تاریخ انتشار خبر: 3 خرداد 1401 | 16:57:16
کد خبر : 13140
یادداشتی از سجاد ریحانی نژاد:

آبادانِ محزون

به گزارش خبرگزاری زاگرس نشینان؛سجادریحانی نژاد فعال سیاسی-اجتماعی در یادداشتی باعنوان:آبادانِ محزون این نخستین بار نیست که در حادثه ای چنین تلخ هموطنانمان را از دست میدهیم و چه جانسوز است که میدانیم آخرین بار نیز نخواهد بود. گویی که رنج این خطه تمامی ندارد و از پی هر تراژدی یک اندوه سهمگین تر فرامیرسد. […]

به گزارش خبرگزاری زاگرس نشینان؛سجادریحانی نژاد فعال سیاسی-اجتماعی در یادداشتی باعنوان:آبادانِ محزون

این نخستین بار نیست که در حادثه ای چنین تلخ هموطنانمان را از دست میدهیم و چه جانسوز است که میدانیم آخرین بار نیز نخواهد بود. گویی که رنج این خطه تمامی ندارد و از پی هر تراژدی یک اندوه سهمگین تر فرامیرسد. تراژدی هایی که قربانیانش مردم مظلوم هستند و صحنه گردانشان بی کفایتی ها و رانتخواری های شوم مدیران بی قاعده.

آبادان و خرمشهری که یک ایران برای آزادیشان جان فشاندند و یک ملت هر ساله آزادیشان را پایکوبی میکنند، اکنون بدل به لقمه چربی برای شکارچیان سنگدل گشته است. هر چه از دردِ آبادان و خرمشهری که دیگر نه آباد هستند و نه خرم، بگوییم کم گفته ایم و گزاف. فرزندانمان زیرآورهای متروپول نه، بلکه زیرآور بی لیاقتی و رانتخواری بی دینها و مال مردم خورها زنده زنده دفن شده اند و در حالیکه صدای شیون پدران و مادران این شهر گوش فلک را کر کرده است، به گوش مسؤلین امر نرسیده است. هر اقدامی از این پس برای آبادان و خرمشهر نوشدارو بعد از مرگ سهراب است.

سهراب این قصه مرده است اما نه به دست صدامیان و بعثیان بلکه مرگ سهراب را کسانی رقم زده اند که از ذخایر و معادن آبادان و خرمشهر فربه گشته اند و آنچنان مستِ ثروت و قدرت شده اند که بازی با جان مردم برایشان سرگرمی محسوب میشود.

تلخ و جانکاه است در روزی که همه باید برای آزادی خرمشهرمان یزله و دستمال بازی کنیم، برای آبادنمان رخت عزا بر تن کنیم. اما این رخت عزا نه فقط برای آبادان بلکه برای یک ایران است، برای ایرانی که گرفتار زالوصفتانی گشته که جام هایشان را با خون این مردم پر میکنند و سر میکشند و مست میشوند و فاجعه می آفرینند.

بس است دیگر اینهمه ظلم و قصاوت، بس است اینهمه تزویر و ریا، بس است اینهمه فاجعه. ما آبادانمان را آباد و خرمشهرمان را خرم میخواهیم.