به گزارش خبرگزاری ؛حسین علیخانی فعال سیاسی-اجتماعی در یادداشتی باعنوان: انتخابات ۲۸ خرداد؛ رای نمیدم ؛ رای میدم ! سالهای سال است به خرداد پر حادثه عادت داریم. کاش میشد خرداد را به نام دیگری بخوانیم تا مثل الان که خیلی ها بر دو راهی مانده اند: رای بدهند یا ندهند مطمن تر شوند؛ لذا […]
به گزارش خبرگزاری ؛حسین علیخانی فعال سیاسی-اجتماعی در یادداشتی باعنوان: انتخابات ۲۸ خرداد؛ رای نمیدم ؛ رای میدم !
سالهای سال است به خرداد پر حادثه عادت داریم. کاش میشد خرداد را به نام دیگری بخوانیم تا مثل الان که خیلی ها بر دو راهی مانده اند: رای بدهند یا ندهند مطمن تر شوند؛ لذا قبل از طرح دیدگاهم خوبست نظرات برخی اصولگراها ؛اصلاح طلبان و اعتدالگرایان را بدانیم ؛ مسیح مهاجری مدیر مسول محافظه کار روزنامه جمهوری اسلامی درباره انتخابات ۱۴۰۰ گفته: خدا به دادمان برسد ؛ مردم از شورای نگهبان عصبانی هستند؛اصلاح طلبان هم مانند اصولگرایان دستهای تندرو دارند که همیشه کارها را خراب میکنند؛ البته مفاسد مالی که امروز کشور را گرفتار کرده، از زمان دولت نهم شروع شد؛ دولت آقای روحانی هم در دور دوم بسیار ضعیف عمل کرد و هیچ رئیس جمهوری حرف گوش نکنتر از آقای روحانی نبوده اصلاح طلبان و روحانی علیرغم خدماتشان با عملکرد ضعیف خود به مخالفین شان؛ خدمت فراوانی کردند؛ یکی از مصیبتهای ما در این سالها تشنگی قدرت بوده و این تشنگی در مقابل شیفتگی خدمت قرار دارد و مصیبت دیگر اینست که نسبت به هم دروغ میگوییم وتخریب میکنیم و تهمت میزنیم و اینها در قاموس انقلاب اسلامی نیست.اما روزی که نتایج بررسیهای شورای نگهبان درباره صلاحیت داوطلبان ریاست جمهوری به اطلاع عموم رسید تعدادی «خودانقلابی پنداران» با شادمانی زایدالوصفی این عبارت را به زبانآوردند که «ما امروز به مرحله خالصسازی انقلاب رسیدهایم و یقیناً موفق میشویم» این چه حرفی است؟ (ایسنا) شرایط کشورمان بسیار حساس و در مسائل داخلی، بحران اقتصادی، فسادهای اداری و مالی، جنگ قدرت بیمهار و بیپایان، بیقانونیهای رایج و مشکلات معیشتی مردم، وضعیت را به نقطه جوش رساندهاند. در مسائل خارجی هم بلاتکلیفی روابط با غرب و مخاطرات روابط با شرق،اوضاع بحرانی منطقه و قفلهایی که بر اکثر درهای روابط با بیرون مرزها زده شده، دشواریهای کمنظیری را پدید آوردهاند. سروسامان دادن به این وضعیت نابسامان، امری ناممکن نیست ولی این کار فقط از عهده کسی برمیآید که قدرت ذاتی و نفوذ شخصیتی او در حد یک رجل واقعاً سیاسی و مذهبی آنگونه که قانون اساسی در نظر گرفته است باشد نه آنگونه که شورای نگهبان؛ معمولاً با مسامحه در نظر میگیرند.این اقدام از نظر ما فقط به معنای حذف اصلاحطلبان نیست، بلکه پیام اصلی آن حذف مردم از فرآیند تصمیمگیری در امور کشور است. اصلاحطلبان با معرفی طیف گستردهای از افراد و گرایشها کوشیدند تا از هرگونه تنش در جریان انتخابات جلوگیری کنند؛اما مشخص شد که گروهی مصرانه میخواهند کاری کنند که مردم و صاحبان سلایق مختلف سیاسی در انتخابات شرکت نکنند و انتخابات با حضور حداقلی شرکتکنندگان و یک سلیقه خاص برگزار شود؛؛؛ محمد مهاجری، فعال اصولگرا هم در پیامی توییتری نوشت: «اگر آخرین نظرسنجی ایسپا را معتبر بدانیم ۴۵ درصدمردم گفته اند قطعا یا احتمالا در انتخابات۱۴۰۰ شرکت می کنند. یعنی ۲۷ میلیون نفر و ۳۸٫۵ درصد این افراد به آقای ابراهیم رئیسی رای می دهند. یعنی ۱۰٫۴ میلیون نفر و۵۲٫۷ درصد هم نمیدانند به کی رای می دهند ! یعنی ۱۴ میلیون نفر. اما انتخابات ریاست جمهوری سیزدهم از مهمترین اتفاقات سیاسی ایران معاصر است.تاکنون ۷رئیس جمهور با گرایشهای سیاسی متفاوت در پاستور حکمرانی کرده اند و نفر بعدی هم نمیتواند خارج از دو گرایش سیاسی موجود کشور باشد.پس انتخابات ۱۴۰۰ از چه نظر مهم است؟ به باور من در انتخابات۱۴۰۰ تفکر سیاسی حاکم بر کشور، از پستوی ابهام و دوپهلویی درمیآید و تکلیفش با خودش روشن می شود. وی با بیان اینکه شورای نگهبان همان شورای نگهبان است که بارها از این اتفاقها رقم زده، بیان کرد: ما نمیتوانیم با واقعیتها روبرو نشویم واقعیت شورای نگهبان تا بوده چنین بوده ؛ شورای نگهبان نیز پیرمرد؛ خانواده ماست که گرچه تعدادی از آنها جوان هستند اما روحیات آنها دچار فرسودگی است و ما باید با آنها کنار بیاییم.قرار نیست که این انتخابات آخرین انتخابات جهان باشد انتخابات مجلس که دراسفند ۹۸ برگزار شد،رکورد ضعیف ترین مشارکت مردمی را شکست . پاسخ به این سوال(هرچه باشد) نقطه عزیمت تفکر سیاسی کشور به سمت ساختارهای سیاسی جدید است. مشاهده سیاسی کشور نشان دهنده آنستکه نتیجه بر مذاق بسیاری فعالان سیاسی کشور ( بطورمشخص بخش پرهیاهو وپرمدعای اصولگرایان) خوش آمده و نظام اندیشه ای منبعث از آنها بدنبال تکرارش است..به این ترتیب و در خوش بینانه ترین حالت ، نرخ مشارکت بیش از۴۰درصد نخواهد بود.حق مردم شرکت در انتخابات است اما وقتی که این حق را محترم بشمارید و مهم بدانید، به هر شکلی که شده برای اینکه مردم در انتخابات شرکت کنند تلاش میکنید.وی یادآور شد: وزارت کشور در این زمینه چه کاری انجام داده ؟ چند نشست با صاحبان ایدههای سیاسی و رسانهها برگزار کرده و از آنها کمک خواسته که بگویند چه کاری کنیم که مردم در انتخابات بیشتر مشارکت کنند؟ یعنی حتی مسئولان اجرایی هم این کار را نکردند یا شورای نگهبان چه کاری برای مشارکت بیشتر انجام داده یعنی مجموعه سیستمهای اجرایی و نظارتی هیچ پالس مثبتی برای مردم نفرستادند محمد عطریانفر عضو شورای مرکزی حزب کارگزاران سازندگی هم در گفتگو با خبرنگار مهرگفت” اصلاحطلبان نباید صحنه را خالی کنند، در منطق اخلاق سیاستورزی اصلاحات این نکته نهفته که صحنه انتخابات صحنه ترک نیست بلکه صحنه حضور است.عضو شورای مرکزی حزب کارگزاران سازندگی اظهار داشت: تمام تلاش جبهه اصلاحات برای حضور سیاسی و اجتماعی و انتقال پیام این تفکر به جامعه است، بنابراین قهر با صندوق رأی حتما پدیده نامانوسی است و با اصلاحات سازگاری ندارد و سیدمحمد خاتمی هم ۲۱ خرداد دعوت به شرکت در عرصه انتخابات و سرنوشت کشور نمود؛ اما رهبر معظم انقلاب هم فرمودند: حضور پر شور مردم در انتخابات؛تأثیر زیادی در قوت تواناییهای دولت منتخب دارد و موجب افزایش آبرو، امنیت و قدرت بازدارندگی کشور میشود.ایشان پس از تأکید بر مشارکت در انتخابات، «انتخاب مطلوب و خوب» را مورد تأکید قرار دادند و گفتند: دولتی باید تشکیل شود که دارای کفایت و مدیریت، با ایمان، لبریز از امید و معتقد به توانمندیهای داخلی باشد چرا که اگر مسئولین دولتی ناامید باشند کاری از پیش نمیرود.کسانی باید بر سر کار بیایند که معتقد به مردم و جوانان باشند، عنصر جوان را قدر بدانند، عملکرد انقلابی داشته باشند و حقیقتاً عدالتخواه و ضدفساد باشند “نهایتا نگارنده معتقد است حتی پس از تذکر رهبری به شورای نگهبان در خصوص رد صلاحیت ها و توجه به حرمت کاندیداها اتفاق خاصی نیفتاد و البته در مناظرات این هفت نفر هم برنامه مدونی؛ بالاخص در حوزه اقتصادی و نقش تحریم و کرونا بر اقتصاد و معیشت مردم را ندیدیم و اخلاق و سیاست سالم را هم در سه دور به چالش مجدد کشیدند اما عجالتا میدانیم در دنیایی که اکثر قلدرانِ نظام سلطه و بربریت مدرن و دست نشاندگان منطقه ای و وطن فروشان و مزدورانشان و شبکه های معاند و رسانه های غربی دندان تیز کرده تا هر لحظه آشوب جدیدی برپا کنند یا مشروعیت و قدرت نظام و یکپارچگی ایران را زیر سوال ببرند لذا بهترین راه حضور مردم در انتخابات و احیای حق شهروندی آنان است؛ بهر حال منبعد باید ساختار نهادهای مدنی قدرتمندی را پایه گذاری نماییم تا بتوانیم در سنولات بعد هوشمندانه تر در صحنه های ملی حضور یافته و انحصار نهادهای قدرت را به چالش بکشیم؛ لذا من ۲۸ خرداد مثل اکثریت جامعه رای میدهم؛ چون حقِ شهروندی خود میدانم و شرایط حساس و اعتبار کشور در نظام بین الملل را درک میکنم.