه نسخه شهردار اصفهانی برای کلان شهر اهواز  را از   زبان تئوریسین زبر دست شورای پنجم را شنیدم زدم زیر آواز و درود فرستادم به روان بابا طاهر بریان :
خوشا آنان که هر از بر ندانند …..
دل بی تش کبابم …
روزگارم  روزگار….
تازه فهمیدم زیره به کرمان و رطب و خرما و نفت و رود خانه کارون را به اصفهان بردن هنر است .
آقا تا دیروز می خواستیم دست کم ۵ وزیر خوزستانی به کابینه ی حسن روحانی تحمیل کنیم
اما با دریغ و درد دوستان شورای پنجم کفگیرشان به ته دیگ خورد که ما باید شهردار غیربومی از اصفهان بیاریم …
خدایا شکر که شورا اب پاکی را روی دست حسن روحانی ریخت و گفت : نگرد نیست …قحطی شد

حکایت دوم :
سونامی، باخت باخت پنجمین شورای کلانشهر اهواز هزار یک دلیل بی بدیل دارد که باید مثل شهرزاد قصه گو باید بشینم لب کارون و حکایت ها بگویم اما نمی دانم چرا از مجموع هزار و یک دلیل چرا عده ای فقط سراغ یک دلیل آخر رفتند و کاسه و کوزه ها را روی سر وی شکستند !!!

حکایت سوم:
شمارش معکوس شورای پنجم  برای  انتخاب شهردار شروع شد ـ از قالیباف شروع کردند اما در
در آخرین گعده  اعضاء شورای شهر  از ۱۸ گزینه مطرح برای شهرداری ۴ گزینه دکتر وطن خواه،  سیدکریم حسینی، علی رضاعالیپور و جمالی نژاد به عنوان ۴ گزینه نهایی اعلام شدند.

مارا چه شده که از گزینه های طراز اول برای کلانشهر اهواز همچون قالیباف و مقتدایی و …..  باید عبور کنیم و بر اساس لابی به جمالی نژاد اصفهانی و وطنخواه برسیم ؟
خداوند همه ما را عاقبت بخیر بکند

نتیجه گیری :
چه خوش گفت ان مرد در باران :
اخلاق و مروت و جوانمردي در استان در حال خشك شدن است.
كارون بخشكد ، اما مردانگي و صداقت نخشكد  ـ زاینده رود اباد و سر شورا سلامت باد

فعلا عزت زیاد
خداحافط تا بدرودی دیگر
محمد شریفی