به گزارش خبرگزاری زاگرس نشینان؛ حسین علیخانی فعال سیاسی-اجتماعی در یادداشتی باعنوان: آیا اصلاح ارتباط مردم و خانواده ها در جامعه اولی تر از ارتباط با امریکاست؟ در آیات ۳۳ تا ۴۲ از سوره عبس؛ فرموده:(به یاد آرید) آنگاه که ندای مهیبِ قیامت (به گوش همه خلق) برسد روزى كه آدمى از برادرش و از […]
به گزارش خبرگزاری زاگرس نشینان؛ حسین علیخانی فعال سیاسی-اجتماعی در یادداشتی باعنوان: آیا اصلاح ارتباط مردم و خانواده ها در جامعه اولی تر از ارتباط با امریکاست؟
در آیات ۳۳ تا ۴۲ از سوره عبس؛ فرموده:(به یاد آرید) آنگاه که ندای مهیبِ قیامت (به گوش همه خلق) برسد روزى كه آدمى از برادرش و از مادرش ؛ پدرش و از همسرش و پسرانش مى گريزد در آن روز هر كسى از آنان را كارى است كه او را به خود مشغول می دارد در آن روز چهره هايى درخشانند ؛خندان [و] شادانند و در آن روز چهره هايى است كه بر آنها غبار نشسته وآنها را تاريكى پوشانده است آنان همان … بدكارانند.
اما یکی از مباحثی که امروزه در نقد و بررسی متن ، بویژه از دیدگاه زبانشناسان ساختگرا اهمیت ویژهای دارد، مقولة ی بافت (زبانی و غیرزبانی) (Context) یا «سیاق کلام» است.
مانند رفتار آدمها در دوران کرونا ؛که همه از هم میگریزند و گریزی هم نیست ؛ چرا که همنشینی عناصر مختلف زبانی و روابط میان آنها بستری را برای دلالتمندی فراهم کرده که این بستر همان بافت کلام است که فضایی را ایجاد کرده که به موجب آن همة مؤلفههای موجود؛همسو با یکدیگر برای انتقال یک پیام حرکت کنند.
در همین زمینه کوروش صفوی در کتاب فرهنگ توصیفی معناشناسی میگوید: «این فضا میتواند محیط بیرون از زبان (بافت برونزبانی) و یا داخل زبان (بافت درونزبانی) باشد» حالا مقولة بافت در کلام، نه تنها از منظر زبانشناسی نوین، بلکه از دیدگاه علمای بلاغت نیز مورد توجه قرار گرفته است.
آنان در مباحث خود با اصطلاحاتی چون «سیاق» و «اقتضای حال مخاطب» به مسئلة اشاره داشتهاند و دقت در تعاریف هر یک از اصطلاحات یادشده نشان میدهد که هر یک از آنها صرفا ً به یک جنبه از ابعاد، به مفهوم امروزی آن میپردازند حالا همین موارد حداقلی را اگر در روابط اجتماعی و در یک شابلون زندگی قرار دهیم ؛در میابیم بدون توجه یا باتوجه به سردرگمیهای موجود چند هفته است که اکثریت مردم بدنبالِ نتایج وقایع و انتخابات در امریکایی هستند که طبق سناریوهای مخربِ حاکمیت سرمایه داران بد طینت،اینبار خودشان در تله بداخلاقیهای اجتماعی و سیاسی خویش گرفتار شده اند و همزمان هم با این وقایع؛ مقالات مختلفی از آدمهای خوش بین و بدین را میخوانیم که هر کدام تحلیلی از ارتباط با امریکای پساترامپ را ارایه میدهند و خودشان هم می دانند که فرهنگ ترامپیسم نقطه اوج سقوط حکومتی است که دم از حقوق بشری میزنند که ارزشی برایش؛ حتا در امریکا قایل نیستند البته در همین رابطه متاسفانه کمتر مشاهده می شود که:
به خانواده ها و ارتباطات در جامعه پر چالش ایران؛ در دوران شیوع کرونا که زمینهساز بروز آسیبهای اجتماعی و به چالش کشیده شدن روابط عاطفی درون خانوادهها شده بپردازند اما برای پرهیز از مباحث بیفایده پیشنهاد میشود:
مسولان و مردم قبل از هراقدامی بفکر اصلاح ذهن و فهم و ادراک اجتماعی خود باشند زیرا وقوع برخی پدیده های جدید اجتماعی در جامعه از جمله بیماری کرونا ؛زمینه ساز ایجاد محدودیت های فردی و گروهی و تاثیرگذاری عمیقی در جامعه بویژه در خانواده ها داشته و دارد که فعلا به نمادها و مولفه های موثرش کاری ندارم اما علاوه بر ایجاد چالش بزرگ در سبد معیشتی بسیاری از خانواده ها،ارتباطات درون خانوادگی را نیز با چالشهای جدی مواجه کرده که حداقل هایش :
کاهش توان درآمدی و ایجادِ ضعف در تامین معیشت خانواده ها ؛تعطیلی مشاغل و بیکاری در اثر محدودیت های ناشی از بیماری کرونا و بداخلاقی های بسیار، از جمله زمینه هایی است که ارتباطات عاطفی بین زوج ها و فرزندانشان را در درون بسیاری از خانواده ها تحت تاثیر قرار داده و مشکلات اجتماعی و رفتاری درون خانواده ها را به قرنطینه اجباری و تحمل محدودیتها در کنار هم وا داشته لذا بایستی؛ بفکر چاره حداقلی در بافت زبانی و غیر زبانی یا رفتاری بود؛ چاره ای که از زبان و کارکردهای فراوانش ؛مثل زبان خوش که عامل انتقال کلام و مفاهیم است بهره بگیریم.
چرا که زبان ؛نقش مهمی در زمینه «ارتباط کلامی» و «تفاهم رفتاری» و بدنبال آن جهتدهی به فرهنگ خانواده یا ملت را بر عهده دارد و اصالتا زمانی موفق خواهند بود که افراد آن بتوانند رابطه کلامی مناسبی با یکدیگر برقرار و به زبان مشترک دست یابند تا در پرتو آن بتوانند به تفاهم رفتاری مناسبی دست یابند.
سخت نیست اما تمرکز میخواهد ؛ حالا با این شرایط ؛کدام موضوع حتی در قامتِ منافع ملی برتراز اصلاح ارتباطات در جامعه ما اولی تر است؟
اگر چنین چیزی محقق نشود چگونه میخواهند به درک و فهم عمومی نسبت به تحولات پیش رو از ظرفیت همین مردم در قدرت سازی استفاده نمایند؟
امام علی علیه السلام می فرماید: «ادب نیکو سبب تزکیه و پاکسازی اخلاق است».درحالیکه به کارگیری الفاظ نامناسب و رعایت نکردن عفت کلام(در خانواده و جامعه)علاوه بر اینکه از مراتب معنوی انسانی کاسته، باعث از بین رفتن صمیمیت و محبت در خانواده و متعاقبا در جامعه گشته و آنان را نسبت به همدیگر جسور و بی پروا کرده است.
حالا ماندن در خانه را به شرایط سخت تکراری و مداومت در کنار هم بیفزایید که باید برای طولانی مدت (پایان۱۴۰۰) فرهنگ سازیش کنیم شاید بدانیم که همین الان آمارها نشان می دهند عوامل بیماری زا ی استرس؛اضطراب؛ تپش قلب؛ انواع سکته ها و بیماریهای روانی و جسمی جدید بهمراه بدخلقی و کژفهمی ها؛ زمینه ساز به خطر افتادن کار و زندگی و نابود کردن سیستم ایمنی بدن های مردم را و احتمال ابتلا به انواع بیماریها را افزایش داده حالا با چنین شرایطی که جامعه را به حال خود رها کرده ایم با کدام جسم و روح سالم؛ مردم را به مشارکت در فهم و نهادینه کردن یک رخداد سیاسی اجتماعی و اقتصادی جدید بکار میگیرند؟
البته یادمان باشد که بمباران خبرهای روزمره در فضای مجازی؛ کمبود دید و بازدیدها بین اعضای خانواده، فامیل و دوستان و از طرفی انزوای اجتماعی و پایین بودن تاب آوری و تحمل تنشها و عدم تمرکز بر حل مساله و مشکلات؛عدم ارتباط موثر و افکار مثبت از عوامل ایجاد کننده اختلافات نوظهور درخانواده ها نسبت همدیگر و حتا مسولان شده است که باید همزمان با تحولات سیاسی بفکر چاره باشیم.در همین راستا؛ تقسیمات دهگانه مهارتهای زندگی از سوی سازمان بهداشت جهانی معرفی شده که مشمول مهارتهایِ توانایی تصمیمگیری، حل مساله، تفکر خلاق، تفکر نقادانه، برقراری رابطه مؤثر با دیگران و خانواده ، برقراری روابط بین فردی سازگارانه، خودآگاهی، همدلی با دیگران، رویارویی با هیجانها (غم، خشم، شادی) و اضطرابهاست که عبارتند از: «گذشت »از خطاها و بخشش یکدیگر که موجب آرامش روحی و از بین بردن قهرها و کینهها میشود و سببی برای التیام یافتن زن و شوهر درکنار یکدیگر میشود.
«اخلاق» یکی از برجستهترین خصلتهای شناخت آدمی که تأثیر عمیقی بر شخصیت آنها میگذارد و موجب صمیمت و زدودن تیرگی از زندگیها میشود.(در مقابله با تندخویی و نفهمیدن همدیگر)…خوش زبانی که سبب دلجویی و مهربانی میشود. حس مسئولیتپذیری متقابل درزندگی مشترک که باید بتوانند از عهده مسئولیتها، اختیارات، تواناییها و شرایط خاص خودشان برآیند تا بدین طریق بتوانند موجب آرامش و آسایش روحی یکدیگر شوند.
رفاقت و میانهروی هم یکی دیگر از وظایف متقابل در خانواده ها و جو جامعه با ایجاد حس رفاقت و اعتدال در زندگی به معنای عدم تمرکز بر عیبها و کاستیهای همسر و از بین بردن رفتارهای ناخوشایند مانند رفتارهای تند و خشونتآمیز است؛ ا ز جمله عوامل اخلاقی و ناخوشایند دیگر عدم حرمت به حریم شخصیتی و سوءظن داشتن نسبت به یکدیگر است یعنی زمانی که زوجین اعتماد و اطمینان خود را بر اثر بدبینی نسبت به همسر از دست میدهند آرامش زندگی را بدست خودشان و به مرور نابود خواهند کرد.
عدم درک همدیگر ؛ ریشهی بسیاری از اختلافات خانوادگی و البته اطلاعات گردآوری شده از مطالعات گوناگون هم نشان داده که درک موقعیت و مشکلات همسر، موجب میشود زن و شوهر بیشتر به خوبیهای یکدیگر توجه کرده و قدردان زحمات هم باشند؛ اما کسی که همسر خود را درک نمیکند و تمام تلاشهای او را نادیده میگیرد و حتی به سراغ کشف عیوب و کاستیهای رفتاری و اخلاقی او میرود نه تنها با زخم زبانهایش موجب از بین رفتن نشاط زندگی و دلسرد شدن همسر خود از زندگی مشترک خواهد شد که مداومت در آن ؛ چیزی باقی نمی گذارد.
لذا رها شدن از خودخواهی و شناخت روحیات و مشکلات یکدیگر و تشویق تواناییهای بالقوه، اولین راه درک متقابل یکدیگر است.
حالا هی بگوییم در حوزه نهادینه کردن فرهنگ مذاکره سیاسی؛ نیاز به مشارکت مردمی داریم که اکثرشان با معضلات پیچیده در حداقل روابط خانواده و جامعه مواجهند لذا با تصريح براهميت موضوع و جهانشناسي مذاکره با هر کسی یا حتا امریکا با رويكرد استراتژيك منافع ملی و عزت مدارانه میخواهیم پی بگیریم اما قبل از هر چیزی بفکر بهبود رفتارها و آرامش در خانواده ها و ارزشهای خلق شده ای باشیم که خونهای بسیاری در راهش داده ایم.
البته کارشناسان سیاسی فراوانی داریم که هر کدامشان راهکاری میدهند اما اصلاح از درون با نگاه به عملکرد مسولین در حوزه جامعه شناختی بایستی ترمیم شود و مسوولان سياسي و اقتصادي ما هم براي درك عميقتر از جامعه خودمان و جوامع غربي، شايسته است که از سطح اول شناخت و حل مساله عبورنمایند تا نتیجه مطلوب تری حاصل گردد وگرنه همین بداخلاقیهای مردم و مسولان، مانع هر نتیجه ای در حل تعارض ها؛ خواهد شد.