تاریخ انتشار خبر: 21 مرداد 1400 | 19:43:20
کد خبر : 10560
یادداشتی از حسین علیخانی:

اقتدار ملی را در تنور تقرقه و ظلم نسوزانیم

 به گزارش خبرگزاری زاگرس نشینان؛حسین علیخانی فعال سیاسی-اجتماعی در یادداشتی باعنوان: اقتدار ملی را در تنور تقرقه و ظلم  نسوزانیم با تسلیت ایام محرم که بنام سرور شهیدان عالم آقا امام حسین  ع به یکی از مولفه های قدرت شیعیان مبدل گشته  و اینکه آنحضرت با اندیشه و عمل حسینی نشان دادند که فکر و […]

 به گزارش خبرگزاری زاگرس نشینان؛حسین علیخانی فعال سیاسی-اجتماعی در یادداشتی باعنوان: اقتدار ملی را در تنور تقرقه و ظلم  نسوزانیم

با تسلیت ایام محرم که بنام سرور شهیدان عالم آقا امام حسین  ع به یکی از مولفه های قدرت شیعیان مبدل گشته  و اینکه آنحضرت با اندیشه و عمل حسینی نشان دادند که فکر و عمل درست و خداپسندانه و تن ندادن به ظلم؛ ملاک کارهای خوب در جامعه میباشد  ما  نیز  با درک حقیقت عاشورا درمیابیم که زبونی و استعمار و استثمار را نباید بپذیریم که او نیز به ظلم تن نداد  تا چراغ مردمان و آینده بشریت گردند  اما در همین زمان هم یکی از مهمترین عللِ ضعف یا عدم حضور کشور  بر ریل توسعه ؛ نشناختن ظرفیتهای بینظیر داخلی و شرایط کنونی ایران در نظام بین الملل یا ظلم و عدم رشد سیاسی اجتماعی در بین برخی سیاسیونی است که سیاست را  با هیاهو در جامعه به برندی شیطانی مبدل کرده اند بصورتی که دانایان و طبقه متوسط و نخبه در فرایند شایسته سالاری؛ حضورکمتری دارند و البته از گفتمان و تولید قدرت هم دورترند و در اکثر موارد رانتخواران مجیزگو؛ جایشان را پر کرده   یا آنانکه سواد رسانه یا همزیسیتی ندارند؛ تابع منویاتِ خودشیفتگانِ  بالادستی ها شده  و قطع جامعه نخبگان از حاکمیت را  با نتایج نامطلوبی مواجه نموده و دایره قدرت را تضعیف میکنند تا مثلا برخی ها مانند: سفرای روسیه  و انگلیس یا روباه پیر  به خود اجازه داده و  باز هم ادای دوران فاشیسم را درآورند؛  لذا باید شعور ملی را زنده و نخبگانی که رانتخوار نیستند  به گود فعالیتهای مختلف وارد شوند  تا این ساختار الیگارشی رانتی و مذهبی پدید آمده عده ای خاص که  با بیتوجهی به شعور جمعی؛ موجب حذف آنان شده اند اصلاح گردند ؛ از آنسوی ماجرا هم در آنسوی مرزهای شرق کشور  با تندروهای خشکه مغزان طالبان و در غرب  با سلولهای تروریستی وطن فروش و در شمال بعضا  با روسها و  باکویی ها و در جنوب کشور  با کشورهای فندقی حاشیه خلیج فارس  وهابی مسلک  و در کرانه ها و همه جای منطقه با امریکاییها و صهیونیستها  ؛ مدام باید وقت و انرژی بگذاریم و تحلیل برویم. ؛ حالا از خود بپرسیم آیا وقت آن نرسیده تا متوجه شویم  قواعد بازی جهانی؛ حاصل برایند تنازعِ  قدرتها شده تا آنان  با کسب برتری اقتصادی و جنگ نرم ؛ ما را مستهلک نمایند ؟ آیا اکنون زمان  تغیر راهبرد فرا نرسیده ؟ تا کی میخواهیم  چالش های داخلی و خارجی را به رسمیت نشناسیم ؟ چرا یک روز آب  و برق؛ یک روز رنج معیشت و بیکاری و عدم اشتغال؛ یک روز طلاق و تلنگر؛ یک روز بیماریهای جسمی و روحی مردم و عدم آرامش؛  یک روز عدم دستیابی به فناوری های روز دنیا و  دانش بین المللی یک روز مشکلات محیط زیستی و تحریم های مالی اقتصادی و هر روز هم گرفتار  بیماری و مرگ و میرهای کرونایی عزیزانمان باشیم؟ … حالا  اکثر میگویند کرونا که اصل چالش امروز ما است  اما من میگویم:  ضعف اقتصادی و مدیریت جامعه؛ پاشنه آشیلِ قدرت ملی و البته هویت ملی؛ مهمترین مولفه  قدرت اجتماعی و خیلی ها هم میدانند که هویت ملی با چه عناصری تبدیل  به قدرت میشود اما باز هم  برآتش تفرقه و موضعگیریهای جناحی گروهی خویش میدمند تا بنفع دشمن؛ تنور خویش را گرم نگه دارند و  بسیاری  هم  بر نقش  برجسته تقویت هویت ملی و افزایش عزت نفس ملی که بنیادی ترین اصل قدرت یابی و اقتدارافزایی  با حمایتهای حکومت و فرهنگ عمومی است؛ راه  مینایانند  تا اعتلای قدرت ملی را افزایش دهند. برخی هم میگویند: اقتصاد ؛مولفه  بنیادین تقویت قدرت ملی در جهان پیچیده کنونی شده که این یکی هم  پاشنه آشیل کشور است؛ اما نمیدانیم چرا علیرغم این همه مصیبت های کرونایی و اقتصادی باز هم در گروهها و فضاهای مجازی  با منفی نگری و  فحاشی و بداخلاقی های مکرر؛ رقبا و دیگران را نگران و قبل از اینکه ویروس کرونا جان مان  بگیرد این همه منفی بافی ها روحمان را کشته و جان میستاند؟  نهایتا وقت آن است تا بپرسیم که آیا می‌توان بدون استراتژی منطقه‌ای و بین‌المللی، کشوررا مدیریت کرد؟ آیا مدیریت داخلی بدون استراتژی بین‌المللی مقدور است؟ آیا میدانیم که : در نظام بین‌الملل، هیچ کشوری  به کشوری دیگر، مجانی احترام نمی‌گذارد مگر اینک قدرتمند بشویم و آیا میدانیم روباه پیر یا انگلیس علیرغم مخالفت آمریکاییها، روابط عمیق  بانکی و مالی با چین را به توافق و امضا رساندند و امید روسیه اینست که با تبدیل شدن به مهم‌ترین بازیگر در سرنوشت سوریه، آمریکا را در رابطه با کریمه، اوکراین، شرق اروپا، موشک‌های مستقر آمریکا در شمال شرقی اروپا و تحریم‌های اقتصادی مجبور به مصالحه کند.؟آیا میدانیم روابط بین‌الملل مانند چتر یا تارعنکبوتی گسترده  به هم پیوسته شده اند و  سیاست خارجی و استراتژی ملی نمی‌تواند براساس توصیه‌های دم دستی برخی نومحافظه کاران یا این و آن ، ما به ازای مثبت تولید کند.  بنظرم یک بار هم شده از خودمان بپرسیم که  ما هم  تا کنون؛ دیگران را چگونه از خود بی‌نیاز کرده‌ایم تا در مدار حساسیتهای آنان وارد ‌شویم و منافعش را ببینیم ؟ حال نتایج  برخی دلمشغولیهای ما در همین زمان  مرگ و میرهای فراوان کرونایی در بین هموطنان عزیزمان و شکل گیری دولت جدید  ایران است که  باید قدرت منطقه‌ای شوداما آیا  نمیتوانیم  ظرفیت‌ها و استعداد‌های خود را بروز دهیم تا در مدار‌های قدرت، ثروت، صنعت و فرهنگ منطقه‌ای و جهانی حضور داشته باشیم ؟ جالبتر اینکه همه  میدانیم که تحقق این آرمان‌ها محتاج یک استراتژی جدید و تغییر ذهنیت دولتمردان است: قدرت، مصونیت و شوکت کشور در ایجاد روابط متقابل و در سایه نیازمند کردن دیگران به خود را  باید پرورش دهیم تا  مانند برخی کشورهای شرق آسیا که در آرامش، کار و زندگی روزگار میگذرانند ما نیز بتوانیم حداقل رفاه نسبی مردم را فراهم کنیم البته آنها در داخل به تفاهم رسیده‌اند و  با محیط خارجی هم بدین منوال اما ما هنوز بدنبال تنش و تفرقه ایم و بجای اینکه همراه  با مردم و همگام  با دولت تلاش کنیم  با تحولات روز جامعه و دنیا همراه شویم  باز هم بعلت برخی خودخواهی ها و تعارض منافع و فساد بیشمار؛ این کار را باور نداریم. آن‌ها  با توجه به تاریخ و حساسیت‌های ملی و هویتی خود به وجوه مشترکی رسیده اند و اکثر این کشورها در  مسیری مطمئن در حال پیشرفتند و  بهمدیگر تنیده و صلح‌ پایداری ایجاد کرده‌اند. در عین حال، تنش‌ها و اختلافات خود را دوجانبه و چندجانبه و  بدور از هیاهو، مدیریت می‌کنند مثلا: طبق آمار سال گذشته، ۳۹ بانک چینی ژاپنی و کره جنوبی،رویهم ۳۷ تریلیون دلار سرمایه به اشتراک گذاشته اند و بزرگترین بانک جهان، بانک صنعتی و تجاری چین با بیش از ۴ تریلیون دلار سرمایه و کره‌ جنوبی با ۷ بانک و دو تریلیون دلار سرمایه در میان ۱۵ کشور برتر دنیا هستند. در مقابل، ۳۷ بانک آمریکا، انگلستان، فرانسه و آلمان، ۳۳ تریلیون دلار سرمایه در اختیار دارند و بزرگترین بانک در میان کشورهای خاورمیانه، بانک ملی قطر با حدود ۲۰۰  میلیارد دلار سرمایه شده است لذا  پاسخ به این سئوال‌ها می‌تواند از زوایای مختلف ارائه و بررسی شود. اما آنچه واضح است: عموم کشورهای آسیایی، به نوعی تفاهم داخلی و اندیشه های مشترک برای توسعه و دوری از دشمن سازی و تندروی و تعامل از درون رسیده‌اند. تا برخی نتایج مطلوب این همگرایی را ببینند؛ نتایجی مانند:

۱-  باور کرده اند مبنای تمدن جدید در تولید کالا و ارائه خدمات ؛ معرفی و تولید کالا و ارائه خدمات به نظم اجتماعی، نظم قانونی و نظم سیاست گذاریهایشان وابسته شده تا مهمترین وظیفه حکومت و دولت ایجاد و حفظ این نظم گردد

۲- تولید کالا، برای  ملت شان، ثروت و امکانات را  به ارمغان آورده و در نظم داخلی، سیاست‌های اقتصادی، تجاری و بانکی برای داخل و خارج کشورشان کاملا شفاف و در نظم داخلی،با اخلاق حرفه ای و انسانی؛ رقابت برای عموم آزاد و دستگاه قضایی و نمایندگانشان  حامی بازار و رقابت شده اند. 

۳- نظم اجتماعی و اقتصادی، به تدریج جامعه مدنی آنان را تقویت و فساد را مرتفع نموده تا قانون ؛آرامش، امنیت و در نهایت مشروعیت پدید آورند بالاخص این نظم در شبکه مالی، تجاری، فنآوری، اقتصادی و یادگیری بین‌المللی تکامل پیدا کرده و همه برای ماندن در نظام بین الملل میکوشند تا به جای من ؛  ما شوند. نمونه‌های این نظم: چین، ویتنام، اندونزی، مالزی،سنگاپور، کره‌جنوبی  با مقیاسهای مختلف و بقیه آسیاییهاو برخی کشورهای حاشیه خلیج فارس بدین منوال…اکنون نتیجه میگیریم که: ایران  بغیر از دفاع از مردم و صیانت از کشور در حوزه دیپلماسی و تعامل  با دنیا؛ در حوزه های مدرن و تجهیزات دفاعی و استفاده از ظرفیتهای بینظیر درون کشور  بایستی با تعامل و  بدور از هیجانات کاذب افراطیون با هوشمندانه  و تغییر ذهنیتی جدید  به نفع مردم و هویت ملی گام بردارند  و  با  تمرکز  بر صیانت از منافع ملی و مردم ایران و ایجاد دولتی  توانمندتر  با حاکمیت ملی منسجم‌تر مشارکت نماییم  تا این راهبرد را ارتقا بخشیم در غیر اینصورت  هرگونه اظهارنظر افراطی منفعت طلبان و بیخردی؛ بیخردان   به دوگانه سازيِ  ميان قدرت ديپلماسي و نظامي و میدانی  منجر خواهد شد و تضعيف هر دو وجه  قدرت ایران را فراهم میکنند پس  باید هوشمندانه “بتوانیم؛  ترکیبی از قدرت نرم و سخت را درهم آمیزیم ؛تااز مهمترین ابر بحرانهای کنونی کشور مانند: فقر و فساد و  بیکاری و ضعف معیشت  و کرونا   و عدم وفاق روشنفکران در خصوص حل بسیاری از بحرانها  یا سیاست‌های اقتصادی و فرهنگی که  نابرابریها را نشانه رفته و تحرک اجتماعی درشرایط کرونا را به حداقل رسانده ؛ رهاگردیم  پس: اقتدار ملی را در تنور تنش ها و تفرقه ها نسوزانیم و کمک کنیم  تا دولتِ  جدید برای مبارزه با ناکارآمدی و فساد و مدیریت کرونا  و آرامش و زنده ماندن هموطنان عزیزمان و  برای اداره کشور قدرتمندتر گردد