تاریخ انتشار خبر: 21 فروردین 1401 | 16:11:55
کد خبر : 12765
یادداشتی از حسین علیخانی:

امان از کلپتوکراسی فاسدی که مستمری بگیران  را ثروتمند میدانند؟ 

به گزارش خبرگزاری زاگرس نشینان؛حسین علیخانی فعال سیاسی-اجتماعی در یادداشتی باعنوان:امان از کلپتوکراسی فاسدی که مستمری بگیران  را ثروتمند میدانند؟  معمولا دزدسالاران  مردم را  فدای افزایش ثروت دلالان و قدرت سیاسی گروهی خاص میکنند که این مصیبت  با اختلاس و فساد در  بودجه های دولتی و حتی غیردولتی فاجعه بار میشود و هزینه  مدیریت رانتخواران […]

به گزارش خبرگزاری زاگرس نشینان؛حسین علیخانی فعال سیاسی-اجتماعی در یادداشتی باعنوان:امان از کلپتوکراسی فاسدی که مستمری بگیران  را ثروتمند میدانند؟ 

معمولا دزدسالاران  مردم را  فدای افزایش ثروت دلالان و قدرت سیاسی گروهی خاص میکنند که این مصیبت  با اختلاس و فساد در  بودجه های دولتی و حتی غیردولتی فاجعه بار میشود و هزینه  مدیریت رانتخواران از منابع  ملی و مردمی آنها  بمراتب بیشتر از اجرای آن خواهد  بود زیرا  فساد از سطوح کلان  به خرد سرازیر و تباهی و سقوط اخلاق و جامعه را تسریع  میکند و در اولین گام ، حقوق مدنی و شهروندان کشور  به یغما میرود و جالبتر اینکه بعلت کمبود سیستم و مراجعِ  ناظر  بررسی کننده ، ظلم  بر مردم عیان تر  و مردم کوچه و  بازار هم  این دزدیهای کلان را  میبینند و تصور میکنند حقوقشان دزدیده شده که درست هم  فکر میکنند و حالا انواع دزدیهای خشن در جامعه  به  فرهنگ عمومی تبدیل میشود تا اقتصاد کشور  به  چاه ویل  برود و در ادامه هم سقوط اخلاقِ انسانی و ایمانی دو رکن اصلی  نظامی  میشود که  با حضور هیچ پیامبری کنترل نخواهد شد چون غارت عمومی توسط گروهی خاص به الیگارشهای وابسته به حکومت رسیده تا چیزی شبیه حکومت اوکراین که جنگ را  بر مردم بیچاره  برای حفظ  منافعشان تحمیل کردند؛ تبدیل گردد تا همین گروههای خاص از تحریمهای خودساخته ی  بعدی  به سود کلان  برسند  مگر اینکه اجرا و تبعیت از قانون و استفاده از خرد جمعی و تخصص و تجربهِ  شایستگان و اعتماد  به مردم و تقدم اقتصاد  بر سیاست ، فرصتهای ساده ای  برای گام  برداشتن در  بستر توسعه و تحول را  فراهم آورند که با توجه  به شواهدِ  موجود اینچنین نمیشود و شاید حالا بخوبی فهمیده باشیم که انقلاب اسلامی  بجای تغییر جهان  بهتر است  برای رفاه و تغییر  بنفع مردم و نظام خودش که  فعلا  با ابربحرانهای خودساخته و تحریم های چهل ساله مواجه است گام بردارد البته تا زمانی که  مردان مدعی حکومت، گرفتار سیاستهای فقرپرور خویشند  بهبود حاصل نمی شود هر چند بسیاری از آقایان و امامان جمعه هنوز هم دست بردار نیستند و آنقدر که در فکر  طرح صیانت و  برخورد  با روزه خوار ان هستند بفکر  آنان که احتمالا بخاطر نداری هم روزه  میگیرند،  نیستند و در ماه خدا هم گرانی، تورم و فقر و فلاکت مردم را  نمیبینند؛ حتی برخی علما بقدری حالشان خوبست که ما را  یاد امام در اول انقلاب می اندازند که  از دست اکثر اینها فریاد میزد: آقایان بداد مردم برسید علمای اسلام  به داد مردم برسید و این موارد ساده و بدیهی علیرغم رشد در برخی امور کلیدی کشوروحتی افتخار  قدرت بازدارندگی ایران در صحنه های بین المللی که درایت رهبری را  بدنبال تحققش داشته  بابی  برای ورود  به بحث حداقلی نگارنده است که مدتهاست از  بی تدبیری دولت و برخی وزارتخانه هایش مانند سایر منتقدین  می نویسد: وزارت صمت و کار و رفاه اشتباهی و معاونت رییس جمهور در برنامه  بودجه، کشور را  بر لبه پرتگاه برده اند اما هنوز کوچکترین تاثیر آنرا نمی بینند برای همین است که برخی مخاطبان میگویند کو گوش شنوا ؟ بله کو گوش شنوا ؟ و چون میدانم گوش شنوا هست اما دنده پهن های شکم سیر خود را  به کری زده اند آنقدر فریاد میزنیم  تا گوشهایی که خود را  به کری زده اند پاره شوند.

از سوی دیگر  برای تبیین بدی شرایط  ناهمتراز فعلی خوبست بگوییم:  بسیاری از جوانان  باسوادی که مانند برده  باحقوق اندک برای پیمانکاران  تشکیلات دولتی کار میکنند هم  باید  مانند: بسیاری مستمری بگیران تامین اشتباهی که از  بدو اقدام دولت  به پرداخت یارانه  به مردم دم  برنیاوردند که یارانه معیشتی بنزینی، آب و نان و گوشت من کو و با سیلی صورتشان را سرخ نگه داشتند الان عملا در لیست ۱۸ ملیون حذف شده ثروتمندان ! قرار میگیرند و همسو  با این نقد؛ مستمری بگیران  با دریافت حقوق زیر و روی خط  فقر، این ظلم و ناهنجاری که دستپخت وزارتخانه بیکار و الیگارش هایی است که بدون توجه  به واقعیتهای جامعه نسخه همه را می پیچند تا جیب گروهی خاص را پرکنند و  نمیدانند تنها کسانی در این مملکت دستشان  به دهانشان میرسند که یا مفسدند یا واقعا ثروتمندند که  لیستش را دارند و مابقی حتی  طبقه متوسط که بزودی  به صفِ  فقرا می پیوندند و یک زندگی بخورنمیر دارند ثروتمند محسوب نمی شوند و اصلا  اگر هجده ملیون ثروتمند در کشور داشته باشیم حتما از  بدنه حکومت و ویژه خواران و دلالانی هستند که خوب میشناسند پس این همه بازی  با روان جامعه بیمار و بحران زده بالاخص با حذف ارز ترجیحی که میتواند در زمان مناسبی اجرا و راهکار ی برای افزایش رفاه عمومی و اعمال سیاستهای اقتصادی در حق مردم قلمداد گردد چه تعبیری  بجز ندانم کاری دولت دارد ؟

بهر حال در صورت تحقق حذف ارز ترجیحی در سالجاری  باید ۸۵ ملیون جراحی اعصاب و روان و جسم  مردم ایران را زیر تیغ جراحی  فلاکت ببرند زیرا گرانی و تورم و تبعات خطرناک آن در جامعه ، غیرقابل مهار و پوست  موز زیر پای رییسی انداخته اند  تا او هم  باورکند اجرای این سیاستها در شرایط  بحرانی کنونی امکانپذیر است  بهمین دلیل  پولپاشی  با نام انواع  یارانه در دستور کار قرار گرفته چون میدانند همین الان هم  قیمت بسیاری از کالاهای اساسی  بیشتر از ۱۰۰%  و  بنفع رانتخوارانِ مفسد شده است و از سوی دیگر شناسایی و پرداخت یارانه هایی که باید  بسمت تولید برود  با بدترین شکل ممکن در جمع آوری اطلاعات  به مشکل بزرگتری  مبدل شده تا بپرسیم : یک سیاست درست  در یک زمان غلط کار درستی است؟

مگر  کلپتوکراسی فاسد دولتی و الیگارشهای  مفتخور نظام از امثال مستمری بگیران هم  نگذرند و آنها  را در لیست ثروتمندان بگذارند نهایتا دولت نباید مدیران پرورش یافته در مدرسه ی  فساد را  بر امور اجرایی  مردم بگمارند زیرا رییس جمهوری که مایل  به تغییرات بهتر  برای جامعه ست  باید نتیجه اعمال سیاستهای بیخردان اقتصادی که منجر  به نارضایتی شدید مردمی که فعلا آتشفشانِ خاموشند و هر لحظه ممکن ست  فوران کنند را پیش بینی کنند البته حتما منافع عده ای خاص در تداوم  تحریمها و تا زمانیکه مانند کنه به بدنه دولت چسبیده و از خون مردم میخورند  با یارانه یک ملیون تومانی هم این اقتصاد سرطانی درست نخواهد شد زیرا لیدردلالان ،برخی از همین مسولان دستگاهها وکلپتوکراسی فاسد دولتی و آنانی هستند که بودجه را  میبلعند و دولت را  بر انگشت خود میچرخانند. بهر حال  با توجه به شاخصهای موجود، سال جدید ، سالِ  فرصتهای  بینظیر ایران در ثروت و قدرت سازی و اصلاح امور درداخل و نظام بین المل ست،پس  با تداومِ  فرایند کنونی، فرصت سوزی نکنیم