به گزارش خبرگزاری زاگرس نشینان؛رضاخصالی فعال سیاسی-اجتماعی در یادداشتی باعنوان:امام خمینی؛ چرا و چگونه؟! تاریخ و تمدن را اندیشه ها سادته اند. هر آینه فکر و فکرت است که جمعی را به حرکت، ملتی را متعالی و تمدنی را پدید می آورد؛ منهایِ اندیشه و آمال تصور طراحی و یا تحقق تمدن خواه بسیط […]
به گزارش خبرگزاری زاگرس نشینان؛رضاخصالی فعال سیاسی-اجتماعی در یادداشتی باعنوان:امام خمینی؛ چرا و چگونه؟!
تاریخ و تمدن را اندیشه ها سادته اند. هر آینه فکر و فکرت است که جمعی را به حرکت، ملتی را متعالی و تمدنی را پدید می آورد؛ منهایِ اندیشه و آمال تصور طراحی و یا تحقق تمدن خواه بسیط خواه سطحی، میسور نمی باشد. بی تردید نام امام خمینی در تاریخ به عنوان بنیانگذارِ تمدن نوین جاویدان است و شاید مهم تر از این توصیف، علل آن باشد!
شاید در تاریخ به انسان های بزرگی برخورد کرده اید که حقیقتا عالم و صاحب سبک و آثار باشند اما تأثیر و یا نامشان در جامعه صرفا مکتوب است نه محسوس! در واقع اینکه چرا در طول قرن ها اجتهاد و اشتغال به امر دین یکی چون امام خمینی چنین تاریخ ساز می شود، مسئله و کنکاش اصلی است. باید گفت همواره انسان های برزگ هنجارشکناند. امام خمینی بر خلاف سایر حوزوی ها بود. اجتهاد او محدود به احکام حیض و نفاس نبود که در مقدمه کتاب ولایت فقیه صراحتا به نقد آن برخواسته است. او به شدت اهل فلسفه بود و این خود بزرگ ترین هنجارشکنی یک حوزویِ مجتهد است. عرفان را به غایت پاس می داشت و عامل به آن بود. تاریخ را به درستی و عاری از تعصبات جاریه تحلیل و تفسیر می کرد. در یک کلام، او در بینش با سایرین تفاوت داشت؛ ممکن است یک انسان بسیار سطح سواد و دانشِ عمیقی داشته باشد اما فهم اوست که به این داشته ها ارزش می بخشد. ای بسا باسوادان و دانایانِ کج فهمی که چه صدمه ها به اسلامیت و ایرانیت نزده اند!
باید گفت، امام خمینی ورایِ اجتهاد، یک حکیمِ جامع و عینا یک طراح تمام عیار در نسبیت ها بود. او به خوبی میان فقه و عرفان تناسب ایجاد کرده و نظریه ولایت فقیه را تدوین نمود. شاید هیچ جا به مانند منشور روحانیت امام نتوان عصاره اندیشه ها و بینش های او را یافت و می بینیم که امام چگونه به تحجر و تقدس مآبی می تازد و خط سیر آینده را به چه سان تدوین می نماید. دیگر وجه تمایز این مرد تاریخ ساز، تناسب سازی میان دین و ملیت بود؛ مسئله ای که خصوصا پس از مشروطیت با نگاه های رادیکالی و تفکیکی عامل اصلی انشقاق و دو دستگی در جامعه به شمار می آمد.
در پایان باید گفت، خمینیِ کبیر خلاصه جمله آمال و اندیشه هایِ تاریخ و تمدن ایرانِ اسلامی بود که به درستی و با درک صحیح از خوانش هایِ سطحی و بنیادین نخستین و بزرگ ترینِ، جنبشِ فراگیر و متداوم مردمی در تاریخ ایران را پدید و آن را برای آیندگان به یادگار گذاشت. این نهضتِ بزرگ که بر پایه اندیشه ها و از دلِ مردم برآمده، یقینا پایدار و برقرار است.